𝐑𝐨𝐨𝐦𝐌𝐚𝐭𝐞𝐰 - Liaka - Wattpad

𝐑𝐨𝐨𝐦𝐌𝐚𝐭𝐞𝐰

Reads 1,390
Votes 296
Parts 6

Reads 1,390
Votes 296
Parts 6

Mature

6 new parts

jikook kookmin vhope vmin

؟؟هم اتاقیش.. یه قاتل بود.. 
ولی همه ی ادمای بد یه گذشته ی تلخ و شخصیت اسیب دیده دارنAll Rights Reserved

jikook kookmin vhope vmin

Table of contents

6 parts

Sign up to add 𝐑𝐨𝐨𝐦𝐌𝐚𝐭𝐞𝐰 to your library and receive updates

or

Content Guidelines

You may also like

Satisfaction(Minibook) by fire_girly

- مگه کار شما سکس کردن نیست؟ تهیونگ فقط جملشو به زبون آورد و متوجه نشد چطور ثانیه ی بعدش محکم به دیوار پشت سرش کوبونده شد. - من اینجا با کسی نمی‌خوابم پاپی! - پ..پس ....این آدما... -من فقط میزنمشون...خیلی محکم! - چ..چی؟ - تو جات اینجا نیست! 💥 Couple: KookV Genre: smut,bdsm

Love in the fence of madness by moni9086

ملورین دختری که بر خلاف میلش توسط یک زن مرموز و قدرتمند به نام کیمیا اسیر میشود. کیمیا، زنی با گذشته ای پیچیده و رفتاری خشن، هر روز دنیای ملورین را محدودتر میکند. اما ایا این دو نفر که کاملا باهم در تضاد هستند، می توانند مسیری مشترک پیدا کننده؟ عشق، نفرت و جنون در این داستان سرنوشت‌ساز در هم کشیده شده اند. #اسمات #برومنس #جنایی #رمانتیک #روانشناسی #خشن #دلهره_آور

Your eyes tell || VK || Completed by purrpleworld

+ تمومش کن جونگکوک! دیگه تحمل این رفتارهای بچگانه ات رو ندارم! _ من نیاز ندارم که از زبونت بشنوم دوستم داری.. چشمات تهیونگ.. چشمات میگن! خلاصه : جونگکوک، پسر 19ساله ای که سال اخر دبیرستانه و عاشق نقاشی عه. روحیه حساس و شکننده ای داره!! از نظر خودش خدای بدشانسیه. طی اتفاقاتی، خانواده اش اون رو طرد میکنن . اما چی میشه اگر اون با یه مرد سرد "همخونه" بشه ؟؟!!! ولی یک‌ چیزی بگم یادتون بمونه : ‏"گاهی‌ وقتا بدشانسی‌ هامونم از سَر خوش‌ شانسی‌ هست"؛ این رو بعدا متوجه‌اش می‌شیم.🙂 Name: Your eyes tell Main couple : Vkook Side couples : Namjin and (Secret) Genre: Fluff, romance, angst, Smut🔞,slice of life, Dram, tragedy, "happy end" Wr: Nellin&Melli ♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡ Highest rankings: #1 ویکوک #3 تهکوک #1 تهیونگ #3 fanfiction #1 btsfanfic #1 tae تاریخ شروع: 1400/12/07 تاریخ پایان: 1402/02/29

Is It The End? । Kookmin by CalianHidden

سرنوشتِ یک عشقِ از جنس تاوان. سرنوشت لبخندهایی که به اشک مبدل شدن، خنده‌هایی که به درد مبدل شدن، آرزوهایی که در قفس ممنوعیت حبس شده و خاطراتی که به خنجرِ تیزی تبدیل شدن. در تکاپوی بخشیده شدن و ساختن دوباره ی پل‌هایی که فرو ریخته بودن، هزارتوی زندگی عجیب سرنوشت‌ها رو به هم گره می‌زنه. آیا بخشیده می‌شن؟ آیا زخم‌ها سرانجام التیام پیدا می‌کنن؟ آیا پس دادن تاوانِ باختن قلب براشون به پایان می‌رسه؟ در هزارتوی زندگی، هیچ کس نمی‌دونه که در پیچ و خم بعدی چه چیزی انتظارش رو می‌کشه... شاید لبخند آشنایی قدیمی و شاید خنجری تیز و آماده ی سلاخی کردن. "من رو از این جهنم بیرون ببر و کاری کن که یک بار دیگه لبخند بزنم." _________________________________ ⤎ژانر : رومنس ، انگست ، اکشن ، اسمات ⤎کاپل : کوکمین ⤎روزهای آپ : هفته‌ای یک بار.

