𝐇𝐞𝐚𝐫𝐭 𝐁𝐞𝐚𝐭
  • Reads 7,017
  • Votes 478
  • Parts 2
  • Reads 7,017
  • Votes 478
  • Parts 2
Complete, First published Jan 13, 2021
[ استریت ]

-نباید نجاتم میدادی.
+چرا نباید این کار رو میکردم؟
-من میخواستم بمیرم. ولی تو نذاشتی!

▪︎کاپل: استریت/دخترپسری 
▪︎نقش اصلی: کیم‌تهیونگ
▪︎تعداد پارت: وانشات/ ۲ پارت
▪︎نویسنده: سیلور اِسنایدر
All Rights Reserved
Sign up to add 𝐇𝐞𝐚𝐫𝐭 𝐁𝐞𝐚𝐭 to your library and receive updates
or
#446fiction
Content Guidelines
You may also like
Badboy,Badgirl{complete} by k_pop_fanfic
43 parts Complete
◉ نام فن فیک: #پسربد_دختربد ◉ ژانر:عاشقانه_دانشگاهی_اسمات • ◉ قسمتی از فیک: لیسا در حالی داد میزد از پشت سرم گفت:کی لذت برد؟این تو بودی که اینجا اومدی. برگشتم و ابروهامو بالا دادم و گفتم:پس تو چرا قبول کردی؟! در حالی که از جلوم رد میشد و در ماشینش که توی نزدیک ترین پارکینگ به در آسانسور پارک شده بود و باز کرد و با اشاره به پایین تنم با خنده دندون نمایی،چشمکی زد وگفت:چون اون موقع نمیدونستم انقدر کوچیکه! سوار شد و گاز داد و بیرون رفت،انقدر از حرفش حرصی و شوکه شده بودم که دهنم باز مونده بود، شروع به خندیدن کردم و فکم قفل کرده بود... اون دختره ی....چی گفت؟چشم هامو با اعصبانیت بستم و چنگی به موهام زدم...می‌کشمت دختره ی پرو! به سطل اشغالی که کنار ستون بزرگ داخل پارکینگ بود لگد محکمی زدم که صدای دادم بلند شد.... • | #badboy_badgirl🏨🧩| ◉ Couple: #lizkook #rosmin ◉ Writer: #sahr • ◉ کارکتر ها: #Bts - #Jungkook • #Jimin #Blackpink - #Lisa • #Rose #Gidle- #Miyeon #Astro - #Eunwoo #Sf9 - #Jaeyoon وضعیت:تمام شده.
ɢᴜᴇꜱꜱ ᴡʜᴏ ɪ ᴀᴍ by FK_Spoiler
50 parts Complete
به آرومی پلک هاش رو از هم فاصله داد. با باز شدن چشم هاش سردرد بدی به سراغش اومد جوری که حس می‌کرد شخصی درحال تیر زدن به سرشه! احتمال می‌داد این سر درد بخاطر اثرات بیهوشی بوده باشه. چند بار پلک زد و سعی کرد اطراف رو ببینه اما به جز تاریکی مطلق چیز دیگه‌ای نبود. با باز شدن در روشنایی کمی به چشم های غرق تاریکی‌اش برخورد کرد و بالاخره موفق شد چیزی به جز تاریکی ببینه. مردی خودش رو وارد تاریکی که اطرافش بود کرد اما همچنان چهره‌اش واضح نبود. ناگهان چراغ های تو اتاق روشن شدن و بخاطر یهویی بودنش، پلک هاش رو روی هم فشرد. کمی بعد دوباره پلک هاش رو از هم باز کرد و بعد از چند بار پلک زدن موفق به دیدن چهره‌ی مرد شد. مردمک های لرزونش روی چهره‌اش ثابت موندن. نمی‌تونست چهره‌ای که مقابلش قراره داره رو درک کنه. احتمال هر چیزی رو می‌داد به جز اینکه اون، شخصی باشه که گیرش انداخته! زیر لب زمزمه‌وار گفت: -تو!؟ همه‌ی این ها زیر سر تو بود؟ من تمام این مدت دنبال تو بودم؟ 𝒃𝒐𝒚×𝒈𝒊𝒓𝒍 ↜ 𝒎𝒂𝒇𝒊𝒂 ⊹ 𝑺𝒎𝒖𝒕 ⋆ 𝑴𝒚𝒔𝒕𝒆𝒓𝒚⭒ #𝒄𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆𝒅 / #𝑭𝒖𝒍𝒍 #🄺 𝟏𝟓/𝟏𝟐/𝟐𝟎𝟐𝟎
You may also like
Slide 1 of 10
💜I PURPLE YOU💜 cover
Badboy,Badgirl{complete} cover
Contract|JJK(COMPLETED)  cover
ᴅɪꜱᴛᴀɴᴄᴇ cover
вℓσσ∂ мσηєу🤍 cover
✨MIRACLE✨ cover
Nɪʀᴀɴ [ TW2 ] cover
🩸B��lood ink🩸جوهر خون cover
ɢᴜᴇꜱꜱ ᴡʜᴏ ɪ ᴀᴍ cover
ꫝꪖ𝕥𝕣ꫀᦔ🥀 cover

💜I PURPLE YOU💜

38 parts Complete

__completed__ قسمتی از فیک: هانا توی سکوت هق هق کردو گفت: _من... من خیلی خسته ام تهیونگ... از دست هوادارای تعصبیت خسته ام ، از دست ساسنگ فنا، از دست هیترا... از دیدن ادیتا و کامنتاشون خسته شدم‌... حتی تو هم منو به خاطر اون ادیتا پس میزدی... یادت میاد؟ تهیونگ نمیتونست حرف بزنه، هانا موهای تهیونگو نوازش کردو گفت: _تهیونگ... فقط یه خواهش ازت دارم... این تنها خواهشمه بعد از شش ماه همسرت بودن... میشه از بائک هیون مواظبت کنی؟ میشه مثه من پسش نزنی؟... میشه دوسش داشته باشی؟ _بائک هیون؟ هانا لبخند زدو گفت: _خودت این اسمو انتخاب کردی... توی مصاحبت گفتی میخوای اسم پسر اولتو بائک هیون بذاری!... حتی وقت اینکه با هم اسم انتخاب کنیمو نداشتیم... ________________________________________ مشخصات فیک: ژانر : عاشقانه، درام، دختر پسری، ریل لایف کارکتر ها: تهیونگ، هانا و ... وضعیت: کامل شده نویسنده: iii_bts توجه: ××شخصیت های فیک در نقش اعضای بی تی اس حضور دارن××