show me how you like that - Lee - Wattpad

show me how you like that

Reads 375
Votes 64
Parts 1

Reads 375
Votes 64
Parts 1

hyunin hyunjin jeongin oneshot

Hyunjin ~ Jeongin(CC) Attrib. NonComm. NoDerivs

hyunin hyunjin jeongin oneshot

Table of contents

Hyun..ji..n..-
Wed, Jan 13, 2021

1 part

Hyun..ji..n..-
Wed, Jan 13, 2021

Sign up to add show me how you like that to your library and receive updates

or

Content Guidelines

You may also like

Confession _ اعتراف by P_MOON8

هنوز داری بهش فکر میکنی... همون لحظه تو اتاق بازجویی رو." هیون ووک نفسزنان زمزمه کرد، چشمانش در چشمان جیهون حفاری میکرد. "میخوای بدونیش؟ اون اعتراف... اون یه هدیه بود. *برات*. چون میدونستم اگه فرار کنم، دیگه هیچوقت نمیبینمت. حداقل اینجوری... حداقل یه بهانه ای داشتی دنبالم بیای. مثل الان." جیهون حیرت زده به او خیره شد. چه میگفت؟ این چه منطقِ مخوفی بود؟

The wrong life by A115imaginations

خب =) این داستان شیپش کاکلزه ( جنسن و میشا ) داستان از اونجایی شروع میشه که میشا تو یه شرکت درخواست شغل میده ، طولی نمیکشه که میفهمه درواقع رییس اون شرکت ، جنسن ، اونو میشناسه ولی بهش چیزی نمیگه .... -چرا و چگونش توی داستان مشخص میشه 🤪 * نخواستم زیاد داستان لو بره برای همین پارت اولو بخونین تا اگه خوشتون اومد ادامش بدین * jensen : top misha : bott امیدوارم دوستش داشته باشین ♡_♡

Hannigram one shots (different versions) by Lydia19tt

یه بوک پر از وانشات های هانیگرام 🩸 اما با یه تفاوت... اینجا ممکنه خیلی چیزا تغییر کنه🤷🏻‍♀️ اگر کارکترهای اصلی زن باشن چی؟ یا دو تا بچه دبستانی؟ شایدم هم ویل هیچوقت هانیبال رو لو نده... شایدم هانیبال همون بار اول ویل رو بکشه... امیدوارم از این بوک لذت ببرین🫠♥️

My candy 🍭 by writerMisha

مینی فیک my candy 🍭 کامل شده کاپل : کوک وی 🫠 ژانر : فلاف ، رمنس خلاصه: جونگ کوک ورزشکار حرفه ای که برای تمرینات رفته به یک کلبه جنگلی ، چی میشه اگر دومین شب موقعی که بارون سختی گرفته. یک مرد با یک بچه پشت در خونه بیان و ازش کمک بخوان ؟ Misha (( این فیک آمپرگ ، خیانت و خشونت نداره ، با خیال راحت از شیرینی کوک وی لذت ببر )) 💜💖🍭

Hannigram is fun by Lydia19tt

هیچی فقط گفتم یکم دور هم باشیم بخندیم🤝🏻 ام بعضیاشون ترجمه شدن بعضیاشونم از خودمه امیدوارم دوستش داشته باشین♥️

CONJURING 5 by song-of-dark-cloud

🛎علاقه مندان به فیلمها و داستانهای ترسناک! 💀کانجورینگ 5💀 (دوستان این داستان ۱ و ۲ و ۳ و ۴ نداره فقط در ادامه سری فیلم‌های کانجورینگ به این نام نامگذاری شده ولی داستانی متفاوت داره🤫💀) خلاصه: "رفتن به یه خونۀ جدید خیلی حس خوبی داره. اما به شرط اینکه هر لحظه از زندگیت با حضور چیزی که نمی بینی احاطه نشده باشه." اینو جان می گفت... و من نمی تونستم بهش بگم من چیزهایی می بینم که اون نمی بینه... نقل مکان به اون خونه بدترین تصمیم عمرم بود. همۀ آدمهای دنیا وقتی کلمۀ خونه رو می شنون حس آرامش بهشون دست می ده. اما برای کسی مثه من که خونه های تسخیر شده رو دیدم... خونه گاهی خیلی ترسناکتر از بودن وسط جنگل تاریکه.

