「 Falling in the Darkness 」
  • OKUNANLAR 587
  • Oylar 87
  • Bölümler 4
  • OKUNANLAR 587
  • Oylar 87
  • Bölümler 4
Devam ediyor, İlk yayınlanma Nis 09, 2021
Summary:

دستام رو دور نرده های فلزی مشت میکنم سرم رو بیشتر پایین میندازم لبام رو هم فشار میدم حتی منظره ای که همیشه ارومم میکرد دیگه تاثیری تو حالم نداره 
چرا؟ چرا اخرش دوباره به اینجا رسیدم؟
حتی اون نور های کوچیکی که از هر خونه دیده میشد و نشونه امید و زندگی بود هم ارامش دهنده نبود و این برا منی که همیشه با همین منظره لبخند رو لبم میومد هرچند محو و کوتاه عجیب بود
سنگینی دستی که رو شونم نشست از هپروت بیرونم اورد سرم رو بالا اوردم و به صاحب دست و چشمایی که با نگرانی بهم دوخته شده بود خیره شدم 
تنش و حس ناراحتی که داشتم اروم اروم فروکش کرد و تنها چیزی که در اخر موند تعجب بود
پس قضیه این بود؟ 
لبخند تلخی رو لبم نشست و شونم رو از زیر دستش بیرون کشیدم من هنوزم اروم میشدم فقط با یه منظره دیگه
با منظره چشمایی که میتونستم داخل سیاهیش غرق بشم و با محبت و همدردی بهم خیره میشد 
الان منظره موردعلاقم و باعث ارامشم بود 

_: گفتی با همه فرق داری ولی تهش توهم مثل همه شدی، همیشه کسایی که میگن فرق دارن خلافش رو ثابت میکنن و توهم رفتی تو لیست همون ادما.....اشتباه کردم که بهت اعتماد کردم؟

چند لحظه با ناباوری بهم خیره شد و با تکخندی سرش رو با تاسف تکون داد

_: من واقعا فرق داشتم فقط تو چشمات رو همه چی بسته بودی و نخواستی فرق منو ببینی.
Tüm hakları saklıdır
Eklemek için kaydolun 「 Falling in the Darkness 」 kütüphanenize ekleyin ve güncellemeleri alın
or
#371yizhan
İçerik Rehberi
Ayrıca sevebilecekleriniz
rominaromina396 tarafından yazılmış Coshay / نامیرا adlı hikaye
90 Bölüm Devam ediyor
فصل 1 احساس تنهایی خیلی خوبه ولی نه وقتی ۱۶ سال طول بکشه بلاخره یه جایی کم میاری ، کنجکاوی قلقلکت میده و دلو میزنی ب دریا و ...فرار میکنی ... ولی همیشه قرار نیست نتیجه ی یک اشتباه بد باشه شاید بشه شروع ی زندگی دوست‌داشتنی و پر ماجرا و شاید عجیب .... بخشی از داستان : پس من چی ؟ پسر کوچیک تر ب صورت مثل برف شوگا نگاه کرد هول شد .." .آلفا ! شوگا بیحرف همون دست جیمین رو سمت لباش برد و خورد . انگشتای عسلی جیمینم همراهش وارد دهنش شد و موج الکتریسیته ای وارد بدن امگا کرد. جیمین مسخ شده به چشمایی ک اگه اشتباه نمی‌کرد برق شیطنت از توش پیدا بود خیره شد.... کوک مثل بچه ها اعتراض کرد " هئونگگگگگ اون مال من بود ‌..من هنوز گشنمه ..!!! تهیونگ ک سیر شده بود به دیوار پشت سرش تکیه دادو دستی ب شکمش کشید ... " آخيش... چه خوب که من سیر شدم ! " کوک با غیض نیم خیز شد " میام میزنمتا ... تهیونگ با تخسی نگاهش کرد " جرئت داری بیا... فصل اول تمام شده😍🖖🏻 . . . فصل دوم در همین صفحه گذاشته میشه 😈🙈 داستان یه خانوادست ....اما ...آیا یه خانواده عادی ؟ ... . . . +میتونی تصور کنی از پدرت دو سال کوچیک تر باشی ؟! _ مطمئنی پدرته ؟! + اره ..... _ پس دیوونه شدی .. + نمیدونم ....شاید ... . . . زندگی مخفیانه یه خانواده ....و داستان های بینشون ... . . . هیجانی کمدی معمایی کاپل :
Ayrıca sevebilecekleriniz
Slide 1 of 10
monster alpha cover
𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌) cover
Coshay / نامیرا cover
Who are you? cover
𝙢𝙮 𝙘𝙤𝙢𝙢𝙖𝙣𝙙𝙚𝙧 •𝙫𝙠𝙤𝙤𝙠• cover
/پایان یافته/KOOKV"MY DOCTOR"🍷🔞 cover
𝒇𝒊𝒓𝒔𝒕 𝒎𝒆𝒆𝒕𝒊𝒏𝒈 cover
Sorry love cover
AMYGDALA "Kookv" cover
𝐇𝐀𝐈𝐑𝐎 cover

monster alpha

26 Bölüm Devam ediyor

اسم فیم: آلفای هیولا کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:یونمین ژانر:مافیا، امگاورس،‌عاشقانه،اسمات جونگکوک دانشجویه شیطونی که همراه با جیمین دوست پایش کل دانشگاه و مدرسه رو به مسخره بازی گرفته بودم.اما الهه ماه دوتا آلفای خطرناک رو براشون انتخواب میکنه.