سلام 👋 😁اینجا یه بیمارستانِ روانیه پس اگه از فضاش خوشت نمیاد ، نیا داخل ...😄 اسم من تهیونگه و یه دوست پسر به نام وی دارم که عاشقشم . از اینکه کسی ب بینتش خوشش نمیاد . واسه همین فقط بعضی وقتا میاد پیشم . وقتی راجع بهش با آدمای دیگه حرف میزنم ... خب .... اونا فکر میکنن دروغ میگم یا یه همچین چیزی 🙁 درواقع فکر میکنن من دیوونم . واسه همینم اینجا بستریم ... به هر حال اینجا هم زندگی خوبی داشتم با اینکه همیشه تحت نظر بودم تا وقتی که یه جونگکوک نامی اومد که اینجا بستری بشه . به نظر سادیسم داره و من به شدت ازش میترسم واسه همینم وی اصلا ازش خوشش نمیاد . احساس میکنم در خطرم ... چون اون دقیقا هم اتاقیمه و به تختش قفل شده 😰 درد تو داروی منه کاپل ، ویته (وی و تهیونگ) ، ویکوک ، کوکویAll Rights Reserved