𝑷𝑼𝑵𝑻𝑶 𝑫𝑰 𝑰𝑵𝑽𝑬𝑹𝑺𝑰𝑶𝑵𝑬 by ViiVolpe

⇉ [ 🦌 ;𝑷𝑼𝑵𝑻𝑶 𝑫𝑰 𝑰𝑵𝑽𝑬𝑹𝑺𝑰𝑶𝑵𝑬 ⿻ #spacedogs ⿻ #fanfic ➜Name: #Punto_di_inversione ➜ship: spacedogs ( Adam & nigel ) - ̗̀ ⋮ part : 1 پایان یافته❕️❗️ روز های آپ : دوشنبه , چهارشنبه ୧ تعداد پارت : نامشخص ୧ مترجم: ୧ melikua ‼️ این فن فیکشن شامل مواردی مثل تجاوز, گروگانگیری, سو مصرف مواد و موارد خشن دیگه ای هست که ممکنه برای همه مناسب نباشه اما با توجه به شخصیت نایجل دور از ذهن نیست, پس اگر میدونید با روحیتون سازگار نیست لطفا نخونید. ───────────── ⌂ ⌕ ⊞ ♡ 🦌

MONGOLIA BUTTERFLY (kookv) by SKY_7272

نام: پروانه مغولی 💫 به آرامی پانسمان وحشی را لمس کرد، کم کم سرش را جلو برد و با احتیاط بوسه ای به زخم وحشی زد جونگکوک: امروز به یک گله آهو برخورد کردم، به سمت یکی شون تیر نشونه رفتم تهیونگ: اما همراه سر تورال آهویی نیاوردی وحشی وحشی سرش را به سمت پروانه چرخاند و درون چشمان آهو مانندش خیره شد، چشمانی که دنیایی درون خود داشتند جونگکوک: همراه سر تورال آهو هم میاوردم اگر چشمان آهو منو یاد چشمان تو نمی انداخت پروانه چشمان پروانه لرزید و دنیای لرزانش دل وحشی را به لرزه انداخت، Couple: kookv genre: history_ smut _actione

For a moment (drarry) by Lost_InMoonlight

___________________________________________ فقط برای ی لحظه... توی سکوت شبای هاگوارتز، چیزی بین هری و دراکو جوونه میزنه...اروم، نگفته، و عمیق تر از هر طلسمی ___________________________________________ "𝙷𝚎𝚛 𝚝𝚘𝚞𝚌𝚑 𝚏𝚎𝚕𝚕 𝚕𝚒𝚔𝚎 𝚊 𝚕𝚒𝚐𝚑𝚝 𝚒𝚗 𝚝𝚑𝚎 𝚑𝚎𝚊𝚛𝚝 𝚘𝚏 𝚍𝚊𝚛𝚔𝚗𝚎𝚜𝚜...𝚎𝚟𝚎𝚗 𝚒𝚏 𝚒𝚝 𝚠𝚊𝚜 𝚘𝚗𝚕𝚢 𝚏𝚘𝚛 𝚊 𝚖𝚘𝚖𝚎𝚗𝚝." --داستان کوتاه ۵ قسمتی | کامل شد --با حال‌و‌هوای احساسی، ساکت و عمیق --امیدوارم ازش لذت ببرین~ ツ

One-shots and multi-shots by I-m_VOKA

وانشات ها و چند شاتی هایی که ساعت ۲ شب به بعد به مغزم خطور کرده و نوشتمش ژانرای مختلف و همچنین کاپل های متفاوت داره قبل شروع همه چی شرح داده میشه از هر کاپلی هم نوشته میشه و مختلفه بعضی وقتا حتی به تریسام و فورسام یا شایدم بیشتر میرسه [[درخواستی هم قبول و پیگیری میشه]]

You may also like

Slide 1 of 10

Confession _ اعتراف cover

The wrong life cover

Hannigram one shots (different versions) cover

My candy 🍭 cover

Hannigram is fun cover

CONJURING 5 cover

𝑷𝑼𝑵𝑻𝑶 𝑫𝑰 𝑰𝑵𝑽𝑬𝑹𝑺𝑰𝑶𝑵𝑬 cover

MONGOLIA BUTTERFLY (kookv) cover

For a moment (drarry) cover

One-shots and multi-shots cover

Confession _ اعتراف

هنوز داری بهش فکر میکنی... همون لحظه تو اتاق بازجویی رو." هیون ووک نفسزنان زمزمه کرد، چشمانش در چشمان جیهون حفاری میکرد. "میخوای بدونیش؟ اون اعتراف... اون یه هدیه بود. برات. چون میدونستم اگه فرار کنم، دیگه هیچوقت نمیبینمت. حداقل اینجوری... حداقل یه بهانه ای داشتی دنبالم بیای. مثل الان." جیهون حیرت زده به او خیره شد. چه میگفت؟ این چه منطقِ مخوفی بود؟