" LOTTO " [Complete]
  • Membaca 41,550
  • Suara 6,913
  • Bagian 25
  • Membaca 41,550
  • Suara 6,913
  • Bagian 25
Lengkap, Awal publikasi Jan 26, 2021
Dewasa
•¬کاپل: چانبک (اصلی) | شیوچن | کایسو | هونهان

•¬ژانر: ددی کینک | اسمات | رومنس | انگست
  
•¬خلاصه: 

- من خودت رو میخوام بک!
خودکنترلی بکهیون فرو پاشید، دستش رو محکم روی میز کوبید و فریاد زد:
- گرفتن جایگاه، موقعیت و معشوقم کم نبود؟ حالا برای مردانگی من برنامه ریختی؟
    ⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯
- این، بکهیونه؟!
بک شوکه اتصال لب ها رو شکست و فاصله گرفت، با چشمای گرد بهش نگاه کرد.
- چانیول تو...
طی یک حرکت بک رو زیر خودش کشید و روش خیمه زد، توی چشمای متعجب و بهت زدش خیره شد و گفت:
- آره، عاشقت بودم!
     ⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯
- این، بکهیونه؟!
- همیشه به کسایی که عاشقشونی به قصد کشت تجاوز میکنی؟
    ⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯
- این، بکهیونه؟!
چانیول با غرور لبخند زد و موهای لخت عروسکش رو نوازش کرد.
- البته که بکهیونه، بیبی من.
- چـ.. چطور؟!
چانیول دستش رو روی رون بیبیش کشید و خیلی عادی گفت:
- فقط یکم کنترل کنن


رتبه ها: 
چانبک 🥇
کای 🥇
دی او 🥇
سهون 🥈
چن 🥇
و...

