"Fɪɴᴇ"
  • GELESEN 255
  • Stimmen 66
  • Teile 4
  • GELESEN 255
  • Stimmen 66
  • Teile 4
Abgeschlossene Geschichte, Zuerst veröffentlicht März 16, 2021
᠂↬𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲:Yuwin
᠂↬𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲:Romance⌁Slice of life⌁Angest
᠂↬𝗦𝘂𝗺𝗺𝗲𝗿𝘆
┈┈┈┈⋆┈┈┈┈
یوتا وقتی از خواب بلند شد دید هوییتش حفظ شده اما این اون زندگی قبلیش نیست!
اون توسط یه جادوگر برای پیدا کردن عشق به یه دنیای دیگه سفر کرده بود اما انگار اون جادوگر خیلیم واقعی نبود و پشت همه‌ی این تغییر ها یه دلیل کاملا قانع کننده بود
"نکنه اون یوتایی که قبلا اینجا زندگی میکرده مرده و من جاشو گرفتم!"
تمام افکارش داشت به توهم تبدیل میشد تا اینکه 
وین‌وین تبدیل به فرشته‌ی نجاتش شد و از اون ابر سیاه توهم بیرون کشیدش
وین‌وین همون دلیلی بود که یوتا دنبالش بود تا خودشو قانع کنه؟
"نمیدونستم انقدر دوستت داشتم"
Alle Rechte vorbehalten
Melden Sie sich an und fügen Sie quot;Fɪɴᴇquot; zu deiner Bibliothek hinzuzufügen und Updates zu erhalten
oder
#8yuta
Inhaltsrichtlinien
Vielleicht gefällt dir auch
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ von meral_writ
34 Kapitel Laufend
Vkook_الماس خاکستری ـ درد ازادی که بهم دادی از دردی که مستحقش بودم دردناک تر بود •امگایی که این اجبار رو برای رسیدن به عشق پنهانی که داشت قبول کرد و این ازدواج قراردادی رو پذیرفت. صبر کردن و دور شدن از رویا و هدف ها و زندگی که هیچ شباهتی در ذهنش نداشت، هیچ آسان نبود زندگی که پشتش منافع هایی پنهان بود برایش هیچ مفهومی نداشت ، اما گویی خودش هم آغشته به این رنگ های تیره شده بود، گمان میکرد نجات پیدا میکند!!• هفت سال زندگی که هردو با تنفر رنگ زدند و هیچکدام تلاشی برای دوست داشته شدن نمیکردند. آنها سخت میگرفتند ؟ یا زندگی سختی های پنهان داشت که انتقام درش نهفته بود؟! ___________________________________________ با چهره ی بی حسش بهش زل زد _ داری بد میکنی امگا لحظه ی ترس رو احساس کرد اما طولی نکشید که این حس رو خاموش کرد وبا تندی گفت: ـ هم از خودت هم از کله زندگیت متنفرم.. وارِن با لحنی خنثی رو بهش گفت: _ کُلت روی پیشونیت نذاشتم که دوستم داشته باش!.. writer:Meral Cuple:Vkook Genre:Dark-romance,Omegaverse,fantasy,smut,Angst٫ A-mperg
﴾ Moon wolf  ﴿ von kimkook_Lovrita
41 Kapitel Laufend
فیکشن { گـرگـه مـاه } ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ خیلی از افسانه ها حقیقت دارن... خصوصا افسانه ی گـرگـه مـاه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ افسانه ها میگویند: به هنگام زوزه ی آن گرگ ، ماه به رنگ خون در می آید قوی ترین گرگ های تاریخ که تعداد آن ها حتی به انگشت های یک دست هم قادر نیست گـرگـه مـاه نام گذاری شدند قبایل محلی معتقدن زوزه ی آن گرگ ماه را به خون میکشد و زیر سلطه ی خود میگرد هیچ گرگی قادر به مبارزه و یا حتی مقابله با گـرگـه مـاه نیست زیرا قدرت او با هیچ گرگی قابل مقایسه نیست ولیکن در هر 100 سال یک بار هم زوزه ی این گرگ شنیده نمیشود زیرا اون در هر هنگام بین مردم محفوظ بوده و هیچوقت چهره ی خود را آشکار نمیگردد اون قادر نیست عاشق هیچ شخص دیگری جز جفت حقیقی و منتخب الاهه ماه شود ﴾ Moon Wolf ﴿ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ couple = { Vkook } the writer = { 𝑳𝒐𝒗𝒓𝒊𝒕𝒂 } genre = { Omegaverse، up to date، modern، romance، Angst، Smat، Royal ، time travel، historical ژانر = { امگاورس، بروز و امروزی، رومنس، انگست، اسمات، سلطنتی، سفر در زمان، تاریخی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ up= یکشنبه، و پنجشنبه های هر هفته
Vielleicht gefällt dir auch
Slide 1 of 10
🔥under the skin of the city🔥 cover
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ cover
𝐎𝐰𝐧𝐞𝐝 𝐭𝐨 𝐎𝐛𝐞𝐲 {𝐯𝐤} cover
﴾ Moon wolf  ﴿ cover
Fake Chats KV cover
Love me again cover
𝐎𝐚𝐬𝐢𝐬 𓃭 cover
Before you (I thought I had it all) | Kookv cover
•• Supreme ••  cover
𝗦𝗵𝗮𝗺𝗲ⱽᵏᵒᵒᵏ ᵃᵘ cover

🔥under the skin of the city🔥

93 Kapitel Laufend

سرهنگ پارک، سرهنگی نمونه با افتخارات فراوان بعد از مرگ مشکوک همسرش برای فراموش کردن اتفاقات گذشته به سئول نقل مکان میکند و به دنبال آرامش در ایستگاه پلیس کوچکی مشغول به کار می شود ولی با وجود سروان جوان و شیطان و بی تجربه جونگ کوک هیچ چیز طبق برنامه پیش نمی رود... کیم جونگ کوک بعد از مرگ مادرش با حقیقت زندگی پدرش روبه رو میشه... حقیقتی که تمام باور هاشو نابود میکنه... دیدن پدرش کنار نزدیک ترین هیونگش به عنوان زوج آخرین چیزی بود که میتونست بهش فکر کنه... 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 🔥under the skin of the city🔥 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 Writer : Ella Couple :kookmin , jikook Genre : dram , romance , angst , police , adventure زمان آپ: دو شنبه ها آپ جایزه : جمعه ها