captive(completed)
  • Reads 12,193
  • Votes 2,433
  • Parts 12
  • Reads 12,193
  • Votes 2,433
  • Parts 12
Complete, First published May 07, 2021
Mature
وانگ ییبو خلبانی که در کشور دشمن سقوط می کند و به دست کاپیتان دشمن اسیر می شود
چه اتفاقی می افتد اگر کاپیتان دشمن به جای تحویل دادن ییبو خیالات دیگری داشته باشد؟

این فیک ترجمه ایه
All Rights Reserved
Sign up to add captive(completed) to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
dear (عزیز کرده) by im-not-arshyabro
19 parts Ongoing
اسم:dear (عزیز کرده) درحال آپ✍🏻 ژانر:امگاورس٫امپرگ٫تاریخی٫اسمات و ..... کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:یونمین خلاصه: خاندان جئون معتقدن که امگا ها سفیدیه دنیا هستند همه ی مردم چوسان باور داشتن که هر امگایی که خون جئون ها را داشته باشه پاک ترین و زیبا ترین امگاست تا اینکه یه فردِ چینی که سفیر پادشاهیه چین بود تو بازار چشمش به امگایی زیبا روی و با ظرافت میخوره سفیر چینی اون امگای بی گناه رو به زور با خودش تا گیشا خانه میکشه و اونجا بهش تجاوز میکنه اون امگا که از خاندان جئون بود روز بعدش خودش رو با تیکه ای پارچه از سقف اتاقه گیشا خانه آویزون میکنه و خود کشی میکنه و بعد از اون تا چند صد سال بعد خاندان جئون امگایی از خون خود نداشتن و فکر میکردن که از طرف الهه ی ماه نفرین شدن و با ورود جونگکوک کوچولوی ما این نفرین شکسته شد. روز های اپ:جمعه ها این فیک خیلی گوگولی مگولی و سافت و بی دردسره و روزمرست پارت هاش هم احتمالا کم باشن 🎀ورژن کوکوی توی همین اکانت با همین اسم🎀
You may also like
Slide 1 of 10
· ͟͟͞͞➳❥ 𝔸𝕗𝕥𝕖𝕣 𝕐𝕠𝕦(complete) cover
slave?! no! save (bjyx/kookv)✔ cover
moon stone ( سنگ ماه) cover
My Dad(بابای من) _ Mini Fiction  cover
Bathory Yixing cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover
Walking On Your Heart... [BJYX] cover
Mo Dao Zu Shi cover
dear (عزیز کرده) cover
𝐕𝐞𝐭𝐢𝐯𝐞𝐫🌱 cover

· ͟͟͞͞➳❥ 𝔸𝕗𝕥𝕖𝕣 𝕐𝕠𝕦(complete)

31 parts Complete Mature

وضعیت : پایان یافته ☀️🌻 کاپل ها : میوگالف ، برایت وین 🧩 کاپل های فرعی : جاس لوک ، آف گان ، کائو آپ🧸 پسر بچه ای با لباسی بلند و شلواری که تا روی دمپاییش اومده بود و کنار پایه برق نشسته بود و گریه میکرد تا چشمش به بستنیم خورد چشاش برق زد و انگار زندگیمون از نو شروع شد بعد از اون پسر بچه همه چی تغییر کرد قسمتی از داستان : + انقد اذیت نکن بچه سرتق دست از سرم بردار... _ تو که از من خوشت نمیاد ... پس چِلا میزالی که من شیکش کَپ هاتو ببینم ؟؟ و سکوت تنها جواب برای پسرک بود .... امیدوارم از این فیکشن خوشتون بیادددد😇😇