تا حالا شده تو کل زندگیتون محبتیو از کسی دریافت نکرده باشید؟
نه نه نه قصدم به هیچ وجه مبالغه کردن یا مظلوم جلوه دادن خودم نیست...
دارم از واقعیت ها حرف میزنم...
اتفاقای زندگی من تلخن اما
وقتی ۱۸ سال پی در پی باهاشون مواجه بشی به طمعشون عادت میکنی و دیگه مقاومت در مقابل سرنوشتتو رها میکنی و میگی مگه بدتر از این هم میشه؟
بزار پیش بره تا ببینم اخرش میخواد چی بشه؟
یه معجزه میتونه سرنوشت یه آدم منفورو عوض کنه
شما رو به داستان زندگی خودم یعنی سیلاس منرو،فردی که توسط جامعه و والدینش طرد شده دعوت میکنم،بنظرتون شخصی که تمام عمرشو تو تاریکی گذرونده میتونه به یک نور یا میتونین اسمشو معجزه بزارین مواجه بشه و قلبشو دگرگون کنه؟
genre: BL,schoollife,comedy,drama
روزای آپ: جمعه و شنبه
[Completed]
همه چیز از یه کراش ساده شروع شد.
جایی که تهیونگ پسرخالهی خبیثِ جونگکوکه و میخواد بهش کمک کنه تا به کراشش برسه اما چی میشه اگه این وسط به جای رسوندنِ اون دو نفر به هم، خودش عاشق بشه؟!
برشی از داستان:
جونگکوک هر شب قبل از خواب دعا میکرد تا توی روزش با تهیونگ روبرو نشه و خدا ازش در مقابل اون شیطان بیشاخ و دم محافظت کنه اما انگار دعاهاش بیفایده بودن چون تهیونگ تو تمام موقعیتهای حساسِ زندگی اون پسر از هر سوراخ سنبهای بیرون میپرید و همه چیز رو خراب میکرد.
- عنوان: کراش.
- وضعیت: اتمام یافته.
- ژانر : کمدی، دبیرستانی، عاشقانه، فلاف.
•Vkook•
1 in taekook
1 in taehyung
1 in funny
1 in teenfic
1 in fluf
1 in farsi