داستان یک انتقام! پارک چانیول فرزند دوم خانواده ی ثروتمندی که بعد از مرگ پدرش، برادر بزرگش تمام اموال برادر کوچیکترو بالا میکشه و برادر کوچکتر تبدیل میشه به یه اسباب بازی تو دستای برادرش❗️و حالا! چانیول با مرگ شیون برادر بزرگش، و همسرش انتقام میگره... مادری که بخاطر تجاوز به پسرش دق میکنه❗️ و پسری که برای رهایی مادرش از شکنجه تن به خواسته های عموش میده❗️ چانیول تمام تصورات کثیفی که درباره ی برادر زاده ی شونزده سالش داشته رو عملی میکنه... و اون بچه رو وادار میکنه که همخوابش باشه❗️ بکهیون تبدیل میشه به یک وسیله... که چانیول بقیه ی حرص... و انتقامشو... از اون بچه ی بی گناه بگیره❗️چه جنسی! و چه روحی ________________________ نیشخند زد: فکر کردی رابطمون به کوبیدن داخل سوراخ باکرت خطم میشه؟ ♨️ میخوام بهت یاد بدم از این بعد هربار چجوری با ضربات شلاق روی دیکت... ارضا شی!All Rights Reserved
1 part