𝐉𝐞 𝐭'𝐚𝐢𝐦𝐞 ~ ♡ 🍫
  • Leituras 2,569
  • Votos 336
  • Capítulos 3
  • Leituras 2,569
  • Votos 336
  • Capítulos 3
Concluído, Primeira publicação em abr 26, 2021
✒𝑴𝒖𝒍𝒕𝒊𝒔𝒉𝒐𝒕 ➳ 3 𝒑𝒂𝒓𝒕 

✒𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝑲𝒐𝒐𝒌𝒋𝒊𝒏 🐰🍓🐹

✒𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆 , 𝑺𝒎𝒖𝒕 

ೃ⁀➷
شنیدن بعضی چیزا از یه آدم خاص خیلی متفاوته
حسی که بهت میده متفاوته
اون شور و هیجان
میدونی به قلب یه حس خاصی میده
یه حسی مثل اینکه قلبت تو یه روز سرد زمستون جلوی یه بخاری خاموش داره یخ میزنه ولی یهو جرقه ای زده میشه و شعله های گرمی اون بخاری رو روشن میکنن و یه گرمای لذت بخشی رو به قلب یخ زده میدن
ೃ⁀➷
Todos os Direitos Reservados
Inscreva-se para adicionar 𝐉𝐞 𝐭'𝐚𝐢𝐦𝐞 ~ ♡ 🍫 à sua biblioteca e receber atualizações
or
#35kookjin
Diretrizes de Conteúdo
Talvez você também goste
Hey Little,You Got Me Fucked Up [S2], de WhiteNoise_61
71 capítulos Em andamento
•|🖇 فیـکشن: #HeyLittleYouGotMeFuckedUp [S2] •|🖇کـاپل: چـانبک ، هونهـان ، کریسـهان •|🖇ژانــر: ددی کیـنک ، رمنـس ، انگسـت ، درام ، روزمـره •|🖇 هپی انــد •|🖇نویـسنده: WhiteNoise وایت نویز ❞ پسر مو مشـکی و ریـزجثـه‌ای که تازه از زنــدان خارج شده بود با خجـالت نگاهش میکرد و چانیول نمیتونست تشخیص بده پوست سفیـد و بی‌نقـصش بخاطر نور شدید آفتاب انقدر زیـبا بنظر میرسه یا واقعا انقدر هــوس‌انگیره‼️🧸❝ •🧸Hey Little,You Got Me Fucked Up - پــارک چانیول وکیــل 30 ساله‌‌ی بیون ایونجی - بیـــون بکهیون 16 ساله پسری که بخاطر جــرم مادرش توی زنــدان متــولد و بــزرگ شده و چیزی از دنیای بیرون از دیوارهای بلند زنـــدان نمیدونه‼️ - چانیول بعد از دیدن اون پسر با مردمک‌های لـــرزون و انگشت‌های ظـریف تصمیم میگیره به جای یتـیم‌خـونه اون رو به خونه‌ش ببره و خونـه‌ش رو تبدیل به زندان جدیـدی برای پسـر هوس‌انگیز موکلش میکنه و... •🧸 فیکشن: هی کوچولو، تو منو بــفاک دادی
Talvez você também goste
Slide 1 of 10
𝗢𝗿𝗮𝗻𝗴𝗲 ᴷᵛ ᴬᵁ cover
My Sin cover
Dear memories  cover
suffering of love[L.S And Sope ] cover
♠️Detectives ♠️ cover
mi.. sin♡[Kookv]  cover
Hey Little,You Got Me Fucked Up [S2] cover
Teddy Bear *Completed* cover
Lαɳԃ σϝ ɱαɳԋɯα cover
Hey Little,You Got Me Fucked Up [S1_Completed] cover

𝗢𝗿𝗮𝗻𝗴𝗲 ᴷᵛ ᴬᵁ

47 capítulos Em andamento

• خـلاصـه: کیم تهیونگ مجبور می‌شه مدتی به جای مادرش توی محل کارش حاضر بشه؛ اما فکرش رو هم نمی‌کنه رئیسِ مادرش همون کسیه که قراره برای اولین بار عشق رو باهاش تجربه کنه. • بـرشی از داسـتان: - مثل اینکه یادت رفته چرا اینجایی. + مگه می‌شه بدبختی‌ای که برام به وجود آوردی رو از یاد ببرم؟ زبونِ اون پسر همیشه همین‌قدر دراز بود؟ این مسئله چیزی نبود که جونگکوک به‌خاطرش خوشحال بشه. اتفاقاً برعکس، ترغیب می‌شد تا تمام توانش رو به کار بگیره و پوسته‌ی گستاخانه‌ش رو از بین ببره. هیچ‌کس حق نداشت روی حرف جئون جونگ‌کوک حرف بزنه. - تو با خواست خودت اینجایی، نارنجی. پس هر اتفاقی بیفته کسی مسئولِ بدبخت شدنت نیست. مفهومه؟ ⋄ 𝐍𝐚𝐦𝐞: Orange ⋄ 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: KookV ⋄ 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: Romance, Comedy, Smut ⋄ 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: Silvana