[complete]
─ ̶Season 1 "Black Swan" ✔️
─ ̶Season 2 "Black Torment "
وقتی خبر مرگ مادر بزرگ بهمون رسید تعجب کردیم چون نباید درست باشه، مادربزرگ سالم ت رین پیرزنی بود که میشد دید و خبر مرگش عجیب بود ولی عجیب تر از همه وصیتش بود...
" سلام به نوه های عزیزم !
اگه الان دارید این نامه رو میخونید یعنی من مردم و راز بزرگی رو با خودم دفن کردم. عزیزانم از شما میخواهم به کاخ خانوادگی برید و دور هم جمع بشید و مثل گذشته ها باهم باشید و برای مهمانی بزرگ آماده بشید."
─ ̶ ᴄᴏᴜᴘʟᴇ ፧ Namjin, Kookv, Hopemin
─ ̶ ɢᴇɴʀᴇ ፧ Psychology, Smut, Angest, Romance, Mystrey
جونگکوک دست تهیونگ رو رها کرد تا به آرزوهاش برسه، هفت سال بعد دوباره جلوی تهیونگ ایستاده بود و خاطرات گذشتهی دو نفرشون توی روستای کوچیکشون تموم ذهنش رو پر کرده بود.
_____
″شبیه یه ماهی قرمز بودم، یه طعمه خوب. هر چند که حاضر بودم به خاطر تو دل به خشکی بزنم.″
[Complete]
Couples : kookv
Genre :Romance-angst
Writer : Déesse