prisoner - BlackByt - Wattpad

prisoner

Reads 98
Votes 20
Parts 2

Reads 98
Votes 20
Parts 2

bangchan blackpink felix friendship jennie jisoo lisa rose straykids

کیم جیسو، برای پیدا کردن خواهرش که توی کشور همسایه اسیر شده بود با مامور داخلی لالیسا مانوبان و لرد بنگ چان کریستوفر هم دست میشه.All Rights Reserved

bangchan blackpink felix friendship jennie jisoo lisa rose straykids

Table of contents

2 parts

Sign up to add prisoner to your library and receive updates

or

Content Guidelines

You may also like

BITE by Bitamoosavi

Taekook [completed] می ترسم از دوستت دارم هات . وقتی نمیدونم با بوسه صورت چند نفر رو بریدی... . که لب هات این چنین خونه ..... ............................................ چی میشه اگه مدام نگاه یه نفرو روی خودت حس کنی...ولی نبینیش... ندونی کیه... ندونی کجاست... چی میشه اگه نفر بیاد بهت بگه تو تا ابد مال منی... بگه خودت انتخاب کردی مال من باشی... و تو هیچی ندونی... ترس... تنها کلمه ی معنا شده برای منه... .............................................. ویکوک/تهکوک/خون اشامی /درام/عاشقانه/ترسناک/انگست/هیجان و تعلیق/وحشت/اسمات. (یه وانشات نسبتاً کوتاهه) 🥇#1adventure 🥇#1vampire 🥇1# وحشت 🥇1# ترسناک 🥈2#عشق

my lovely master by amyta77

⚠️🔞فیکشن دارای صحنه های بی دی اس امه ژانر : بی دی اس ام - خشن - اسمات🔞 - درام - عاشقانه کاپل : تهکوک ـ یونمین خلاصه :جونگکوک پسر مظلوم 17 ساله ای که سال ها پیش مادرشو از دست داده و زندگی بسیار سختی بخاطر قمار باز بودن باباش داره اما همه این سختیارو به امید بهتر شدن وضعیتش تحمل می‌کنه تا اینکه پدرش سر جونگکوک شرطبندی می‌کنه و میبازه تهیونگ مافیای سادیسمی ک تنها با جیغای پر درد برده ش اروم میشه چی میشه اگه جونگکوک به خیال فرار از مشکلاتش به سمت تنها راه جلو روش بدوعه اگه آخر همین راه گرفتار مردی بشه ک باعث سخت تر شدن زندگیش بشه سرنوشتشون چی میشه ؟ یعنی ممکنه مافیای سرد و خشن با قلبی یخ زده دلشو به خنده های یه بانی کیوت ببازه؟

hard bunny تهکوک by user16206867

- جانگکوک گوش کن + تو یکی خفه دراز عمودی افقی .. آیا قراره همراه جانگکوک تهیونگو به گا بدیم ؟ پس با ما همراه باشید ژانر . امگارورس .فان .اسمات

Sarkesh by user69230937

وونیونگ دختری که برای کارآموزی برای منشی شدن میره به یک شرکت مدلینگی یوجین که رئیس به شدت خشن و سرد اونجاس و اتفاق های هیجان انگیز بینشون میفته ٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪ قسمتی از داستان خشن دستمو بالا سرم میبرم و شروع به بوسیدنم میکنه نگو که تو هم از این لذت نمیبری پرنسس من ،،،،،،،،،،،،، ٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪%٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪ منم دوست دارم بیبی کاپل :یوجین و وونیونگ ؛ تهیونگ و کوک ؛ سانا و ری ژانر :خنده دار ؛عاشقانه ؛ و هیجان انگیز دارای اسمات

dragon's shadow: lost in mist by Itz_Arson85

داستانی در مورد دو شخصیت اصلی، خواهر و برادر، برادر بزرگتر، به نام راؤل (Raul) و خواهر به نام لینا (Lina) داستان راجب یه خانوادس، که بابای خانواده فسیل‌شناسه و بچه ها دارن تو ساحل دنبال صدف و میگردن برای پدرشون که مریضه و خواهر کوچیکه یه چیز عجیب پیدا میکنه که در واقع یه تیکه ای از فسیل یه اژدهاس ولی باباشون اینو نمیگه، باباشون بدون اینکه بقیه بفهمن با موجودات افسانه ای مثل پری ها کوتوله که و اینجور چیزا سروکار داره و کسی نمیدونه چرا، و پدرشون روزی باید به سفری بره که به قول خودش کاریه، و بچه ها خیلی اصرار میکنن و با پدر میرن، و راهی سفری میشن، بابا در شب ماه گرفتگی، یه اژدها میاد و بابا رو میدزده ولی به دلیل ماه گرفتگی و مه غلیظ بچه ها اینو نمیبینن و بعد از اون بچه ها راهی سفری برای پیدا کردن باباشون میشن که تو این مسیر با همه ی افسانه ها و موجودات ملاقات خواهند کرد. امیدوارم خوشتون بیاد....

hate mind!! by Sara23111971

تریسام تهکوکمین تهکوک خلاصه: نفرت... همه خوبی های شما را داخل یک قفس زندانی می کند. "تری گویلمنت" *** _همه ی اینا از چی سر ریشه میگیره؟ +از انتقام؟ یا شایدم نفرت؟! +نمیدونم تنها چیزی که میدونم اینه که نمیتونم جلوشو بگیرم. *** * بابایی +ایـ... این بچـ... بچه ی توعه؟ _ بـ.. ببین آ.. آروم باش... + هیچی نگو، مراقب بچت باش خدافظ. این اولین نوشته ی من حساب میشه و امیدوار کمکم کنید تا بتونم خوب ادامش بدم و ازم حمایت کنید. ♡♡

