درست زمانی که نمیتونی به هیچکس اعتماد کنی، کل دنیا دشمنن و آشنا ترینت غریبه ست زمانی که مجبوری نفرتت و پشت لبخندت قایم کنی تا کسی متوجه سیاهی حس انتقام درونت نشه.... درست همون لحظه، شاید ناخواسته ولی اجازه ورود غریبه ای به زندگیت و میدی و اون شنونده ای میشه برای حرف هایی که تاحالا رو دلت سنگینی میکردن شاید همون غریبه یه روز بشه آشنا ترین آشنا... درک عشق واقعا سخته ، هفته ها ، ماه ها و شاید هم سال ها درگیر درک چیزی باشی که تا به امروز بهش ایمان نداشتی و فکر میکردی صرفا توی قصه های بچه هاست انگار کل دنیا دست به دست هم میدن تا زمانی برای طعم فراموش نشدنی عشق نداشته باشی عشق و توی عالم مستی چشیدم و ذره ذره ی وجودم و بخاطرش از دست دادم مثل ماهی که به دست خورشید به اسارت گرفته شده اتفاق های بعد از اون، ارزشش و داشت؟ فکر کردن به آینده ای که ماه و خورشید در کنار هم باشن هم گنگ و بی معناست به هرحال ماه همیشه دور از خورشید بوده و حکم آینه ای برای درخشش بی پایان اون داره ---- name: the mirror of the sun genre: smut, angst, slice of life, mysteries main couple: MinV Other couple: Jikook , Vkook (friendship)