𝕭𝖑𝖔𝖔𝖉𝕿𝖍𝖎𝖗𝖘𝖙𝖞
  • Reads 638
  • Votes 157
  • Parts 12
  • Reads 638
  • Votes 157
  • Parts 12
Complete, First published Mar 22, 2021
#𝔅𝔬𝔬𝔨 1

یه زخم بزرگ روی صورتش بود..
با چشمای سفید..
تن لرزون سهون تکونی خورد و به سختی زمزمه کرد" تو..تو کی ه‍..هستی؟.."
حرارت از حاله های سیاه اطرافش ساطع میشد..
روی دو پاش ایستاد و گردن کشیده اش رو بالا آورد و نیشخند زد " هوووم..کی فکرشو میکرد یه بزدل انجامش بده..الان بهت مدیونم؟"
***
سهون اشتباه کرد..
فقط باید روی اعتماد به نفسش کار میکرد تا اینکه ناخواسته به چیزی جون بده که تشنه به خونه..
***
"خونت توی رگهامه سهون..به اندازه ی لجن مضخرفه اما عاشقشم..می تونم تمام احساساتت رو از توش بفهمم..
جفتمون رو جذب یه نفر میکنه.. جالب نیست؟.."
Warning:🔞🔞
#Minfic

#از مجموعه کتاب آبسشن
ترسناک~مرموز
All Rights Reserved
Sign up to add 𝕭𝖑𝖔𝖔𝖉𝕿𝖍𝖎𝖗𝖘𝖙𝖞 to your library and receive updates
or
#18straight
Content Guidelines
You may also like
dear (عزیز کرده) by im-not-arshyabro
21 parts Ongoing
اسم:dear (عزیز کرده) درحال آپ✍🏻 ژانر:امگاورس٫امپرگ٫تاریخی٫اسمات و ..... کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:یونمین خلاصه: خاندان جئون معتقدن که امگا ها سفیدیه دنیا هستند همه ی مردم چوسان باور داشتن که هر امگایی که خون جئون ها را داشته باشه پاک ترین و زیبا ترین امگاست تا اینکه یه فردِ چینی که سفیر پادشاهیه چین بود تو بازار چشمش به امگایی زیبا روی و با ظرافت میخوره سفیر چینی اون امگای بی گناه رو به زور با خودش تا گیشا خانه میکشه و اونجا بهش تجاوز میکنه اون امگا که از خاندان جئون بود روز بعدش خودش رو با تیکه ای پارچه از سقف اتاقه گیشا خانه آویزون میکنه و خود کشی میکنه و بعد از اون تا چند صد سال بعد خاندان جئون امگایی از خون خود نداشتن و فکر میکردن که از طرف الهه ی ماه نفرین شدن و با ورود جونگکوک کوچولوی ما این نفرین شکسته شد. روز های اپ:جمعه ها این فیک خیلی گوگولی مگولی و سافت و بی دردسره و روزمرست پارت هاش هم احتمالا کم باشن 🎀ورژن کوکوی توی همین اکانت با همین اسم🎀
Shine in the dark by haniehislamy
36 parts Ongoing
کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، اسمات ، انمیز تو لاورز ، تراژدی ، انگست (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟ و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش ! **** _ ازت متنفرم... _ همچنین! و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد.‌‌... ****** قلبی که هیچ وقت نمی‌تپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود ! _بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... ! لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم ! ****** سوال اینجاست‌‌.... ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟ ****** قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه ! قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده ! قسمت سوم : .....؟ [توی این فیک همه چیز میدرخشه! ] نویسنده : هانا
You may also like
Slide 1 of 9
The Sun Trangitel cover
dear (عزیز کرده) cover
७𝐋𝐚𝐬𝐭 𝐟𝐚𝐧𝐭𝐚𝐬𝐲 cover
𝐎𝐰𝐧𝐞𝐝 𝐭𝐨 𝐎𝐛𝐞𝐲 {𝐯𝐤} cover
Your eyes tell || VK || Completed cover
Shine in the dark cover
I'ᴍ Nᴏᴛ A Gɪʀʟ cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover
seven⁷ cover

The Sun Trangitel

8 parts Ongoing

-من اصلا دنبال تاج و تخت نبودم! ولی همه چیز به طوری رقم خورد که از همه متنفر بشم! -چی باعث شد تنفرت انقدر زیاد بشه؟ -پادشاه از همون اول بین ما تبعیض قائل می‌شد... -خب؛ اون پدرته! چرا اونو با این اسم خطاب نمی‌کنی؟ -پدرا معمولا بچه هاشونو نمیندازن سیاهچال، تا بپوسن!... #thesuntrangitel -Name: The Sun Trangitel -Characters: Unknowns -genre: Historical fiction -writer: Victoria -Up Time: Unknown