سلومممممم سلومممم . اولین فیکمه و خوب بلد نیستم فیک بنویسم 😁 دیگه خودتون اگه ایرادی داشت ببخشید . به لایبریتونم اضافه کنید:( یه داستان خیلی جا نمیگیره:'( کاپل : چانبک / هونهان / کایسو / کریسهو قسمتی از داستان : ( + اگه عاشقت نباشم چی ؟ _ یه کاری میکنم عاشقم بشی بکهیون تلخندی زد + اگه عاشقت نشدم؟ _ حق انتخاب نداری + میخوای منو مجبور به انجامش کنی؟ _ آره این عشقه اجباریه ) ( با دست تو دهنش کوبید _ من اینکارو کردم؟ کای سری تکون داد و تایید کرد + فقط بهم بگو چجوری ؟ دقیقا از کی؟ از این سرخ تر نمیشد آروم زمزمه کرد - از وقتی که عشقتو بهم تحمیل کردی + میدونی هیچ وقت ازش پشیمون نمیشم تو مجبور به تحمل عشق تحمیلی منی . این عشق زوریه - میخوای چیکار کنی ؟ کای آروم قدمی ب جلو بر داشت صورت پسر کوچیک تر رو قاب گرفت و شست دست چپشو روی گونش نوازش وار حرکت داد + تو عشق اجباری منو میپذیری - من .... انگشت اشارشو رو اون لب های صورتی گذاشت + این یه عشق اجباریه نه یه انتخابی) ( - مهم نیست از کی شروع به دوست داشتنت کردم ... مهم نیست از کی فهمیدم اون که باید کنارم باشه تو باشی... اینا هیچ کدوم مهم نیست ... من الان عاشقتم.... تو باید بفهمی.... باید بپذیرش .... با ناباروری به پسر مست رو به روش نگاه کرد آروم لب زد + عشق اجباری تورو نمیتونم تو قلب