"𝐑𝐞𝐭𝐮𝐫𝐧"(+18) by Ryhn_iw

"Fanfiction" دوسال بعد از جنگ، شکست دارک لرد بر هری پاتر موجب تغییر توی روند زندگیِ خیلی ها میشه. اما شادیِ پس از جنگ موندگار نیست. دارک لرد برمیگرده. و اینبار قدرتمندتر از قبل، کارت های رو نشده ی زیادی برای بازی توی دست داره. در این بین که همه مجبورن دوباره به پسر برگزیده و دوستانش تکیه کنن، دریکو مالفوی، پسری که حق انتخاب نداشت، شاهزاده ی پلاتینیِ اسلیترینی که درست وسط این دریای سیاه و نحس دست و پا میزنه، از خودش میپرسه "آیا پسر برگزیده میتونه به کمک اونها بیاد؟" دریکو منتظر نجات پیدا کردن نیست. اون دنبال یک قهرمان نیست. اما آیا اون به اندازه ی پسری که زنده موند قدرتشو داره؟ آیا این پسر هم میتونه زندگی و یک بار دیگه به دنیا برگردونه؟پسری که حق انتخاب نداشت حالا میتونه از خودش و جون عزیزاش محافظت کنه؟ _ تو منو یاد خودم میندازی. _ من هیچوقت ندیدم که تو تنها به نظر بیای. _ چون تو از تنهایی میترسی و من ازش لذت میبرم. در این بین دریکو مالفوی و هرماینی گرنجر طی یک اتفاق مجبور به زندگی باهم دیگه میشن. و این یک شروع برای ادامه ی چیزی ست، که سال ها پیش به وجود اومده. "میخوام اینو بدونی که هیچ هیولایی یه گوشه واینمیسته تا دست بقیه به پرنسسی که باید ازش مراقبت کنه، بخوره." "ᗪᖇᗩᗰIOᑎᗴ"

fiction kookv"vkook by Bitamoosavi

این بوک پایان نداره... انواع فکیشن های کوتاه فول اسمات از تهکوک و کوکوی و ... ژانر ها و کاپل اول هر فیکیشن نوشته میشه.‌‌.. اگر ایده ی داشتین با کمال میل مینویسم... ... قبل از اپ شدن در اینجا، در چنل اپ میشه... kookv_life@ ... خوشحالم میکنین با حمایت های قشنگتون. لاویو♡

Whiskey[ویسکی] by Bitamoosavi

Vkook/kookv [completed] 《صد بار بهت گفتم تو کابین خلبان نباید سیگار بکشی...حرف حساب حالیت نمیشه انگاری؟...بلند شو برو بیرون.》《اه کیم...با این طرز نگاه کردنت فقط اون پایینیه که واست بلند میشه》 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 《بیاین بریم تو دنیای میلیاردرای دلاری... هوم؟ زندگی سرشار از زرق و برقشون... کسایی که حتی با دلار سر میز دور دهناشون و تمیز میکنن... این یکم هیجان داره و ترسناکه نه؟ دیدن زندگیشون از نزدیک... فاک... میخوام تورو بکنم یه میلیاردر دلاری.》 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ کاپل اصلی: vkook/kookv کاپل فرعی: yoonmin " namjin" ژانر:dram " romence " smat " omegavers نویسنده: biti حمایت یادتون نره 🐻🐰 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

cute baby by DenizNajafi

پسری که به خاطر نجات خواهرش برده ی یکی از رئیس های گنگ خلافکار میشه . . . . "خواهش میکنم اقا شما میتونین اونو نجات بدید؟" "خب تو پولی داری که بتونی اونو بخری " جانگ کوک سرش به علامت منفی تکان داد " پس متاسفم نمیتونم براش کاری کنم" جانگ کوک اروم روی زمین نشست و سرش رو پایین انداخت "لطفا کمکم کنید تا خواهرم رو نجات بدم هر کاری بگید میکنم التماس میکنم "تهیونگ اروم سر جانگ کوک رو بالا اوورد و به چشماش نگاه کرد"هر کاری" جانگ کوک بدون هیچ فکری جواب داد"بله هر کاری فقط لطفا خواهرم رو نجات بدید"تهیونگ خم شد و اروم از زمین بلندش کرد "خواهرت امروز برمیگرده خونه ولی تو دیگه همچین حقی نداری".....

You may also like

Slide 1 of 10

my lovely master cover

hard bunny تهکوک cover

dragon's shadow: lost in mist cover

hate mind!! cover

"𝐑𝐞𝐭𝐮𝐫𝐧"(+18) cover

fiction kookv"vkook cover

Whiskey[ویسکی] cover

cute baby cover

BITE

Taekook [completed] می ترسم از دوستت دارم هات . وقتی نمیدونم با بوسه صورت چند نفر رو بریدی... . که لب هات این چنین خونه ..... ............................................ چی میشه اگه مدام نگاه یه نفرو روی خودت حس کنی...ولی نبینیش... ندونی کیه... ندونی کجاست... چی میشه اگه نفر بیاد بهت بگه تو تا ابد مال منی... بگه خودت انتخاب کردی مال من باشی... و تو هیچی ندونی... ترس... تنها کلمه ی معنا شده برای منه... .............................................. ویکوک/تهکوک/خون اشامی /درام/عاشقانه/ترسناک/انگست/هیجان و تعلیق/وحشت/اسمات. (یه وانشات نسبتاً کوتاهه) 🥇#1adventure 🥇#1vampire 🥇1# وحشت 🥇1# ترسناک 🥈2#عشق