Meine Rose
  • Reads 3,305
  • Votes 529
  • Parts 22
  • Reads 3,305
  • Votes 529
  • Parts 22
Ongoing, First published Apr 23, 2021
من دقیقا کی هستم؟! نمیدونم.. 
گذشته ای که نه ازش خبر دارم و نه حتی یادم میاد چه گذشته ای بوده و فقط بار گناهش روی دوشم گذاشته شده تنها چیزی که ازش مطمئن‌م اینه که " من یک اشرافی‌ بودم" و تمام تلاشم رو میکنم تا بهش برگردم. 

----

name: meine rose

genre: angst, mysteries, historical 

main couple: MinV

another couple: KookV, HopeV
All Rights Reserved
Sign up to add Meine Rose to your library and receive updates
or
#666kookv
Content Guidelines
You may also like
هفت گناه کبیره انجیل  by user20576447
52 parts Ongoing
ژانر : ماوراء طبیعه کاپل : ایتیز (ووسان ، سونگجونگ ، یونگی ، جونگسانگ) استری کیدز (چانگجین ، چانلیکس ، مینسونگ ، سونگین ) تی اکس تی ( یونبین ، تهگیو ) پسر از جا بلند شد، هنوز نمیتونست موقعیت پیش اومده رو درک کنه :تو... تو... مرد جلو اومد و با لحنی پر از صلابت گفت :من لوسیفرم (شیطان) دهن پسر با تعجب باز شد که لوسیفر پوزخندی زد :مگه خودت تقاضای کمک نکردی. پسر سریع سر تکون داد :چرا من کمک میخوام، میخوام از همه ی اونایی که باعث شدن نتونم یه زندگی درست داشته باشم انتقام بگیرم. لوسیفر با چشمای براقش زل زد بهش :من این امکان رو بهت میدم اما تو هم باید قول بدی که هر کاری من ازت خواستم انجام میدی. پسر که انتقام چشماش رو کور کرده بود سریع قبول کرد :چطوری باید قول بدم. لوسیفر قدمی جلو گذاشت :ما با هم یه پیمان میبندیم. پسر بدون هیچ فکری سریع قبول کرد، قطره ای از خونش رو روی کاغذی که حتی نمیدونست جنسش از چیه ریخت و پیمان بین اونا بسته شد. لوسیفر مشتش رو جلوی پسر باز کرد :این هفت انگشتر برای توئه... اینا تو رو توی انتقامت یاری میکنن. از فردای اون روز مصیبت کل روستا رو پر کرد، اون پسر با اون 7 انگشتر دارای قدرت عجیبی شده بود، تموم اونایی که تحقیرش کرده بودن به روش دردناکی مرده بودن و بقیه ی مردم شده بودن برده های اون پسر.
Killer of the moon.(VK) by yonoba00
28 parts Ongoing
اون پسر اونقدر زیبا بود که ماه جلوی زیباییش کم می آورد. مخصوصا زمانایی که هانبوک سفید می‌ پوشید. زیبا رویی که با زیباییش ، ماهِ زیبای آسمان شب را ، به قتل میرسوند! "قاتل_ماه" _وضعیت:درحال آپ_ کاپل: تهکوک, نامجین, یونمین/سپ؟ البته کاپل های فرعی زیاده! ژانر: تاریخی/ رازآلود/ ازدواج اجباری/ انگست/ امپرگ/ اسمات خلاصه: با تولد دوباره‌ی خورشید، در طلوع صبحی دیگر، زمانی که همه، اون روز رو مثل همیشه می‌پنداشتن، رویدادی رخ داد، که حال همگان رو دگرگون کرد! اتفاقی که این همه رو متوجه‌ی این کرد که: جئون جونگ کوک، فرزند آخر فرمانروا جونگ کیونگ، امپراطور شرقی کره، قابلیت باروری داره! این یه رسوایی بود! یه رسوایی که حیثیت امپراطوری رو می‌برد. چی میشه اگه بخوان برای جبران این آبرو‌ریزی، اون رو مجبور به ازدواج با ولیعهد نیمکره‌ی دیگه‌ی کره کنن! البته تحت عنوان یک دختر! یک تیر و سه نشون! صلح! ماست مالی رویداد! و راحت شدت از شر اون پسرک دو جنسه و مایه‌ی ننگ! اما این رابطه‌ی سمی و ممنوعه، دووم خواهد آورد؟
The Bond Of Love And Power by Setayeshghoubadi
12 parts Complete
تمام شده👑 ♡ کی از ازدواج با پادشاه ژاپن که خون آشامی سلطنتی و سرشار از قدرت و جذابیت بود خوشش نمیومد؟ اونم وقتی اون خون آشام خودش شخصا از پدرش درخواست کرده بود و حاضر بود هر شرایطی رو بپذیره . و این نشون از شیفته شدنش در یک نگاه رو میداد. . چون تهیونگ تنها یک بار با تاج دارِ ژاپنی ملاقات داشت و در همون یک دیدار تونسته بود اون رو اسیر خودش کنه و این درحالی بود که اون خون آشام به قدری سخت پسند بود که تا به حال که ۲۸ ساله شده بود همسری رو اختیار نکرده بود و همین وجود تهیونگ ، امگای زیبای کره ای رو سرشار از اعتماد به نفس و غرور میکرد ...♡ درود به برو بچ واتپد بازم لیلیث اینجاست با یه مولتی شات خفن و متفاوت با یه کاپل خوشگل و پرطرفدار که اگه آرمی هستید و ژانر هاش سلیقتونه پیشنهاد میکنم از دستش ندید🤝 و هم اکنون ژانرهاش : فانتزی " عاشقانه" امگاورس " ومپایر " سلطنتی" اسمات و اینکهههه ... کاپل هم مشخصه که کوکویِ بچه های گلم بفرمایید تو 🦦🤝❤️
You may also like
Slide 1 of 10
هفت گناه کبیره انجیل  cover
torquem amoris cover
Killer of the moon.(VK) cover
𝒟𝒶𝓃𝒸ℯ𝓇 cover
ᴍᴀɴᴅᴀᴛᴏʀʏ♠ cover
𝐑𝐚𝐛𝐛𝐢𝐭 𝐛𝐨𝐲|𝐕𝐊𝐎𝐎𝐊 cover
The Bond Of Love And Power cover
My babies |BDSM| cover
Alone💔 cover
Your little paradise cover

