همه چیز از اون شب شروع شد... اون شبی که ازت پرسیدم چرا اون کار احمقانه رو کردی گفتی باید امتحانش کنم تا بفهمم....من اونکارو انجام دادم هنوز هم نمیدونم چرا، شاید چون تو گفتی...مگه تو کی بودی که حرفت انقدر مهم بود؟ از کی تا حالا انقد راحت اعتماد میکردم؟ تو کی بودی که اینجوری حرفات واسم مهم بود؟ تو کی بودی که قلبمو میلرزوندی؟ همونطور بود که تو میگفتی....قدم زدن زیر بارون باعث خیلی چیزارو بفهمم.... خیلی چیز ها نه فقط یک چیز...یک چیز خیلی مهم.... بازهم دارم قدم میزنم...زیر بارون...ولی تو... اگر میتونستم برگردم عقب به اون شب برمیگشتم و به جای خونه خودم مستقیم میومدم خونه تو...پیش تو...تو اغوش تو.... قول میدم...من برمیگردم..حتی اگه دیگه برات مهم نباشه...برمیگردم.... *************** ژانر:جنایی،انگست، درام روز آپ:جمعهAll Rights Reserved