arbitrary life love
  • Reads 7,605
  • Votes 1,657
  • Parts 45
  • Reads 7,605
  • Votes 1,657
  • Parts 45
Complete, First published Jan 28, 2021
«ChanBaek Ver.»

زندگی برای همه برنامه ریزی شده بود.
هر کسی به نوعی درگیر مشکلات بود تا جایی که همه چیز با بیشتر شدن مشکلات به هم ریخت.
سکوت، سکوت و سکوت...
بزرگترین اشتباه ممکن سکوت کردن بود!
اما همه باید تاوان اشتباهات رو بپردازند...
چه تلخ، چه شیرین :)

******

کاپل : چانبک... هونهان... کایسو...
ژانر : تراژدی، درام، رمنس، هپی‌اند
All Rights Reserved
Sign up to add arbitrary life love to your library and receive updates
or
#42کایسو
Content Guidelines
You may also like
𝙄'𝙢 𝙋𝙖𝙞𝙣, 𝙃𝙚 𝙄𝙨 𝘾𝙪𝙧𝙚! by Shina9897
20 parts Ongoing
جدا کردن دست پسر که با گستاخی کمرشو گرفته بودو به دیوار پشت سرشون تکیه اش داده بود، کمتر از سه ثانیه طول میکشید اما بی حوصله چشماش رو توی حدقه چرخوند و ترجیح داد بی حرکت بمونه. البته این خونسرد موندش تا موقعی ادامه داشت که نفس های داغ پسرو توی گردنش حس نکنه! _ بزار وارد قلبت بشم چشم عسلی! این سد دفاعی که بین خودمون کشیدیو بشکن و اجازه بده دستام جز به جز تنت که چیزی جز سرما و بی مهری ندیده تسکین بدن! دندون هاش رو از خشم و بی پروایی پسر روی هم فشردو طی یک حرکت ساده و حرفه ای با دست آزادش دست پسرو از دور کمرش پس زد و در حالی که با لذت به صورت تو هم رفته از دردش که ناشی از پیچوندن مچ دستش بود، خیره میشد با لحن سردی غرید. _از حدت فراتر نرو جئون! برام شکوندن دست هایی که دم از تسکین دادنشون میزنی راحت تر از آب خوردنه! ________________________________ ترسیده و مضطرب با دستای لرزون سعی کرد حلقه دست های محکم و خشنی که مثل مار به دور تنش پیچیده بود رو از خودش جدا کنه اما بی فایده بود. _چ..چی از جونم میخوای؟ ولم...کن!! _برمیگردی به آغوشم...جایی که بهش تعلق داشتی جئون..! 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲:𝗞𝗢𝗢𝗞𝗩,𝗩𝗞𝗢𝗢𝗞,𝗦𝗘𝗖𝗥𝗘𝗧 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲:𝗥𝗼𝗺𝗮𝗻𝗰𝗲, 𝗥𝗲𝗮𝗹 𝗹𝗶𝗳𝗲, 𝗣𝘀𝘆𝗰𝗵𝗼𝗹𝗼𝗴𝗶𝗰𝗮𝗹, 𝗦𝗺𝘂𝘁
🧛🏻‍♂️a real manhwa🧛🏻‍♂️      [کامل شده] by layboom
20 parts Complete
🧛🏻‍♂️A real manhwa🧛🏻‍♂️ "یه مانهوای واقعی" نویسند: boom ژانر: رومنس، اسمات، فلاف، فانتزی، سوپرنچرال، طنز، ددی کینک، هپی اندینگ،... کاپل: هونهان کامل شده همیشه فکر میکردم موجودات تخیلی یه جایی تو یه دنیای دیگه زندگی میکنن، مطمئن بودم چون دوسشون داشتم. تا اینکه یه روزی وارد خونه‌ای شدم که نباید و چیزایی فهمیدم که باعث شد تمام ذهنیتم در موردشون تغییر کنه. اون روز دوست پسر جذابم که دست بر قضا یه بابای مهربونم بود بهم تاکید کرد که برای مراقبت از بچه کوچولوش نرم خونش، چندین بار هم تاکید کرد و خیلی قاطع منو از رفتن به خونه منع کرد ولی از اون جایی که من یه دانشجوی معمولی بدشانس بودم پروژه‌ی کوفتیمو تو خونه‌اش جا گذاشته بودم. واقعا با خودم فکر میکردم قرار نیست اتفاق خاصی بیوفته، نهایتش میخواستن منو سورپرایز کنن، بخاطر همینم نمی‌خواستن برم خونه. هیچ وقت از سرم این موضوع حتی رد هم نمیشد که وقتی وارد پذیرایی شم با موجود کوچولویی روبرو شم که دندوناشو برام تیز کرده و برای خون بدبختم نقشه می‌کشه. اون واقعا تیونگ بود؟! کوچولویی که منو پاپای شماره‌ی دو صدا میزد و لپامو میبوسید؟! با گیجی سرم رو کج کردم و دقیق نگاهش کردم. چرا حس میکردم درست وسط مانهوایی ایستادم که قرار بود نقش فرعیش توسط یه نیمچه
Serendipity ~🍀 by SilverBunny6104
54 parts Complete
🌿•~خلاصه داستان ~•🌿 بکهیون عاشق زندگیش نبود ولی تلاش می‌کرد خوب زندگی کنه. هر روز صبح وقتی در گل‌فروشی کوچیکش رو باز می‌کرد به پرنده رویاهاش اجازه بلندپروازی میداد و همین بهش انرژی برای تلاش بیشتر توی تنهایی‌هاش میداد. ولی تمام نقشه‌های بکهیون با پیدا شدن سروکله دکتر پارک تو زندگیش خراب شد. دکتر بدجنسی که از همه جا تصمیم گرفت طبقه بالای گل‌فروشی بکهیون رو برای مطبش بخره. دقیق جایی که بکهیون می‌خواست توش یه کافه افتتاح کنه... و خب حالا بکهیون یکی رو داشت که ازش متنفر باشه و این از بی‌حسی یه جورایی بهتر بود نه؟ 🪴 -امیدوارم اقامت جهنمی‌ای اینجا داشته باشین. نه...در واقع امیدوارم زمین اصلا دهن باز کنه و شما و مطب زشتتون مستقیم به قعر جهنم منتقل شید. 🩺 +اگه زمین دهن باز کنه من فقط میوفتم تو خونه‌ی تو و فکر کنم خوشحالم بشم. 💢 این داستان دنیای موازی داستان دیگه من Silver and silk ئه. اگه اون رو نخونده باشید هم می‌تونید بخونیدش ولی اگه سیلور اند سیلک رو خونده باشید لذت خیلی خیلی بیشتری از این داستان می‌برید چون... باید بخونید که بفهمید نمی‌تونم توضیح بدم 😂❣️ 🪴 • فیکشن : #Serendipity 🪴 • کاپل‌ها : چانبک 🪴 • ژانر:رمنس.درام.روزمره 🪴 • محدودیت سنی : 🔞 🪴 • نویسنده : @SilverBunny 🐰
You may also like
Slide 1 of 20
❄️𝓔𝓽𝓮𝓻𝓷𝓪𝓵 𝔀𝓲𝓷𝓽𝓮𝓻❄️ cover
Criminals  cover
That Omega cover
[ℭ𝔬𝔪𝔭𝔩𝔢𝔱𝔢𝔡] ༄𝓐𝓰𝓪𝓲𝓷 -𝓪𝓯𝓽𝓮𝓻𝓼𝓽𝓸𝓻𝔂࿐ cover
𝙄'𝙢 𝙋𝙖𝙞𝙣, 𝙃𝙚 𝙄𝙨 𝘾𝙪𝙧𝙚! cover
When I See U cover
Amygdala  cover
the actor  cover
🧛🏻‍♂️a real manhwa🧛🏻‍♂️      [کامل شده] cover
Cinnamon Tea cover
تُو تنها متعلّق به منی! | Ongoing S² cover
𝑯𝒂𝒑𝒑𝒊𝒏𝒆𝒔𝒔 𝑷𝒓𝒐𝒋𝒆𝒄𝒕 | 𝒄𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆𝒅✔️ cover
Gray Venus cover
𝐔𝐧𝐬𝐩𝐨𝐤𝐞𝐧[𝐕𝐊𝐨𝐨𝐤/𝐊𝐨𝐨𝐤𝐕 𝐀𝐔] cover
Hold My Hand[Wincest] cover
BROKEN |KV ver. cover
Ọkara efu | ( آکانه) | VKOOK cover
𝐄𝐒𝐏𝐑𝐄𝐒𝐒𝐎☕️ cover
Blossom🌷 cover
Serendipity ~🍀 cover

