~𝕃𝕠𝕠𝕟𝕖𝕪🎨
  • ЧИТАТЕЛЕЙ 683
  • Всего голосов 105
  • Части 2
  • ЧИТАТЕЛЕЙ 683
  • Всего голосов 105
  • Части 2
Завершенная история, впервые опубликовано мар. 11, 2021
🍷•[ مولتـی شـات ]
🍷•[ احمـق ]
🍷•[ کاپـل تـگیو ]
🍷•[ انگـست، اسمـات ]
🍷•[ بـا قلـم استیـنا ]
🍷•[ چنـل تلگـرام : @TXTFicRegion ]


"وقتی اومدی اینجا...خواستم فقط یه شنوا باشم برات. هه...دلم نیومد برات یه گوینده باشم که با گفتن دردام بیشتر ناراحتت کنم! وگرنه تو باید می‌دونستی داداش کوچولو...که منم شدم یکی مثل تو!
بومگیو و یونا، توی این مورد واقعا خیلی شبیه همدیگه‌ان...بومگیو یه عروسک می‌خواست، برای ارضا کردن هوس‌های جنسیش، یونا یه عروسک می‌خواست برای ارضا کردن هوس‌های مالی...
منو تو شدیم دلقک‌های غمگینی، که رام شدیمو گذاشتیم برامون یه سناریو بنویسن...امیدوارم لااقل تو از دست این شخصیتش نجات پیدا کنی‌..."
Все права защищены
Подпишись, чтобы добавить ~𝕃𝕠𝕠𝕟𝕖𝕪🎨 в свою библиотеку и получать обновления
или
#398angst
Руководство по содержанию публикаций
Вам также может понравиться
دوران سرکشی  от user20576447
40 Части Текущие
کاپل : چانگجین ، مینسونگ ، سونگمین ژانر : امگاورس کامل شده هیونجین به اطراف نگاه کن ، امگاها ترسیده با مردمک های لرزون به کسایی نگاه میکردن که مثل گرگ های گرسنه برای دریدن شون چشم دوخته بودن به اونا : زود باش امگا گرگت رو نشون بده . نیشخندی روی لب هیونجین نشست : چرا باید این کار رو بکنم . ابروهای مرد بالا رفت : چون باید مشخص بشه که میتونی به آلفات خدمت کنی یا باید بفرستنت توی کلوپ برای خدمت به بقیه . خشم توی قلب هیونجین شعله کشید : چرا این مراسم برای آلفاها انجام نمیشه ... چرا فکر میکنین فقط امگاها هستن که امکان داره گرگ وجودشون بیرون نزنه . همه ی نگاه ها به سمت هیونجین بود هانی از خشم داشت منفجر میشد ، کم توی نگرانی بود که این امگا داشت اوضاع رو بدتر میکرد ، آقای لی پر صدا خندید : تو خیلی جسارت داری امگا ... اما باید بدونی هیچ آلفایی نیست که نقص داشته باشه ، آلفاها قدرتمندن و به راحتی میتونین گرگ شون رو نشون بدن . اینبار این هیونجین بود که خندید ، خنده ای که مثل گلوله توی صورت تموم اون آلفاها کوبیده شد : اما من میشناسم آلفاهایی که گرگی ندارن . آقای لی عصبانی شد ، این امگا چطور جرات میکرد به نوع قدرتمند جامعه توهین کنه : گرگت رو نشون بده . دست پسر مشت شد : من چیزی برای نشون دادن ندارم . فک هانی منقبض شد که آقای لی رو
یتیم خانه  от user20576447
52 Части Текущие
کامل شده یتیم خانه کاپل : ووسان ، سونگجونگ ، یونگی ، جونگسانگ ژانر: BDSM سونگهوا آهی کشید:یه کار کن نتونم بشینم... میخوام تا چند روز وقتی میشینم درد بکشم. فشار دست هونگ جونگ به موهای سونگهوا بیشتر شد :باشه آقای کیم میدونم چیکار کنم. چرخید که صورتش روبه روی صورت هونگ جونگ قرار گرفت، لباشو روی لبای مرد گذاشت و شروع کرد به بوسیدن، لباش آروم روی لبای هونگ جونگ حرکت می‌کرد و موهاش هنوزم توی مشت هونگ جونگ بود :دوستت دارم. هونگ جونگ به خودش اومد، عقب کشید و از سونگهوا کمی فاصله گرفت، نفس نفس میزد... به شدت عصبانی بود... نه از سونگهوا از خودش... هونگ جونگ از خودش عصبانی بود چون داشت لذت می‌برد از این بوسه، دستش بلند شد و با ضرب توی صورت سونگهوا نشست :حالا نشونت میدم. بار دیگه سونگهوا رو به شکم خوابوند، ترکه رو برداشت و بی وقفه شروع کرد به زدنش... ترکه رو محکم روی باسن سونگهوا میزد و باسن کبود پسر رو زخم می‌کرد. این سونگ با لبخند به سان نگاه می‌کرد :میتونم بپرسم که شما وویونگ رو کجا دیدین آقای چوی. سان هیجان زیادی داشت، قرار بود لیتلی رو داشته باشه که همه جوره استایلش بود :از طریق دوست وکیلم... وکیل خانم کیم میس سونگهوا شی. در اتاق باز شد و گیون سوک در حالی که دست وویونگ رو توی دست داشت داخل اتاق شد، سر سان سریع به سم
Вам также может понравиться
Slide 1 of 10
♡𝐌𝐲 𝐦𝐚𝐟𝐢𝐚 𝐚𝐥𝐩𝐡𝐚𝐬♡ cover
دوران سرکشی  cover
i need Chocolate.kookv cover
One-shots and multi-shots cover
𝑶𝒏𝒆𝑺𝒉𝒐𝒕 ;): cover
~KOOKV~ONESHOTES~ cover
My pink snowflake cover
midnight sun  cover
یتیم خانه  cover
MONGOLIA BUTTERFLY (kookv) cover

♡𝐌𝐲 𝐦𝐚𝐟𝐢𝐚 𝐚𝐥𝐩𝐡𝐚𝐬♡

19 Части Текущие

× مثلا میخواین چه غلطی کنین ها؟ تهیونگ روی جیمین خم شد و جلوی صورتش، توی مردمک چشمای عسلی امگا زل زد؛ - یه غلطی که...پارک بزرگو زجر بده 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤𝐦𝐢𝐧 𝐠𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞,𝐬𝐦𝐮𝐭,𝐦𝐚𝐟𝐢𝐚,𝐬𝐡𝐨𝐫𝐭 𝐬𝐭𝐨𝐫𝐲, 𝐎𝐦𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬,𝐦𝐩𝐫𝐞𝐠 شروع: 1402/1/4 پایان: 1403/4/17 وضعیت: اتمام یافته