✺Gomeηasai till the Eηd✺′ᴺᵃᵐʲⁱⁿ′
  • Reads 9,327
  • Votes 2,386
  • Parts 19
  • Reads 9,327
  • Votes 2,386
  • Parts 19
Complete, First published Mar 01, 2021
{𝘊𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥}
″امروز دوباره با مامان بابام بحثم شد...″

″بخاطر من؟ ″

″بخاطر علاقم .″

″متاسفم...″

″بابت علاقم؟″

″نه! نمیدونم... بابت اینکه بخاطر من اذیت میشی″

″ولی من دوستش دارم...″

″پس تا آخرش شرمندتم″

″منم تا آخرش عاشقتم...″

※Couple: Namjin※

※Genre: Romance,Slice of life,Drama,Angst※

☁ 3 in #kimseokjin ☁
All Rights Reserved
Sign up to add ✺Gomeηasai till the Eηd✺′ᴺᵃᵐʲⁱⁿ′ to your library and receive updates
or
#864romance
Content Guidelines
You may also like
Ọkara efu | ( آکانه) | VKOOK by thshsam
36 parts Ongoing
couple:vkook,namjin,secret genre:Omegaverse،action,mafia یه کلمه در زبان ایگبو هست به نام«Ọkara efu» یعنی کسی ک تورو کامل میکنه، وقتی که نباشه نصفه و نیمه میشی و زندگیت بی معنیه کیم تهیونگ انیگمای قدرتمندی که بر سه کشور ژاپن ،کره و روسیه حکمرانی میکرد سر یک لج و لجبازی جونگ کوک الفای خون خالصو مارک میکنه البته شاید فقط یک لج و لج بازی ساده درمیون نبود تهیونگ قدمی به عقب برمی‌دارد، انگار که تازه هوا برایش سنگین شده. چشمان نقره‌ای‌اش روی گوشی توی دست جونگ کوک ثابت می‌ماند، پیام هنوز روی صفحه روشن است: "محل اختفاشو پیدا کردم. امشب کارشو تموم می‌کنیم." نفسش را بیرون می‌دهد، اما این‌بار نه از آرامش، بلکه از خنجری که توی قلبش فرو رفته. نگاهش را بالا می‌آورد و به کوک خیره می‌شود. "پس این بودی تو؟ شکارچی؟" جونگ کوک هیچ‌چیز نمی‌گوید. نمی‌تواند. فقط دهانش باز و بسته می‌شود، انگار که دنبال کلمه‌ای برای نجات خودش باشد. تهیونگ پوزخند می‌زند. "لعنتی... می‌دونی خنده‌دار چیه؟ یه جایی تو این بازی لعنتی، واقعا فکر کردم شاید... شاید واقعیه." صدایش آرام است، ولی توی هر کلمه‌اش یک دنیا شکسته‌شدن موج می‌زند. جونگ کوک یک قدم جلو می‌آید. "اجازه بده توضیح بدم، این اون چیزی نیست که فکر می‌کنی."
𝐖𝐨𝐥𝐟 Vhope by sana_fiction
51 parts Complete
🐺N͏a͏m͏e͏: Wolf ⚔C͏o͏u͏p͏l͏e͏: V͏h͏o͏p͏e͏,Vkook,Hopekook 🐺G͏e͏n͏r͏e͏: R͏o͏m͏a͏n͏c͏e͏,S͏m͏u͏t͏,Angst,Historical ⚔W͏r͏i͏t͏e͏r͏: Sana Gray 🐺A Part Of Fiction: 《"به من نگاه کن..." با لحن ارومی دستور داد. هوسوک لحظه ای به خرافات افسانه دچار شد اما نباید به چیزی فکر میکرد. مردمک های مرددش رو حرکت داد و به چشمای محشر رو به روش خیره شد،جوری که نمیتونست از اونا چشم بر داره. پادشاه لرزید! نگاه خاکستری رنگ فرد مقابل محسور کننده ترین چیزی بود که تا به حال دیده. چشمای کشیده و خاکستری،پیشونیه بلند،گونه هایی برجسته،پوست سفید و شفاف،لبای سرخش! همه دست به دست همدیگه داده بودن تا قلبشو تکون بدن. جای انگشتاش روی لباش میسوخت‌‌ و هنوزم گونش رو نوازش میکرد. میتونست به وضوح نگاه خیره اون رو روی خودش ببینه،جوری که چشمای روشن و تیله ایش که الان یکم تیره شدن،مال خودش رو هدف گرفته بود. "تو... تو زیبایی...!" باورش نمیشد. باور نمیکرد،فرد مغروری مثل او با مردی که از جنس خودش،حرف از زیبایی بزنه! صداش توی گوشش پیچید و پوزخند محوی زد،اون تونسته بود توجه پادشاه،کیم‌تهیونگ رو جلب کنه!》 🐺مثلث عشقیه و تریسام نیست. ⚔این فیک چون بیست و دو پارتش به صورت یکجا اپ شده بنابراین تعداد پایین ووت،ویو و کامنت به همین دلیله. 🐺The End:1400/11/10 ⚔Bts Fiction
You may also like
Slide 1 of 10
🔞*𝙈𝙔 𝘿𝙀𝙈𝙊𝙉*🔞 cover
tatakokolomini cover
Ọkara efu | ( آکانه) | VKOOK cover
you are for me|minv cover
𝐖𝐨𝐥𝐟 Vhope cover
Sweet Gambling💲 cover
جيتني مثل الشروق اللي محى عتم الليالي cover
The fifth sense cover
🖤🌺Second And Last🌺🖤 cover
Aside | Namjin, Vkook ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ cover

🔞*𝙈𝙔 𝘿𝙀𝙈𝙊𝙉*🔞

14 parts Ongoing

هرکلمه اش حشری ترم میکرد باسنمو بیشتر به عضوش نزدیک کردم تا عمیقتر حسش کنم.. لحظاتی گذشت و همینطور به کوبیدن داخلم و بازی کردن با عضو و نافم ادامه میداد. داشتم دوباره به اوج میرسیدم _کام شو بیبی...برای من روی گردنم خم شد: دوستت دارم ^^ 𝙂𝙚𝙣𝙧𝙚:𝘿𝙧𝙖𝙢,𝙨𝙢𝙪𝙩,𝙧𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚,𝙢𝙥𝙧𝙚𝙜🔞 𝙘𝙤𝙪𝙥𝙡𝙚:𝙫𝙠𝙤𝙤𝙠(𝙠𝙤𝙤𝙠𝙫),𝙣𝙖𝙢𝙟𝙞𝙣,𝙝𝙤𝙥𝙚𝙢𝙞𝙣🙃