✨Vkook✨
  • Reads 5,263
  • Votes 517
  • Parts 4
Sign up to add ✨Vkook✨ to your library and receive updates
or
#881vkook
Content Guidelines
You may also like
Shade Of Beauty by StheCherry
32 parts Complete
Complete #yoonmin #Vkook برقص روی تیغ این صحنه برای ماست و اگه تمام شدیم جاودانه خواهیم شد ! چشمم رو آینه ات کن بهم بگو که توی صورت غمگینت میبینی که چطور غم تورو مثل فرشته ای پاک قالب داده بهم بگو که از لا به لای ترک های قلبت ... نور بکر عشق رو میبینی بهم بگو ... چشم من هر چه در تو دید طیف های زیبایی بود. پارتی از فیک 👇 بدن جیمین مثل کوره ای داغ شده بودی حسی بین خواستن و نخواستن داشت نمیدونست باید چی کار کنه ولی تو ذهنش پر از سوال بود اولیش هم این بود که آیا باز هم قراره پس زده بشه ؟ به لباس مشکی پسرش رو به روش چنگ زد و لباش رو جدا کرد جیمین : چرا ... با..هام اینکارو میکنی وقتی ... قر..راره بازم پسم بزنی به چشم های خمار پسر نوجوون نگاه کرد یونگی : من همیشه میخواستمت ! فکر میکردم کردم که تو ... ازش خوشت نیومده لباس مشکی و بیشتر توی دستش فشرد جیمین : ولی من میخوامش ... حتی بیشتر میخوامش با لحنی که برای یونگی اغواکننده بود گفت ، تعلل نکرد و دوباره پسر کوچیک تر و بوسید و اینبار جیمین هم همراهی کرد یونگی : درس امروز یه درس جدیده جیمین ... و بهتره بین خودمون دوتا بمونه ...
dear (عزیز کرده) by im-not-arshyabro
22 parts Ongoing
اسم:dear (عزیز کرده) درحال آپ✍🏻 ژانر:امگاورس٫امپرگ٫تاریخی٫اسمات و ..... کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:یونمین خلاصه: خاندان جئون معتقدن که امگا ها سفیدیه دنیا هستند همه ی مردم چوسان باور داشتن که هر امگایی که خون جئون ها را داشته باشه پاک ترین و زیبا ترین امگاست تا اینکه یه فردِ چینی که سفیر پادشاهیه چین بود تو بازار چشمش به امگایی زیبا روی و با ظرافت میخوره سفیر چینی اون امگای بی گناه رو به زور با خودش تا گیشا خانه میکشه و اونجا بهش تجاوز میکنه اون امگا که از خاندان جئون بود روز بعدش خودش رو با تیکه ای پارچه از سقف اتاقه گیشا خانه آویزون میکنه و خود کشی میکنه و بعد از اون تا چند صد سال بعد خاندان جئون امگایی از خون خود نداشتن و فکر میکردن که از طرف الهه ی ماه نفرین شدن و با ورود جونگکوک کوچولوی ما این نفرین شکسته شد. روز های اپ:جمعه ها این فیک خیلی گوگولی مگولی و سافت و بی دردسره و روزمرست پارت هاش هم احتمالا کم باشن 🎀ورژن کوکوی توی همین اکانت با همین اسم🎀
TENSION🍷(vkook) by seta8603
34 parts Ongoing
تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst Couple: vkook ،....secret ♡ Setayesh* این اولین تجربه فیک نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی
You may also like
Slide 1 of 9
Shade Of Beauty cover
👅💦My crazy bunny🐰 cover
unholy smile  cover
Piano Life || Yoonmin √ cover
My little cat [kookv] [Hyunlix] cover
My memories🥀 cover
Captain Heart _کاپیتان قلب {فصل اول(قفل های لعنتی)} cover
dear (عزیز کرده) cover
TENSION🍷(vkook) cover

Shade Of Beauty

32 parts Complete

Complete #yoonmin #Vkook برقص روی تیغ این صحنه برای ماست و اگه تمام شدیم جاودانه خواهیم شد ! چشمم رو آینه ات کن بهم بگو که توی صورت غمگینت میبینی که چطور غم تورو مثل فرشته ای پاک قالب داده بهم بگو که از لا به لای ترک های قلبت ... نور بکر عشق رو میبینی بهم بگو ... چشم من هر چه در تو دید طیف های زیبایی بود. پارتی از فیک 👇 بدن جیمین مثل کوره ای داغ شده بودی حسی بین خواستن و نخواستن داشت نمیدونست باید چی کار کنه ولی تو ذهنش پر از سوال بود اولیش هم این بود که آیا باز هم قراره پس زده بشه ؟ به لباس مشکی پسرش رو به روش چنگ زد و لباش رو جدا کرد جیمین : چرا ... با..هام اینکارو میکنی وقتی ... قر..راره بازم پسم بزنی به چشم های خمار پسر نوجوون نگاه کرد یونگی : من همیشه میخواستمت ! فکر میکردم کردم که تو ... ازش خوشت نیومده لباس مشکی و بیشتر توی دستش فشرد جیمین : ولی من میخوامش ... حتی بیشتر میخوامش با لحنی که برای یونگی اغواکننده بود گفت ، تعلل نکرد و دوباره پسر کوچیک تر و بوسید و اینبار جیمین هم همراهی کرد یونگی : درس امروز یه درس جدیده جیمین ... و بهتره بین خودمون دوتا بمونه ...