Story cover for Say When Verse  by IntoTheDrowningDeep
Say When Verse
  • WpView
    Reads 16,506
  • WpVote
    Votes 2,145
  • WpPart
    Parts 56
  • WpView
    Reads 16,506
  • WpVote
    Votes 2,145
  • WpPart
    Parts 56
Complete, First published Feb 06, 2021
Story by ann2who available on ao3 

چی میشد اگه استیو زودتر از اقیانوس نجات داده میشد؟ چی میشد اگه بجای نتاشا، به استیو این ماموریت داده میشد تا وقتیکه تونی داشت به آرومی بخاطر مسمومیت پالادیم میمرد؛ کمکش کنه؟
چی میشد اگه استیو هیچوقت هویت واقعیش رو به تونی نمی گفت تا لحظه ای که اونجرز برای اولین بار با هم یه تیم تشکیل میدادن؟


Book 1: Say When (Iron Man 2 & The Avengers)
Interlude: Say The Word (Post-The Avengers)
Book 2: And I Will Be Your Man (Iron Man 3)
Interlude: Say You Want It (Post-Iron Man 3) 
Book 3: Hold My Hand (Captain America 2)
Book 4: Keep On Wanting (Age of Ultron)
Book 5: Take It All Away (Civil War)
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add Say When Verse to your library and receive updates
or
#3tonystark
Content Guidelines
You may also like
as above, so below [ stony ] by taraTVKL
42 parts Complete
نگاهی به اتاق انداخت. هیچ نشونه ای از درگیری یا وروده اجباری نبود. همه چیز جز ان تخت خونین طبیعی به نظر میرسید. آهنگی در اتاق پیچید.‌ کمی بعد تلفن را زیر ملافه ها پیدا کرد . شماره ای ناشناس بهش زنگ میزد. با تردید ان را برداشت و دکمه سبز را زد. :( خدای من استیو! معلوم هست کجایی ؟ میدونی چقدر بهت زنگ زدم ؟ ) سم بود. سمی که نگران و عصبی بود. با صدای ضعیفی جوابش را داد :( سم... ) داد و بیداد هایش متوقف شدند. عصبانیتش محو شد ،فقط نگرانی در او ماند :( ناتاشا ؟ .... استیو پیش توعه ؟) ناتاشا دوباره نگاهی به تخت انداخت :( نه سم. فکر کنم استیو....یه بلایی سرش اومده ) داستان پس از اتفاقات جنگ داخلی رخ می‌دهد. زمانی که استیو و بقیه فرار هستند. انها در کشور های مختلف پخش شدند و از هم خبر‌ ندارند. اما با گم‌ شدن استیو مجبور می‌شوند دور هم جمع شوند تا او را نجات دهند ، با وجود تمام‌ اختلافات و مشکلات. زمان مواجه با دشمنان ناشناخته چاره ای جز اعتماد به یک دیگر ندارند. خدای فریبنده که بهشان حمله کرده بود ، قاتل سابقی که پدر و مادر یکی از آنها را به قتل رسانده بود و خون خوار هایی که به ظاهر ۱۷ سالشان بود اما قرن ها زندگی کرده بودند ، هیچکدام مهم نبود. زمان به سرعت می‌گذشت و وقتشان محدود بود پس چشم هایشان را می‌بندند و به هم اعتماد می‌کنن
You may also like
Slide 1 of 10
Kookv | رد نیش  cover
چتربازان  cover
| 𝗪𝗿𝗶𝘁𝗲 𝗺𝗲 | ᵛᵏᵒᵒᵏ cover
You Might Just as Well Be Blind [Johnlock] cover
Sin | Drarry cover
665,666,667 °To Numbers Life Is Nothing|° cover
mermaid avengers cover
حصاری که ما بو�دیم cover
dissemble (Drarry) cover
as above, so below [ stony ] cover

Kookv | رد نیش

72 parts Complete

وقتی لونای پک خبر گم‌شدن همسرش را شنید، دنیا روی سرش اوار شد. او فقط یک امگای ساده بود، تازه سه سال از آمدنش به آلمان و داماد بودنش در خانواده جئون می‌گذشت. اما حالا، وسط طوفانی از خطر و بی‌ثباتی، باید دست به انتخابی دردناک می‌زد: جای خالی همسرش را پر کند یا قل یاغی و سرکش او را که دل از خاندان بریده بود را روی تخت پادشاهی بنشاند تا زمان بازگشت همسرش فرا برسد. بازی قدرت شروع شده بود، و هر تصمیمی می‌توانست سرنوشت پک تیغ را تغییر دهد. ( از خلاصه قضاوت نکنید )‌ این کار تریسام ندارد دقت کنید ندارد