Story cover for Safe by taefujoshi
Safe
  • WpView
    Reads 56,472
  • WpVote
    Votes 9,848
  • WpPart
    Parts 47
  • WpView
    Reads 56,472
  • WpVote
    Votes 9,848
  • WpPart
    Parts 47
Complete, First published Mar 12, 2021
(کامله:/)
-من عجیب نیستم..فقط به کارایی علاقه دارم که تو از انجام دادنشون واهمه داری:)
....
-فکر میکردم خیلی چیزارو میدونم ولی دقیقش اینه...هیچی واضح نیست و من هیچی نمیدونم...
taejin..nammin..y/nkook..sope
🪓yolo
All Rights Reserved
Sign up to add Safe to your library and receive updates
or
#14sope
Content Guidelines
You may also like
my miracle  by jana_novel
32 parts Ongoing
name: my miracle Genre: Omegaverse, Drama, Romance, Historical, Angst اسم : معجزه من ژانر: امگاورس، درام،رومنس،تاریخی،انگست کاپل:کوکمین نویسنده: آلو🌺 ___________________________________________________ در جنگلی که زیر نور ماه میدرخشید به راه افتاده بود. به دنبال کسی که آن رایحه زیبا را داشت...صاحب رایحه زیبا داشت میدوید پس او هم به دنبالش سرعتش را زیاد کرده و شروع به دویدن کرد. عجیب و زیبا بود.اینجا هم یکی از عمارت های اشراف بود ولی اصلا شبیه آنها نبود... عمارت اشراف دیگر باغ و گلخانه های بزرگ داشت، اینجا جنگل و رود ... اشراف دیگر گل رز و گل های کمیاب و گران قیمت پرورش میدادند، ولی اینجا پر از گل های وحشی بود... می‌دانست کسی که در حال دنبال کردنش است فرزند دوم ارباب این عمارت است...ولی به غیر از همه این ها او کسی بود که سال ها به دنبالش بود! _تو کی هستی؟چرا داری دنبالم می‌کنی ؟ اصلا میدونی من کیم؟ _متاسفم خودم رو معرفی نکردم.من جونگ کوکم.و در مورد شما...البته که می‌دونم. _پس میدونی من..... _تو معجزه منی!
You may also like
Slide 1 of 10
my miracle  cover
SAD TO DANCE cover
احساسات ماه cover
Deadly human weapon
 cover
پسر ژنرال  cover
Strawberry and Sex || Kookmin cover
red gun/vkook  cover
Frozen Secret (Kookmin)Completed cover
اجازه نمیدم cover
7 cover

my miracle

32 parts Ongoing

name: my miracle Genre: Omegaverse, Drama, Romance, Historical, Angst اسم : معجزه من ژانر: امگاورس، درام،رومنس،تاریخی،انگست کاپل:کوکمین نویسنده: آلو🌺 ___________________________________________________ در جنگلی که زیر نور ماه میدرخشید به راه افتاده بود. به دنبال کسی که آن رایحه زیبا را داشت...صاحب رایحه زیبا داشت میدوید پس او هم به دنبالش سرعتش را زیاد کرده و شروع به دویدن کرد. عجیب و زیبا بود.اینجا هم یکی از عمارت های اشراف بود ولی اصلا شبیه آنها نبود... عمارت اشراف دیگر باغ و گلخانه های بزرگ داشت، اینجا جنگل و رود ... اشراف دیگر گل رز و گل های کمیاب و گران قیمت پرورش میدادند، ولی اینجا پر از گل های وحشی بود... می‌دانست کسی که در حال دنبال کردنش است فرزند دوم ارباب این عمارت است...ولی به غیر از همه این ها او کسی بود که سال ها به دنبالش بود! _تو کی هستی؟چرا داری دنبالم می‌کنی ؟ اصلا میدونی من کیم؟ _متاسفم خودم رو معرفی نکردم.من جونگ کوکم.و در مورد شما...البته که می‌دونم. _پس میدونی من..... _تو معجزه منی!