کلاغ باغ حسرت [ Z.M , L.S]
  • Reads 5,609
  • Votes 1,164
  • Parts 5
  • Reads 5,609
  • Votes 1,164
  • Parts 5
Ongoing, First published Apr 20, 2021
زین عاشق یه پسر ساده به اسم لیامه و یه دوست صمیمی به اسم لویی داره، اما ماجرا از جایی شروع میشه که زین باید بره خدمت سربازی و چی میشه که ته رفاقت به خون ختم شه؟
فقط چهار پارت!!!
𝐓𝐡𝐢𝐬 𝐢𝐬 𝐚 𝐟𝐚𝐧 𝐟𝐢𝐜𝐭𝐢𝐨𝐧 𝐟𝐨𝐫 𝐚𝐥𝐥 "𝐋𝐢𝐥𝐨, 𝐙𝐨𝐮𝐢𝐬, 𝐙𝐢𝐚𝐦 𝐚𝐧𝐝 𝐋𝐚𝐫𝐫𝐲 𝐒𝐡𝐢𝐩𝐞𝐫𝐬"
اخطار ⚠️چاقو قمه خون⚠️
اخطار ⚠️ سم ⚠️
𝐉𝐮𝐬𝐭 𝐅𝐨𝐫 𝐅𝐮𝐧 𝐚𝐧𝐝 𝐂𝐫𝐲
All Rights Reserved
Sign up to add کلاغ باغ حسرت [ Z.M , L.S] to your library and receive updates
or
#510onedirection
Content Guidelines
You may also like
THE SECRET HUSBAND  by Helen___Aw
76 parts Complete
[Completed] کیم تهیونگ و جئون جونگکوک ازدواج کردن... اما اونا دو ساله که همدیگرو ندیدن...اونا فقط یکبار تو کل زندگیشون همو دیدن و اونم روز عروسیشون بوده ولی به همدیگه با دقت نگاه نکردن جونگکوک اسم شوهرش رو می‌دونه...چون این اسمیه که همه جا به عنوان سرپرست قانونیش ثبت شده ولی تهیونگ، اون حتی اسم همسرشم نمیدونه... تهیونگ کانادا زندگی میکنه و هر ماه مبلغ زیادی رو به یه حساب خاص منتقل می کنه ... جونگکوک دانش آموزی توی سئوله...همه توی کالج، حتی معلم ها هم ازش می ترسن...اون چیزی نمیگه و فقط با مشت حرف می زنه و برای همه قلدری میکنه... هیچکسی توی کالجش راجب خانوادش چیزی نمیدونه، اونا فقط دیدن که پسر سوار ماشین های اسپرت گرون قیمت میشه و لباس های گرون میپوشه. اون یه اکیپ دوست داره که به همون اندازه لوس و بدجنسن اما از خانوادش چیزی نمیدونن‌. جونگکوک میخواد طلاق بگیره. هرکاری می‌کنه تا طلاق بگیره...اون از ازدواج متنفره...اون مثل یه پرنده آزاده... ولی... چی میشه اگه کالج یه مهمونی برگزار کنه... یه جونگ کوکِ مست بدون اینکه بدونه با شوهرش میخوابه...؟؟؟؟؟؟ چرا تهیونگ به سئول برگشت...؟؟؟؟؟ واکنش اونا در مورد شناخت همدیگه چیه...؟؟؟؟؟ Genre: romance, angst, fluff,smut, melodrama, mafia Couple: Vkook Translator:Helen___Aw Writer: bora95purple 🥇 Romance 🥇 Taehyung 🥇 Vkook 🥇Fanfiction 🥇boyxb
Atonement / تاوان by Dreamer_A7
35 parts Complete
نام رمان : تاوان / Atonement (کامل شده ) کاپل : تهکوک ژانر : عاشقانه/ درام /کلاسیک ( ۱۹۴۵ - ۱۹۵۵ میلادی ) امگاورس / امپرگ ( اسمات ) یکی لابه لای تیره ترین روز ها ، چشم انداز قلب و ذهنش آینده ای روشنه ... یکی لابه لای آسوده ترین روز ها ، قلب و ذهنش غرق در ناچاری گذشتشه ... گذشته و آینده ای که در نقطه ای ناچارا به هم می رسن ، و اون نقطه سر آغاز حکایت تازه ایست داستان یک امگا و آلفا در روز های بعد از جنگ جهانی دوم جونگکوک امگایی با اراده ای ستودنی ، امگایی که یاد گرفته برای عبور از سنگ های برنده و تیره ی مسیر زندگیش چطور کفش های آهنین به پا کنه .... و کیم تهیونگ ، آلفایی خوش شانس که زندگی هر اونچه که یک مخلوق برای خوشبختی نیاز داره بهش بخشیده ، اما اگه ازش بخوان زندگی رو تو یک کلمه توصیف کنه ؛ پاسخ اون خواهد بود ؛ « خشم » حقیقتی که زیگموند فروید گفت ؛ « افسردگی از جنس غم نیست افسردگی از جنس خشمه » و به راستی بدترین خشم ها ، خشم نسبت به خود هست ! این داستان از هر اونچه که فکرشو بکنی متفاوت تر خواهد بود ! کافیه چند پارت همراهم باشی دوست عزیزم 🌻
You may also like
Slide 1 of 10
عشق پنهان cover
THE SECRET HUSBAND  cover
Amygdala  cover
تُو تنها متعلّق به منی! | Ongoing S² cover
جيتني مثل الشروق اللي محى عتم الليالي cover
Strong Hold |Vkook| cover
Atonement / تاوان cover
𝑴𝒚 𝒘𝒆𝒓𝒆𝒘𝒐𝒍𝒇 𝒅𝒂𝒅𝒅𝒊𝒆𝒔🐺🪽 cover
The fifth sense cover
My Sin cover

عشق پنهان

74 parts Ongoing

وقتیی6عضو بی تی اس یه دفعه تصمیم به فاصله گرفت و نادیده گرفتن بیبی گروهشون میکنن تا با عشقی که بهش دارن آسیب نبینه ولی نمی دونن چه طور قلب کوچیک جیمینی شونُ میشکنن سون سام زندگی روزمره انگشت ، غمگین ، اندکی کمدی، هپی اند ،اسمات، و...... شروع : ۱۴۰۲/۳/۱۵ پایان : .... زمان آپ : جمعه ها این داستان به هیچ وجه واقعی نیست و ساخته ذهن نویسنده می باشد