هفت گناه کبیره انجیل

52 parts Ongoing

ژانر : ماوراء طبیعه کاپل : ایتیز (ووسان ، سونگجونگ ، یونگی ، جونگسانگ) استری کیدز (چانگجین ، چانلیکس ، مینسونگ ، سونگین ) تی اکس تی ( یونبین ، تهگیو ) پسر از جا بلند شد، هنوز نمیتونست موقعیت پیش اومده رو درک کنه :تو... تو... مرد جلو اومد و با لحنی پر از صلابت گفت :من لوسیفرم (شیطان) دهن پسر با تعجب باز شد که لوسیفر پوزخندی زد :مگه خودت تقاضای کمک نکردی. پسر سریع سر تکون داد :چرا من کمک میخوام، میخوام از همه ی اونایی که باعث شدن نتونم یه زندگی درست داشته باشم انتقام بگیرم. لوسیفر با چشمای براقش زل زد بهش :من این امکان رو بهت میدم اما تو هم باید قول بدی که هر کاری من ازت خواستم انجام میدی. پسر که انتقام چشماش رو کور کرده بود سریع قبول کرد :چطوری باید قول بدم. لوسیفر قدمی جلو گذاشت :ما با هم یه پیمان میبندیم. پسر بدون هیچ فکری سریع قبول کرد، قطره ای از خونش رو روی کاغذی که حتی نمیدونست جنسش از چیه ریخت و پیمان بین اونا بسته شد. لوسیفر مشتش رو جلوی پسر باز کرد :این هفت انگشتر برای توئه... اینا تو رو توی انتقامت یاری میکنن. از فردای اون روز مصیبت کل روستا رو پر کرد، اون پسر با اون 7 انگشتر دارای قدرت عجیبی شده بود، تموم اونایی که تحقیرش کرده بودن به روش دردناکی مرده بودن و بقیه ی مردم شده بودن برده های اون پسر.