لبخند شیطانیای روی لبم نشست:"رودولف؟ لالایی بخونم برات؟!"
برگشت سرجاش و سرشو گذاشت رو شونهام:"بخون لیدو هیونگ!"
نیشم تا ته باز شد:
"One, two, Freddy's coming for you...
Three, four, better lock your door...
Five, six, grab your crucifix...
Seven, eight, gonna stay up late...
Nine, ten, never sleep again..."
وقتی شعر تموم شد، صداش کردم. جواب نداد.
دوباره صداش کردم: 《 هوانوونگ شی؟! 》
باورم نمیشد کسی انقدر خوشخواب باشه...
همونجا، تو بغلم، با همون شعر...
به عمیق ترین خواب ممکن فرو رفته بود.
#1-ONEUS
√ در حال آپ
¦ نام = پسر کیوت من ¦☆
¦ کاپل = ویکوک ¦☆
¦ ژانر = اسمات , فلاف , امپرگ , رمنس ,.... ¦☆
¦ نوع = فیک ¦☆
¦ نویسنده = فلوریم ¦☆
√ این فیک فقط دارای یک ورژن ویکوک است