Livid Heart🖤🚬 | Vkook by LostJis

[Completed] [تمام شده] 𓄸 Name: Livid Heart | قلب کبود 𓄸 Genre: Smut, romance, mafia⛓️🚫 𓄸 Main Couple: Vkook 𓄸 Age category: +21⛔ 𓄸 Writer: Jisog 𓄸 Update: Weekly on Wednesday🚬 _____🖤_____ "رد دات" جایی که عشق و خطر به هم می‌رسن! جئون جونگ‌کوک، یک خلافکار خرده‌پا با زندگی‌ای پر از بدهی و بدبختیه که هیچ چیزی برای از دست دادن نداره. اما یک روز، سرنوشت در قالب یک پیشنهاد عجیب از سوی یک فرد ناشناس و ثروتمند بهش لبخند می‌زنه: اگر بتونه در عرض یک ماه وینسنت، صاحب بی‌رحم و مرموز گی‌کلاب "رد دات" رو عاشق خودش کنه، زندگی جهنمیش تبدیل به بهشتی رویایی میشه. اما چرا از بین این همه آدم، جونگ‌کوک انتخاب شده؟ و آیا وینسنت فقط یک صاحب کلاب ساده است؟ جونگ‌کوک وارد بازی خطرناکی می‌شه که نه تنها قلب، بلکه جونش رو هم به خطر می‌اندازه. آیا می‌تونه عشق وینسنت رو به دست بیاره، یا رازهای تاریک وینسنت و "رد دات" اون رو به نابودی می‌کشونه؟ "_ مطمئنی اولین بارته؟ + آره لعنتی! خواستگارم نیستی که راجع به همچین چیزی بخوام بهت دروغ بگم! _ معمولا یبوست داری؟ + آره. خب که چییی؟ _ یه اکسترنال هموروئید کوچیک اینجاست. + منظورت بواسیره؟ ته... من برای چکاپ ماهانه اینجا نیومدما! _ انقدر غر نزن! خب اگه اینجوری بکنمت دردت می‌‌گیره! "

پرسه در نیمه شب by fiction_crystal

بدن زخمی و خونی گائون که مقابل یوهان روی زمین افتاده و از درد به خودش می‌پیچید، صحنه‌ای بود که مرد تا آخر عمرش دیگه نمی‌خواست شاهدش باشه. اگه یکی از همین دعواها گائون رو برای همیشه ازش می‌گرفت... یوهان دستش رو دور کتف گائون حلقه کرد و بدنش رو درون آغوشش کشید. با صدای آروم و گرفته‌ای به حرف اومد: «اگه قراره مثل گذشته به خودت آسیب بزنی و به هیچی اهمیت ندی... پس حضورم توی زندگی چه معنی‌ای می‌ده...؟» ── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ژانر: عاشقانه، بی‌ال، انگست، اسمات کاپل: کانگ یوهان و کیم گائون (فیک از سریال قاضی شیطان / the devil judge) نویسنده: 𝑴𝑨𝑺𝑼𝑴𝄢 ویراستار: ♧Fatemeh داستان فیکشن ربطی به سریال نداره و اگه سریال رو ندیدید، میتونید با خیال راحت بخونید.

⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ by blumer83

- با من ازدواج کن ژنرال. - این یه دستوره سرورم؟! چی میشه اگه بیشترین اختیار رو در کشور داشته باشین اما نتونین کاری انجام بدین به خاطر تبعیض‌های جنسیتی؛ کیم تهیونگ به عنوان یه شاهزاده که امگا متولد شده تا قبل از ازدواج هیچ اختیاری برای امور کشور نداره به خاطر قانون «امگاها حق سلطنت ندارن» شما بودین چیکار می‌کردین؟ کاپل: کوکوی کاپل فرعی: یونمین ژانر: رمنس، سلطنت مدرن، امگاورس، ازدواج اجباری، انگست 🥇#عاشقانه #royal 🥈#taehyong 🏅 Writer: blumer

my moon🤍🌙 by KimjmV08

Auther:Park_j.m_080 Gener:angest_romance_drama_Omegaverse_Smut Cople's:VIMIN_KOOKMIN_SOPE_HOOPKOOKGI خلاصه فیک: حالا شده ماهتون رو از دست بدید؟ من از دست دادم! خیلی وقته الان سه سال که ندارمش و دنیا برام تیره و تاره" ________________ روز های اپ: جمعه ها امیدوارم لذت ببرید❤️

Four days of love by ghv_gray

چی میشه اگه تو اوج نا امیدی جادو برات اتفاق بیوفته و با امضا کردن یه قرارداد بتونی هنه چیز رو درست کنی و به جای خودش برگردونی؟ چی میشه اگر فقط چهار روز فرصت داشته باشی تا به قرارداد عمل کنی و به ارزوهات برسی؟ یعنی جونگکوک میتونه جیمین رو به خودش برگردونه و عاشقش کنه؟ اگر بعد از چهار روز موفق نشده باشه چه اتفاقی میوفته؟؟ 🥥🥥🥥🥥🥥🥥 یه چند شاتی کوتاه از کوکمین که نباید از دستش داد🥰

TENSION🍷(vkook) by seta8603

تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst Couple: vkook ،....secret ♡ Setayesh* این اولین تجربه فیک نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی

You may also like

Slide 1 of 10

Satisfaction(Minibook) cover

Love in the fence of madness cover

Your eyes tell || VK || Completed cover

Is It The End? । Kookmin cover

Livid Heart🖤🚬 | Vkook cover

پرسه در نیمه شب cover

⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover

my moon🤍��🌙 cover

Four days of love cover

TENSION🍷(vkook) cover

Satisfaction(Minibook)

- مگه کار شما سکس کردن نیست؟ تهیونگ فقط جملشو به زبون آورد و متوجه نشد چطور ثانیه ی بعدش محکم به دیوار پشت سرش کوبونده شد. - من اینجا با کسی نمی‌خوابم پاپی! - پ..پس ....این آدما... -من فقط میزنمشون...خیلی محکم! - چ..چی؟ - تو جات اینجا نیست! 💥 Couple: KookV Genre: smut,bdsm