❄️𝓔𝓽𝓮𝓻𝓷𝓪𝓵 𝔀𝓲𝓷𝓽𝓮𝓻❄️

26 parts Ongoing

"زمستان ابدی" اینجا یه دنیای جدید بود، دنیای سفیدی که برخلاف ظاهر سپید و سردش پر از گرمای خون بود، خون قرمز رنگی که برف های سفید رو رنگی می‌کرد بکهیون گرگی بود که از تمام این ها خسته شده بود و خودش رو توی تنهایی هاش غرق کرده بود و به دعا می‌پرداخت، چی میشه اگه یه روز مجبور بشه از منطقه امن خودش دور بشه و با گرگه دیگه ای بنام پارک چانیول ملاقات کنه؟ چانیولی که تماما برخلاف اون بود و فقط با یک نگاه عاشق اون گرگ سفید و زیبا شده بود... . قسمتی از داستان: _چرا به درگاهشون دعا میکنی؟هیچکس گوش نمیده، هیچکس نجواهای قشنگت رو نمیشنوه بکهیون _چون... _شش... چیزی نگو،چطوره به جای همه این ها امگای من بشی؟ . کاپل ها:چانبک❄️کایسو❄️هونهان❄️(سولی،فرعی) ژانر: فانتزی❄️رمنس❄️امگاورس❄️اسمات❄️