𝐓𝐈𝐆𝐄𝐑𝐈𝐒𝐇
  • Reads 2,846
  • Votes 731
  • Parts 35
  • Reads 2,846
  • Votes 731
  • Parts 35
Complete, First published Dec 15, 2020
هر روز درد و رنج..
هر لحظه عذاب..
اما بالاخره فرار کرد..
چانیول ببرینه ای که از آزمایشگاه غیر قانونی یه دانشمند دیوانه فرار می‌کنه..
اون دانشمند دیوانه بیخیال سوژه ای میشه که موفقیت آمیز بوده؟
★★★
هر روز درد و رنج..
هر لحظه عذاب..
اما بالاخره فرار کرد..
پارک چهیونگ دختر بی نوایی که با رای دادگاه و پشت میله افتادن همسر سادیسمیش از شکنجه شدن تو اون خونه ی بزرگ خلاص شد اما اون همسر مریض بیخیالش میشه؟

 Couple:PCYxPCY
Warning:🔞🔞
(CC) Attrib. NonComm. NoDerivs
Sign up to add 𝐓𝐈𝐆𝐄𝐑𝐈𝐒𝐇 to your library and receive updates
or
#226fantasy
Content Guidelines
You may also like
MY LITTLE MIRACLE by NOVA-NE
85 parts Complete
"تمام شده" کاپل اصلی : کوکوی کاپل فرعی : هوپمین، نامجین ژانر : رومنس، انگست، اسمات، یکم خشن، هایبرید NOVA-NE × جونگی گول میده ملاگب ببلی باشه، تولوهدا بابایی _عزیزم بابایی همه تلاششو میکنه تا ببری رو بباره پیشت، چون خودشم دوست داره مراقبش باشه. ----------- اگر قبول ن..نکرد چی؟ پسر کوچولو زمزمه کرد ، مرد نگاه مهربونی به هایبرید انداخت و گفت نگرانش نباش، هیونگی قراره تا آخر عمر تورو پیش خودش نگه داره، دیگه نمیزارم بلایی سرت بیارن. ----------- × ته‌ته میتونه مامان باشه؟ + جونگی نباید اینو بگی، من پسرم، پسرا که نمیتونن مامان باشن فسقلی. چونه پسرک شروع به لرزیدن کرد و با چشمایی پر از اشک به تهیونگ خیره شد. ×ولی جونگی عاشگ ته‌ته شده، نمیهواد دوباله تنها و نالاحت باشه. ----------- با دستایی لرزون اشکهاش پاک کرد، سعی کرد نفسش رو تنظیم کنه و به حرف اومد +م..من فکر میکردم..شاید بتونیم یه فرصت کنار هم داشته باشیم..م..میدونم که موقعیتمون خیلی متفا... مرد با تک‌خندی بین حرف هایبرید پرید _ و کی گفته من قبول نمیکنم بچه؟
You may also like
Slide 1 of 10
MY LITTLE MIRACLE cover
Love accident  cover
𝙀𝙭𝙩𝙧𝙚𝙢𝙚 𝙇𝙤𝙫𝙚♡                 《Season1》 cover
᭝‌ 𝐃𝐚𝐝𝐝𝐲 cover
 معرفی فیکشن cover
Mr Park's Hidden Son(S 1) cover
🧸منحرف دوست داشتنی😌💦 cover
𝐁𝐢𝐠𝐡𝐢𝐭 cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover
fox cover

MY LITTLE MIRACLE

85 parts Complete

"تمام شده" کاپل اصلی : کوکوی کاپل فرعی : هوپمین، نامجین ژانر : رومنس، انگست، اسمات، یکم خشن، هایبرید NOVA-NE × جونگی گول میده ملاگب ببلی باشه، تولوهدا بابایی _عزیزم بابایی همه تلاششو میکنه تا ببری رو بباره پیشت، چون خودشم دوست داره مراقبش باشه. ----------- اگر قبول ن..نکرد چی؟ پسر کوچولو زمزمه کرد ، مرد نگاه مهربونی به هایبرید انداخت و گفت نگرانش نباش، هیونگی قراره تا آخر عمر تورو پیش خودش نگه داره، دیگه نمیزارم بلایی سرت بیارن. ----------- × ته‌ته میتونه مامان باشه؟ + جونگی نباید اینو بگی، من پسرم، پسرا که نمیتونن مامان باشن فسقلی. چونه پسرک شروع به لرزیدن کرد و با چشمایی پر از اشک به تهیونگ خیره شد. ×ولی جونگی عاشگ ته‌ته شده، نمیهواد دوباله تنها و نالاحت باشه. ----------- با دستایی لرزون اشکهاش پاک کرد، سعی کرد نفسش رو تنظیم کنه و به حرف اومد +م..من فکر میکردم..شاید بتونیم یه فرصت کنار هم داشته باشیم..م..میدونم که موقعیتمون خیلی متفا... مرد با تک‌خندی بین حرف هایبرید پرید _ و کی گفته من قبول نمیکنم بچه؟