𝓲𝓹𝓸𝓶𝓸𝓮𝓪𝓵𝔂 𝓭𝓲𝓶𝓹𝓵𝓮
  • Reads 3,374
  • Votes 677
  • Parts 15
  • Reads 3,374
  • Votes 677
  • Parts 15
Complete, First published Jan 31, 2021
_گل مورد علاقت چیه؟
+نیلوفر...نه از این نیلوفرای تو آبا!نمیدونم بهش چی میگن ولی تا حالا زیاد بهم دادی!از این نیلوفر یاسی ها که خیلی گل برگاش کم جونن!مثل شقایق!ولی از شقایق بزرگ تره!
با چهره آرومش به توضیحات پسر روبروش گوش داد.
_ایپوموِ!ایپوموِآ یا غوره نیلوفر عزیزم!حالا چرا این؟
+بخند
_ها؟
+میگم ی لبخند بزن!
_چه ربطی به سوال...
+تو بخند تا بگم!
پسر با گیجی خندید،ته انگشت های شصت و اشارش رو دقیقا روی چال لپ هاش گذاشت و کمی فشار داد.
+بخاطر این دوتا چال نیلوفریت!دقیقا مثل اینه که دو تا نیلوفر اینجا داشته باشی!وسطش تیره و عمیقه، دورش روشن و لطیف!

                      𝓲𝓹𝓸𝓶𝓸𝓮𝓪𝓵𝔂 𝓭𝓲𝓶𝓹𝓵𝓮


𝓖𝓮𝓷𝓻𝓮 : 𝓻𝓸𝓶𝓪𝓷𝓬𝓮 , 𝓼𝓵𝓲𝓬𝓮 𝓸𝓯 𝓵𝓲𝓯𝓮

𝓒𝓸𝓾𝓹𝓵 𝓮 : 𝓙𝓪𝓮𝔂𝓸𝓷𝓰

𝓕𝓻𝓸𝓶  : 𝓯𝓲𝓻𝓼𝓽  𝓷𝓲𝓰𝓱𝓽  𝓸𝓯  𝓕𝓮𝓫𝓻𝓾𝓪𝓻𝔂  𝓽𝓸  𝓸𝓾𝓻  𝓱𝔂𝓾𝓷𝓲'𝓼  𝓫𝓲𝓻𝓽𝓱𝓭𝓪𝔂! 







𝓛𝓸𝓿𝓮 𝔂𝓸𝓾 𝓪𝓵𝓵

𝓓𝓮𝓵𝓪𝓻𝓻𝓪𝓶
All Rights Reserved
Sign up to add 𝓲𝓹𝓸𝓶𝓸𝓮𝓪𝓵𝔂 𝓭𝓲𝓶𝓹𝓵𝓮 to your library and receive updates
or
#54jaehyun
Content Guidelines
You may also like
dear (عزیز کرده) by im-not-arshyabro
23 parts Ongoing
اسم:dear (عزیز کرده) درحال آپ✍🏻 ژانر:امگاورس٫امپرگ٫تاریخی٫اسمات و ..... کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:یونمین خلاصه: خاندان جئون معتقدن که امگا ها سفیدیه دنیا هستند همه ی مردم چوسان باور داشتن که هر امگایی که خون جئون ها را داشته باشه پاک ترین و زیبا ترین امگاست تا اینکه یه فردِ چینی که سفیر پادشاهیه چین بود تو بازار چشمش به امگایی زیبا روی و با ظرافت میخوره سفیر چینی اون امگای بی گناه رو به زور با خودش تا گیشا خانه میکشه و اونجا بهش تجاوز میکنه اون امگا که از خاندان جئون بود روز بعدش خودش رو با تیکه ای پارچه از سقف اتاقه گیشا خانه آویزون میکنه و خود کشی میکنه و بعد از اون تا چند صد سال بعد خاندان جئون امگایی از خون خود نداشتن و فکر میکردن که از طرف الهه ی ماه نفرین شدن و با ورود جونگکوک کوچولوی ما این نفرین شکسته شد. روز های اپ:جمعه ها این فیک خیلی گوگولی مگولی و سافت و بی دردسره و روزمرست پارت هاش هم احتمالا کم باشن 🎀ورژن کوکوی توی همین اکانت با همین اسم🎀
✧HOME✧ by timi_vkook
42 parts Ongoing
وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.. انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود! این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون عمارت هم تحت تاثیر خودش قرار میداد. هنوزم صدای مجری مو کوتاه و خوش قیافه شبکه خبر توی گوشاشون پخش میشد "کیم تهیونگ،تنها فرزند تاجر بزرگ،کیم دهیون گی است؟" _______________________________ قسمتی از داستان: ×گول چندتا بوس و بغل و نگاه پر لذت و نخور بدبخت! اینا همش شهوته..تهیونگ آدم خودخواهیه حالا که فرصتشو داره میخواد تمام استفاده اش رو ازت بکنه.اونی که اول و آخرش واسش میمونه منم مننننن! + تو به قول خودت چند سال جلو چشمش،بیخ گوشش و توی بغلش بودی ولی من و ندید انتخاب کرد.. اونم نه برای یه وان نایت برای ساختن تموم زندگیش توی بغلم!! _______________________________ کاپل:ویکوک ژانر:زندگی روزمره_رمنس_اسمات وضعیت:درحال آپ نوبسنده:@tiam_vkook
You may also like
Slide 1 of 10
Right - L.S (Persian Translation) cover
لورنزو | Lorenzo cover
My Lord  is a wolf cover
Forgotten wounds cover
Your eyes tell || VK || Completed cover
dear (عزیز کرده) cover
I can't (ترجمه) cover
پرسه در نیمه شب cover
✧HOME✧ cover
Black Fever (L.S) cover

Right - L.S (Persian Translation)

22 parts Complete

هری هر روز نامه مینویسه و تو نامه اتفاقاتی که براش افتاده رو تعریف میکنه و میندازه تو صندوق پستی ینفر که نمیشناستش... Thank you for permission @LouislovesHazzy 💙💚