سلام به همه 🌛💫
من آیسی ام
واقعیتش من زیاد از گوشی و این چیزا سر در نمیارم و الان هم هیچ ایده ای ندارم اینی که دارم تایپ می کنم رو جایه درستی دارم تایپ می کنم یا نه 😐
من تو دنیایه خودم بودم که یکی از دوستام بهم پیشنهاد داد چون الان زیاد جایی نمی رم بعضی از متن کوتاه هایی که می نویسم رو با بقیه به اشتراک بذارم و بعدش خواهرم برام یه ایمیل درست کرد و اینم بگم که دوستم گاهی به جای من بوکاتونو می خونه و نظر میده چون من خودم با اینجور داستانایه عاشقانه حال نمیکنم و اونم واتپد خودش نمی دونم چی شده خلاصه با مال من میاد و انقدر به جایه من تو کامنتا نظر و ووت داد که نمی دونم چی شده دیگه نمی زارن ووت یا نظر بدم🤷♀️🤦♀️
من خودم کتابهایی رو می خوندم که فن فیکشن نبودن دلنوشته یا نقل قول از بزرگان بودن یا چه می دونم یکم خوب بودن 💫🌈👭
و اینکه اینجا هم چیزایی که رو کاغذ پاره ها می نویسم یا سخن های نویسنده و ... رو می زارم .❤️🌛💫
فصل اول تموم شده ✅
فصل دوم در حال اپ
کاپل اصلی :تهکوکیونمین
کاپل فرعی: نامجینهوپ
ژانر : طنز ، اسمات🔞 ، امپرگ ، اکشن ، فورسام ، مافیایی
چند سال از وقتی که علم پیشرفت کرده و کاپل های گی میتونن پیوند رحم کنن و باردار شن میگذره برای همین تعداد کمی ازشون بچه ها یا نوه هاشون میتونن بدون پیوند رحم باردار شن انقد تعدادشون کمه و انگشت شمار که خیلی ها در این باره چیزی نمیدونن
***
×حالا که فکرشو میکنم دو ماه مثل برق و باد گذشت
-هوم
+درسته زود گذشت ولی ما در راه این اتفاقات چند بار ایست قلبی رو رد کردیم
* امیدوارم این اتفاقا وقتی بچه داره بدنیا میاد نیفته
-قول اتفاق نیفتادن نمیدیم ولی مطمئن باشین کاملا مواظب تونیم
× فقط اگه بچه هام در راه مواظبت چیزیشون بشه پارتون میکنم
-+چشم
جیمین به اسمون نگاه کرد
×دلم می خواد به ماه دست بزنم
+این خواستت یکم سخته ولی نشدنی نیست ، بچه ها بدنیا اومدن می بریمت
-پس من یه هماهنگ کنم با ناسا ؟
×یاا من هرچی گفتم باید انجام بدین ؟
-+اره
×خب کار درستی میکنین ولی این یکی نیاز نیست
- مطمئنی ؟
×مطمئنم
-خب اگه اینطوریه که باشه
× میدونین چیه
از خنگیتون میشه کارخونه تولید برق ساخت
-بیب تولید برق نیروگاه داره نه کارخونه
+درستش نیروگاه تولید برقه
×حالا هرچی نوه های انیشتین