ㅁ~KARMA~ㅁ
  • Reads 61,572
  • Votes 9,767
  • Parts 19
  • Reads 61,572
  • Votes 9,767
  • Parts 19
Complete, First published Jan 18, 2021
کاپل:یونمـین
ژانر :رومنس ,تا حدی جنایی ,اسمات ,امپرگ ,هپی اند
خلاصه:
پارک جیمین... پسریه بیست و چهار ساله... به درخواست خواهرش که میخواد همراه شوهرش به مسافرت بره، برای نگهداری خواهرزاده ش سوجونگ به جزیره ججو که اونا توش زندگی می کنن میره...
مین یونگی عموی سوجونگه، یه مرد زورگو...... پولدار... خشن.... ... حرص درآر...... خلاصه این وسط از راه میرسه که خودش مراقب سوجونگ باشه... اما جیمینی که کوتاه بیا نیست!!... 

 مین یونگی نامه ای مبنی برگروگانگیری سوجونگ به دستش میرسه... و اونا هم تصمیم میگیرن این پسر هفت ساله رو از اونجا دور کنن... (دو تایی!!!)... چه شود!!!.....پایان خوش🌈🌈🌈🌈


(کامل شده)
All Rights Reserved
Sign up to add ㅁ~KARMA~ㅁ to your library and receive updates
or
#152romance
Content Guidelines
You may also like
True Heir  2  by Viaiba
32 parts Ongoing
سال ۱۹۴۲ ...یک سال از اون فاجعه که باعث مرگ معشوقه اش شد گذشت.. این خبر که چانیول با دستای خودش معشوقه اش و کشته توی کل شهر پیچید و چانیول و تبدیل به هیولایی کرد که هیچکس جرئت نزدیک شدن بهش رو نداشت .. چون میدونستن آدمی که به خاطر قدرت از کسی که دیوونه وار عاشقشه میگذره ،خیلی راحت تر جون بقیه رو میگیره .. ✨ True heir 2 ✨ Couple : Chanbaek ♤ Hunhan ♧ Genre : romance , mystery , angst , smut ☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆ _ تمام مدت ...تمام مدتی که توی بغل من بودی منو میبوسیدی بهم حرفای عاشقانه میزدی مدام توی ذهنت اونو تصور میکردی اره؟؟ چانیول با عصبانیت توی چهره بکهیون خیره شده بود و کلمات و پشت سر هم ردیف میکرد ..چطور؟؟ اون کوه یخ چطور میتونست یه همچین چیزی رو بهش نسبت بده درحالی که بکهیون حاضر بود جونشو به خاطرش فدا کنه؟؟ بکهیون اشکای صورتش و پاک کرد و لبخند تلخی زد : _ تو دیوونه شدی چان ...اون زن کاملا مغزتو شستشو داده ..نمیدونی داری چی میگی ... چانیول خنده هیستریکی کرد و صورت بکهیون و توی دوتا دستاش گرفت و گونه همسرشو با انگشت شست نوازش کرد : _ من زمانی دیوونه شدم که با تو ازدواج کردم همسر عزیزم ..
THE SECRET HUSBAND  by Helen___Aw
76 parts Complete
[Completed] کیم تهیونگ و جئون جونگکوک ازدواج کردن... اما اونا دو ساله که همدیگرو ندیدن...اونا فقط یکبار تو کل زندگیشون همو دیدن و اونم روز عروسیشون بوده ولی به همدیگه با دقت نگاه نکردن جونگکوک اسم شوهرش رو می‌دونه...چون این اسمیه که همه جا به عنوان سرپرست قانونیش ثبت شده ولی تهیونگ، اون حتی اسم همسرشم نمیدونه... تهیونگ کانادا زندگی میکنه و هر ماه مبلغ زیادی رو به یه حساب خاص منتقل می کنه ... جونگکوک دانش آموزی توی سئوله...همه توی کالج، حتی معلم ها هم ازش می ترسن...اون چیزی نمیگه و فقط با مشت حرف می زنه و برای همه قلدری میکنه... هیچکسی توی کالجش راجب خانوادش چیزی نمیدونه، اونا فقط دیدن که پسر سوار ماشین های اسپرت گرون قیمت میشه و لباس های گرون میپوشه. اون یه اکیپ دوست داره که به همون اندازه لوس و بدجنسن اما از خانوادش چیزی نمیدونن‌. جونگکوک میخواد طلاق بگیره. هرکاری می‌کنه تا طلاق بگیره...اون از ازدواج متنفره...اون مثل یه پرنده آزاده... ولی... چی میشه اگه کالج یه مهمونی برگزار کنه... یه جونگ کوکِ مست بدون اینکه بدونه با شوهرش میخوابه...؟؟؟؟؟؟ چرا تهیونگ به سئول برگشت...؟؟؟؟؟ واکنش اونا در مورد شناخت همدیگه چیه...؟؟؟؟؟ Genre: romance, angst, fluff,smut, melodrama, mafia Couple: Vkook Translator:Helen___Aw Writer: bora95purple 🥇 Romance 🥇 Taehyung 🥇 Vkook 🥇Fanfiction 🥇boyxb
You may also like
Slide 1 of 20
Middle of the night 🌌🖤 cover
True Heir  2  cover
Secret Admirer (Translated) cover
Captain Heart _کاپیتان قلب {فصل اول(قفل های لعنتی)} cover
MY_LITTLE_ANGEL🚬🔞 cover
Like Idol Like Fan / Yoonmin cover
THE SECRET HUSBAND  cover
11:11 pm>>>sope cover
mi.. sin♡[Kookv]  cover
ICONIC COUPLE 🍭 cover
خورشیدوماه cover
Baby Beta cover
نت های شبانه  cover
His Eyes [چشمانش] cover
The fifth sense cover
🍊Tangerine head || yoonmin✔️ cover
K&K cover
Black cat [Yoonmin]~|completed  cover
تُو تنها متعلّق به منی! | Ongoing S² cover
Robber |Yoonmin |SMUT cover

Middle of the night 🌌🖤

44 parts Complete

زندگي چهار دوست،هر كدوم مشكلات خودشون و داشتن پر از درد ,اشك و خستگي اما وقتي پيش هم بودن مهم نبود چه اتفاقي اون روز افتاده كنار هم خوشحال بودن 🤍🖤🤍🖤🤍🖤🤍🖤🤍🖤🤍🖤🤍🖤 _اقاي جانگ ،وضعيت شما جديه ! بايد هر چه زودتر فرايند درمان و شروع كنيد! _چقدر احتمال خوب شدنم هست؟ _....خب....نميشه دقيق گفت ولي ما اميدواريم درمان جواب بده! _دكتر كيم، چقدر وقت دارم؟! _ نه ماه! هوسوك فقط...لبخند زد قبل از اينكه اتاق دكتر و ترك كنه. 🤍🖤🤍🖤🤍🖤🤍🖤🤍🖤🤍🖤🤍🖤 هر چهار نفر با كوهي از مشكلات با هم مينوشيدن و گوشت گاو تازه رو ميخوردن اهميتي نداشت اگه فردا روز سختي بود اهميت نداشت اگه امروز بدترين روز عمرشون بوده فقط اين لحظه براشون مهم بود اين لحظه بهتر بگم لحظاتي كه با كلي درد پيش هم بودن بهترين لحظات براي هر چهار نفر بود #sope #jimin #minnie #eunwoo