LMLY [L.S]
  • Reads 1,156
  • Votes 263
  • Parts 2
  • Reads 1,156
  • Votes 263
  • Parts 2
Complete, First published May 10, 2021
✔Completed کامل شده
---
Leave Me Loving You.
وقتی دوستت دارم تنهام بذار.
---
از مجموعه‌ی تنها شدن
ایده از اهنگ LMLY از Jackson Wang
All Rights Reserved
Sign up to add LMLY [L.S] to your library and receive updates
or
#152shortstory
Content Guidelines
You may also like
༒𝐌𝐘 𝐏𝐀𝐈𝐑 𝐈𝐒 𝐀 𝐅𝐀𝐈𝐑𝐘༒ by YukiS_08
17 parts Ongoing
رودخانه ای آرام که دو سرزمین و از هم جدا کرده و به عبارت دیگر مرز بین دو سر زمین است. سرزمین پری ها و سرزمین هایبرید ها این سرزمین ها در گذشته های دور سر مشکلاتی با هم دشمن شدن و صلح و آرامش ازشون گرفته شد تا 20 سال پیش،وقتی جانشین دو سرزمین بر تخت پادشاهی نشستند اولین کاری که کردن صلح بود، در صورتی که هیچکدوم به خاک اون یکی تجاوز نکنه و این قانون تا امروزه ادامه داشته و هیچکس از اون طرف رودخانه خبر نداره،ولی... چه اتفاقی رخ میدهد اگر دو ‌شاهزاده ی شیطون دو سرزمین با بیخبری از این دستورات سرپیچی کنند فقط برای رسیدن به منبع آن بوی خوشایند و زمانی که دارند با کنجکاوی لب رودخانه به دنبال آن بو میگردند یکدیگر را ملاقات کنند.. یکی از آنها با سیمایی خیره کننده و بال هایی به زیباییه الماس و موهایی به رنگ نقره ای که یکی از زیبا ترین و کم یاب ترین نوع پری در سرزمین پری هاست. دیگری... به شکل حیوان درونش،گرگی با جثه ی بزرگ، خیره کننده، با ابهت و نیرومند،دارای خز هایی به رنگ سیاهیه شب که به زیبایی در نسیم کنار رودخانه به رقص در می‌آیند،و البته چشم هایی مسحور کننده به رنگ یخ که هرفردی آن را از نزدیک ببیند متوجه خاص بودن اون گرگ میشود.🧚🏼‍♂️✨️
You may also like
Slide 1 of 10
A wall between you and me [L.S] cover
Let go of the past cover
.𝐒𝐭𝐫𝐚𝐰𝐛𝐞𝐫𝐫𝐲. cover
Delusion [L.S] cover
الفای جذابم cover
TWINS cover
Wheat field [L.S] cover
آیا می‌دانستید؟... cover
༒𝐌𝐘 𝐏𝐀𝐈𝐑 𝐈𝐒 𝐀 𝐅𝐀𝐈𝐑𝐘༒ cover
Elegant Assassin cover

A wall between you and me [L.S]

9 parts Complete

_ دیواری میان من و تو _ داستان کوتاه نه قسمتی - short story by blue لویی سعی کرد بدنش را بیشتر جمع کند. گذاشت بیشتر استخوان هایش را در آغوش بگیرد. " بلوبری اینطوری صحبت نکن. " " نمیشه، نمیذاری، نمیخوام. رافائل من، ویلیام من، باغ سیب من، چلچراغ خانه ام، خورشید شب هام، لویی من، نمیشه وقتی بهم میگی بلوبری اینطوری صحبت نکنم. " هری مکثی کرد و لحظه‌ی بعد گفت. " Gira, la mia pace "