call me daddy please ( minheon / joohyuk )
  • Reads 2,599
  • Votes 390
  • Parts 14
  • Reads 2,599
  • Votes 390
  • Parts 14
Complete, First published Feb 01, 2021
Mature
«لطفا ددی صدام کن»

...
"سلام..خوش اومدی..بیبی"یه لبخند پهناور روی صورت مینهیوک بود. جوهان بخاطر اون همه درخشندگی احساس می کرد چشم هاش آسیب دیده.
...
"اگه الان تنها بودیم انقدر اون لبای سکسیتو میبوسیدم که کبود بشه..چرا انقدر خوب گفتی ددی؟" و با ذوق 
ادامه داد: "بازم بگو..من میخوام ددیت باشم..باید از این به بعد فقط ددی صدام بزنی."
...
#1 IN JOOHEON (24/2)
All Rights Reserved
Sign up to add call me daddy please ( minheon / joohyuk ) to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
H568 [L.S] by darkblue_94
61 parts Complete
[Completed] سرفه های پی در پی امونشو بریده بود و حتی نمیتونست درست نفس بکشه.ربات های خالی از احساسی که توی روپوشای سفید، اسم دکتر رو به یدک میکشیدن دور تا دور اون مکعب فلزی ایستاده بودن و منتظر جواب آزمایشی بودن که درحال انجام بود. قطره های ریزو درشت عرق روی صورتش به چشم میخورد و حس میکرد که تمام محتویات معده ی خالیش داره برمیگرده.به جلو خم شد و جریان پر فشار خونو حس کرد که داشت روی صورتش میدوئید و توی چشماش متمرکز میشد. هیچ کدوم از اون ادم اهنی های روبه روش جوابشو ندادن‌.همه چیز براش غیر قابل تحمل شده بود و فریاد های دردمندش توی اون مکعب فلزی سرد ، پژواک پیدا میکرد و کسی جوابشو نمیداد. دندوناشو روهم فشار میداد و فکش قفل شده بود.قطره اشکی از چشمای اون پسر سر خورد و همه غیر از خودش متوجه شدن که سرخی خون داره روی صورتش سر میخوره و ردی به جا میذاره. از درد داد فریاد زد و بیشتر توی خودش جمع شد.هربار که سرفه میکرد ، بیشتر حس میکرد که نمیتونه نفس بکشه. تا اینکه همه ی محتویات معدشو بالا اورد و وقتی چشماشو باز کرد رنگ جیغ خون رو دید که با سفیدی ملحفه تختش ،تضاد داشت. صدای ضربان قلبی که هر لحظه توی گوشاش ضعیف تر میشد و دیدی که که تار از همیشه بود ، یه چیز رو ثابت میکرد. _قربان بیمار ایست قلبی کرد.
Ọkara efu | ( آکانه) | VKOOK by thshsam
38 parts Ongoing
couple:vkook,namjin,secret genre:Omegaverse،action,mafia یه کلمه در زبان ایگبو هست به نام«Ọkara efu» یعنی کسی ک تورو کامل میکنه، وقتی که نباشه نصفه و نیمه میشی و زندگیت بی معنیه کیم تهیونگ انیگمای قدرتمندی که بر سه کشور ژاپن ،کره و روسیه حکمرانی میکرد سر یک لج و لجبازی جونگ کوک الفای خون خالصو مارک میکنه البته شاید فقط یک لج و لج بازی ساده درمیون نبود تهیونگ قدمی به عقب برمی‌دارد، انگار که تازه هوا برایش سنگین شده. چشمان نقره‌ای‌اش روی گوشی توی دست جونگ کوک ثابت می‌ماند، پیام هنوز روی صفحه روشن است: "محل اختفاشو پیدا کردم. امشب کارشو تموم می‌کنیم." نفسش را بیرون می‌دهد، اما این‌بار نه از آرامش، بلکه از خنجری که توی قلبش فرو رفته. نگاهش را بالا می‌آورد و به کوک خیره می‌شود. "پس این بودی تو؟ شکارچی؟" جونگ کوک هیچ‌چیز نمی‌گوید. نمی‌تواند. فقط دهانش باز و بسته می‌شود، انگار که دنبال کلمه‌ای برای نجات خودش باشد. تهیونگ پوزخند می‌زند. "لعنتی... می‌دونی خنده‌دار چیه؟ یه جایی تو این بازی لعنتی، واقعا فکر کردم شاید... شاید واقعیه." صدایش آرام است، ولی توی هر کلمه‌اش یک دنیا شکسته‌شدن موج می‌زند. جونگ کوک یک قدم جلو می‌آید. "اجازه بده توضیح بدم، این اون چیزی نیست که فکر می‌کنی."
You may also like
Slide 1 of 10
Mad wolf | kookv cover
^^LeMOn CAndy^^ cover
سقوط|| fall cover
H568 [L.S] cover
جيتني مثل الشروق اللي محى عتم الليالي cover
Ọkara efu | ( آکانه) | VKOOK cover
𝑴𝒚 𝒘𝒆𝒓𝒆𝒘𝒐𝒍𝒇 𝒅𝒂𝒅𝒅𝒊𝒆𝒔🐺🪽 cover
Sweet Gambling💲 cover
BCL Project (Sodier boy X Castiel) cover
Dear Stiles cover

Mad wolf | kookv

40 parts Ongoing

هیچکس فکرش رو هم نمیکرد بدترین الفای پک جئون ها جفت کیم تهیونگ، وارث سلطتنی ها از اب در بیاد؛ اما وقتی اتفاق افتاد همه میدونستن این داستان به جاهای خوبی نمیرسه. « من مال تو بودم جونگکوک... الان دیگه نیستم » امگا با لحن سردی زمزمه کرد الفا بوسه ای روی دست های کشیده ی پسر گذاشت « اشکالی نداره، من هنوز مال توام هیونگ، تا ابد هم میمونم» ژانر: فانتزی/ امگاورس/ انگست/ رمنس/ اسمات کاپل: کوکوی/ یونمین/ نامجین