My Blue Rose
  • Reads 140
  • Votes 22
  • Parts 1
  • Reads 140
  • Votes 22
  • Parts 1
Complete, First published May 14, 2021
Name : My Blue Rose
Couple : Kookmin
Genre : Romance , Little 
Comedy , Slice Of Life 
Age Category : +14
پایان یافته
 به مناسبت روز کوکمین
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add My Blue Rose to your library and receive updates
or
#760عاشقانه
Content Guidelines
You may also like
TENSION🍷(vkook) by seta8603
35 parts Ongoing
تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end ❗️ Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst، drama Couple: vkook ،....... Setayesh* ❗️این اولین تجربه داستان نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی
Shine in the dark by haniehislamy
37 parts Ongoing
کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : 1 : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، انمیز تو لاورز ، اسمات 2 : تراژدی ، انگست ، دارک رمنس 3 : سفر در زمان ، رمنس ، هپی اند (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟ و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش ! **** _ ازت متنفرم... _ همچنین! و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد.‌‌... ****** قلبی که هیچ وقت نمی‌تپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود ! _بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... ! لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم ! ****** سوال اینجاست‌‌.... ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟ ****** قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه ! قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده ! قسمت سوم : .....؟ [توی این فیک همه چیز میدرخش
[ MOONLESS NIGHT ]  by x_sima
12 parts Ongoing
شبی بی ماه! ___________________________ kookmin , namgi , kookgi omegavers , history , love story , mpreg , Happy end ____________________________ روزی روزگاری در یک شبه بی ماه و بی مهتاب تنها شد.. تنها ماند و تنها خواهد ماند! حتی اگر تو کنارم باشی..حتی اگر تنها یادگارش باشی.. بازهم امگای غریبه ایی!..زیبای نا آشنا.. - عزیزم ، حتی اگر ماه به رقص در بیاد ، خورشید از ذوق اشک ریخت...حتی اگر پروانه ها دور شمع گشتن و به افق رفتن..من هنوزم لابه لای دیوار های قلبم دارمت! . - از چی میترسی امگا...تا وقتی من هستم.. یه بار دیگه پرتش کرد و دوباره گرفتش.. - از پرواز نترس ، چون من همیشه میگیرمت. . - نرو زیبای غریبه!...نرو...فانوس آهنگره خاموش شدی نرو.. . - همه رو...جلوی چشمایی که هیچ وقت نخواستم...دارم از دست میدم زیبا.. . یکی از ابروهاشو بالا انداخت و نامحسوس نیشخند گوشه ی لبش رو پاک کرد.. خواستش نامعلوم بود ولی تپش قلبش پر معنا.. . - جای نگرانی نیست پسرم..جای نگرانی نیست چون تو قراره بشی لونای این شهر! . خیسی اشکاش با فریاد دردمند آهنگر بین اشکهای اسمان گم میشد.. _____ 🚫نام مکان ها و اشخاص شانسی بوده و هیچ تشابهی به افکار خوانندگان ندارد و ساخته ی ذهن نویسندس! اشتباهات املایی وجود داره بدلیل اینکه هنوز تصحیح نشده! خوشحالیم که میتونیم در اوقات فراغتتون سهیم باشیم ولی هیچ کدوم از نویسندگان و تصحیح ک
|Aurora|°شفق قطبی° by hadiskol
6 parts Ongoing
|Aurora|°شفق قطبی° _بیا پایین عقلت و از دست دادی؟ +ولم کن به تو هیچ ربطی نداره. _ربط داره بیا پایین کلافه از کشمکش های بیخود با صدای بلند تری رو به پسر بزرگتر گفت: +دستم و ول کن چیکاره‌‌ای تو؟ مفتش اینجایی؟ _اره مفتشم! مفتش اونایی که عقل ندارن. دستش را کشید که از دست آن پسر آزاد شود ولی بازم ناموفق بود. ناله وار زمزمه کرد: + بزار بمیرم، بزار خودم و خلاص و راحت کنم. پشت دست پسر کوچکتر را نوازش کرد و گفت: _چرا؟حداقل به کسایی که بعد مرگت نابود میشن فکر کن انقدر خودخواه نباش. ایندفعه پسر کوچکتر دستش را محکم تر کشید که بالاخره آزاد شد. مغموم و غم زده به رو برو خیره شد. + اصلا فکر نمیکنم کسی یادش باشه که منی وجود داره. حتی نزدیک ترین آدم زندگیم... عشقم... دستش ایندفعه با قدرت به سمتی کشیده شد، صدای پسر ایندفعه نرمش قبلش را نداشت. با اطمینان و جدیتی که در صدایش حس میشد نزدیک پسر زمزمه وار گفت: _من! من دوست دارم اندازه تمام کسایی که باید دوست میداشتن و این حس و ازت دریغ کردن. اندازه تمام نفرتی که بهت دادن، دوست دارم! بهت زده به جایی که فکر میکرد ایستاده باشه نگاه کرد: +ولی تو که پسری... Genre:Angst,Draama,Smut Couple:kookmin,Secret
You may also like
Slide 1 of 9
پرسه در نیمه شب cover
TENSION🍷(vkook) cover
Shine in the dark cover
[ MOONLESS NIGHT ]  cover
fan boy cover
|Aurora|°شفق قطبی° cover
Your eyes tell || VK || Completed cover
☾︎ When the Sun Goes Down ☽︎ cover
KING HARRY  cover

پرسه در نیمه شب

14 parts Ongoing

بدن زخمی و خونی گائون که مقابل یوهان روی زمین افتاده و از درد به خودش می‌پیچید، صحنه‌ای بود که مرد تا آخر عمرش دیگه نمی‌خواست شاهدش باشه. اگه یکی از همین دعواها گائون رو برای همیشه ازش می‌گرفت... یوهان دستش رو دور کتف گائون حلقه کرد و بدنش رو درون آغوشش کشید. با صدای آروم و گرفته‌ای به حرف اومد: «اگه قراره مثل گذشته به خودت آسیب بزنی و به هیچی اهمیت ندی... پس حضورم توی زندگی چه معنی‌ای می‌ده...؟» ── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ژانر: عاشقانه، بی‌ال، انگست، اسمات کاپل: کانگ یوهان و کیم گائون (فیک از سریال قاضی شیطان / the devil judge) نویسنده: 𝑴𝑨𝑺𝑼𝑴𝄢 ویراستار: ♧Fatemeh داستان فیکشن ربطی به سریال نداره و اگه سریال رو ندیدید، میتونید با خیال راحت بخونید.