═ ∘♡༉∘ ═
#Thunder
@exunder
Seluruh Hak Cipta Dilindungi Undang-Undang
Daftar untuk menambahkan quot; LOTTO quot; [Complete] ke perpustakaan Anda dan menerima pembaruan
atau
Panduan Muatan
anda mungkin juga menyukai
✧HOME✧ oleh timi_vkook
43 Bagian Sedang dalam proses
وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.. انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود! این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون عمارت هم تحت تاثیر خودش قرار میداد. هنوزم صدای مجری مو کوتاه و خوش قیافه شبکه خبر توی گوشاشون پخش میشد "کیم تهیونگ،تنها فرزند تاجر بزرگ،کیم دهیون گی است؟" _______________________________ قسمتی از داستان: ×گول چندتا بوس و بغل و نگاه پر لذت و نخور بدبخت! اینا همش شهوته..تهیونگ آدم خودخواهیه حالا که فرصتشو داره میخواد تمام استفاده اش رو ازت بکنه.اونی که اول و آخرش واسش میمونه منم مننننن! + تو به قول خودت چند سال جلو چشمش،بیخ گوشش و توی بغلش بودی ولی من و ندید انتخاب کرد.. اونم نه برای یه وان نایت برای ساختن تموم زندگیش توی بغلم!! _______________________________ کاپل:ویکوک ژانر:زندگی روزمره_رمنس_اسمات وضعیت:درحال آپ نوبسنده:@tiam_vkook
𝐋𝐢𝐦𝐢𝐭𝐚𝐭𝐢𝐨𝐧 oleh Haratahug
100 Bagian Sedang dalam proses Dewasa
•عنوان | محدودیت •کاپل اصلی | کریسهون، چانهون، کایهون (چانکایریسهون) •کاپل‌های فرعی | بکسوهان، سولی •ژانر | فانتزی [امگاورس]، امپرگ، تریسام(فورسام)، اسمات، انگست •محدوده‌ی سنی | +۱۸ •تایم آپ | •نویسنده | haratahug/هارا ⚠️لطفا در صورت داشتن مشکلات روحی از خوندن این فیک صرف نظر کنین⚠️ •خلاصه در دنیایی که با معضل کمبود امگا مقابله می‌کنه، کُره جنوبی با فاصله از سایر کشورها و با در نظر گرفتن شیوه‌ی متفاوتی قصد داره از این چالش نجات پیدا کنه. شیوه‌ای که کمی از همسایه‌ی هم‌مرزش، کره شمالی، الگوبرداری شده. سهون امگاییه که سال‌ها از اجتماع دور بوده و حتی تولدش به صورت رسمی ثبت نشده تا جزء آمار کشور به حساب نیاد؛ یک فرار ماهیتی! اما سرنوشت چیز دیگه‌ای براش رقم می‌زنه. تقدیری که اطرافش حصار نامرئی می‌کشه و از دنیای امن خودش خارج می‌شه. باید دید می‌تونه بین فشار دیواره‌های محدوده‌ی کوچکش دووم بیاره یا...؟!!
Strawberry farm||Kookv oleh S_TAEHKOOK
31 Bagian Sedang dalam proses
Strawberry farm🍓 مزرعه توت فرنگی اگه خودت قبول کنی با شخصی که علاقه ای بهش نداری ازدواج کنی...اجباری محصوب میشه؟ تهیونگ پسر کشاورزی که توی مزرعه توت فرنگی کار میکنه و یک روز صبح یه مرد عجیب و غریب میاد و تمامی زمین های توی روستاشون و میخره! رئیس شرکت J جئون جونگکوک توی مزرعه اش چیکار میکرد؟ چی میشه اگه متوجه بشه اون مرد جفتشه؟ ••• _اگه با من جفت بشی مادر و پدرت و پیش بهترین متخصص ها میبرم و یه خونه خوب براشون توی سئول پیدا میکنم!تازه میتونم بازنشسته اشون هم بکنم جوری که پول بیشتری بهشون داده بشه!تمام پول زمین هم بهشون میدم... +اما ما هم دیگه و نمیشناسیم... _بهش به چشم یک قرارداد نگاه کن! +سودش برای تو چیه؟ _من نمیخوام به اجبار با کسی جفت بشم...حالا که جفت خودم و پیدا کردم خانواده ام اینو درک میکنن!کافیه جلوشون تظاهر کنیم که باهم خوب و خوشحالیم همین! _قبوله؟ ••• Couple:Kookv Genre:Omegavers-Romance-Smut-Mpreg Status:~ By: S_TAEHKOOK
Undertaker (COMPLETED) oleh CynthiaPaul2002
86 Bagian Lengkap
✫چانیول، یه بوکسر زیرزمینی 35 سالست که تو روسیه‌ همه به اسم رایان میشناسنش و از بعد تصادف پارسالش، دنبال گذشتش و شخصی که از بعد تصادف فراموشش کرده میگرده. ✫بکهیون، بهترین بالرین و پاتیناژکار 28 ساله روسیه‌ست که به جز رنگ موهاش، انگار صورت و لحن و رفتاراش هم روکشی از یخ و سرما دارن و این حتی مشکوک‌ترش میکنه اونم وقتی از نگاهش نفرت خاصی بیرون میزنه... -بهت گفته بودم خوشم نمیاد دهنت تلخی اون قهوه لعنتی رو بگیره! -اما تو که نمیدونی بعدش لبات چقدر شیرین بنظر میرسه. -امشب عجیب نگام میکنی. -امشب زیباتر از همیشه­‌ای. -هربار بهم میگی. -هربار زیباتر میشی. -تو چی از عشق میدونی... -عشق چیز ثابتی نیست که همه به یک شکل بشناسنش و توضیح و توصیف بشه...اون فقط باارزش­ترین چیز برای داشتن، سخت‌ترین چیز برای به دست آوردن و...دردناک‌ترین چیز برای از دست دادنه. -نه...تو هیچی از عشق نمیدونی... 𖤐⃟🪦Fɪᴄ: Uɴᴅᴇʀᴛᴀᴋᴇʀ 𖤐⃟🪦Cᴏᴜᴘʟᴇ: CʜᴀɴBᴀᴇᴋ, HᴜɴHᴀɴ, KᴀɪSᴏᴏ 𖤐⃟🪦Gᴇɴʀᴇ: ᴍʏsᴛᴇʀʏ, Aɴɢsᴛ, Cʀɪᴍɪɴᴀʟ, Rᴏᴍᴀɴᴄᴇ, Nᴄ+18 فیکشن مافیایی آندرتیکر رو از دست ندید...
anda mungkin juga menyukai
Slide 1 of 10
ZIMA cover
✧HOME✧ cover
𝐋𝐢𝐦𝐢𝐭𝐚𝐭𝐢𝐨𝐧 cover
مدیر مهربون مدرسه ما cover
Let me love you cover
❄️𝓔𝓽𝓮𝓻𝓷𝓪𝓵 𝔀𝓲𝓷𝓽𝓮𝓻❄️ cover
Strawberry farm||Kookv cover
Undertaker (COMPLETED) cover
Hey Little, You Got Me Fucked Up [S2] cover
I'm (not) a father (Completed) cover

ZIMA

42 Bagian Sedang dalam proses Dewasa

آدما همونطور که یهویی وارد خط فرضی ای که دورت کشیدی میشن، همونطور یهویی هم بار و بندیلشون رو میبندن و جوری ناپدید میشن که انگار هیچ وقت نبودن... یکی تو بهار و زیر شکوفه ی درختا یکی تو تابستون و زیر نور تند خورشید یکی تو پاییز و خیابون هایی که بارون خیسشون کرده و سنگدل ترینشون تو برف ... با اولین برف زمستون رفت و منو با غم نبودنش تنها گذاشت. Couple: Chanbaek/Baekyeol •••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••• Genre: Romance, Omegaverse, Fluff, Forced Marriage, Smut ZIMA: در زبان روسی به معنی زمستان.