تاحالا شده شروع کنی به ورق زدن صفحات زندگیت کنی و ببینی قلم روزگار هیچی جز درد و رنج و غم توی صفحه ی عمرت برات رقم نزده باشه؟ شده بشی آدمی پوچ و پر از غم که هیچ امیدی به زندگیش نداره؟ اما همیشه یروز همه چیز عوض میشه یروز ممکنه مثل افسانه ها شاهزاده ای بیاد و دستتو بگیره فقط کافیه باور داشته باشی.. روزگار اینبار نظرشو عوض میکنه.. زندگی بکهیون داستان ما هم همین طوری شروع شد اما کی میدونه با ورود چانیول و آدمای جدید به زندگیش چه اتفاقی میفته؟
37 parts