Alter ( YuMark ) - COMPLETE
  • Reads 332
  • Votes 97
  • Parts 4
Sign up to add Alter ( YuMark ) - COMPLETE to your library and receive updates
or
#3yumark
Content Guidelines
You may also like
𝘿𝙖𝙧𝙠𝙣𝙚𝙨𝙨 | 𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠 by Sarculine777
13 parts Ongoing
جونگکوک فقط با جمله‌ی "باهاش‌ازدواج‌کن‌عاشقش‌میشی" تن به ازدواج با کیم تهیونگ میلیاردر داده بود.. و خب درست بود، اون عاشق تهیونگ شد.. اما آیا این برای تهیونگ هم صدق می‌کرد؟ قطعا نه!! اما درست زمانی که همه چیز داشت خراب میشد زندگیشون بشدت تغییر کرد... ــــــــــــــــ برشی از داستان: -اون موقعی که منو زدی منم میتونستم بزنم، منم میتونستم از خودم دفاع کنم.. من آدم ضعیفی نیستم اما عشقت... تهیونگ عشقت زندگیمو خراب کرده.. عشق یک طرفه ای که داره مثل خُره کل وجودمو میخوره،اما تهیونگ.. تو هیچوقت قدرت عشق رو نفهمیدی..! ــــــــــــــــ -ما اینجا گیر افتادیم... تنها راه نجاتمون اینکه باهم هماهنگ بشیم و از دعوا دست برداریم. -همش تقصیر توِ عوضیه.. گند زدی به زندگیم ـــــــــــــــ -قبل اینکه پامون به اینجا باز بشه حتی فکرشم نمی‌کردم که با دیدنت انقدر قلبم به تپش بیوفته... ـــــــــــــــ -هنوزم میخوای طلاق بگیری؟! name:darkness Couple: Vkook Couple Sub: Yoonmin, Minsong Genre: Romance, Fantasy, Sad, Social Life, Happy end the Writer: Lara start: 1403/8/15 end:.. #vkook #Yoonmin #romance
چرخ  by maniaYL
30 parts Ongoing
چرخ نوشته ی مانیا 😊 اول بگم که کاپلای من اکثرا دختر پسرین. و این داستانم از این قاعده مستثنا نیست. آنا با وجود سن کمش یه پسر پونزده ساله به اسم بکهیون داره و یه رستوران رو می گردونه . اونا دوستای خوبی دارن و زندگی با وجود سختیش یه آرامش نسبی داره اما پسرِ انا داره بزرگ میشه و می خواد بره دنبال آرزو هاش . بکهیون دو آرزو تو زندگیش داره. ۱. بدون ناراحت کردن مادرش دنبال پدرش بگرده. ۲. یه ایدل بشه . چی میشه اگه دو تا هدفش به هم تلاقی پیدا کنن و آرامش انا رو به هم بزنن. اونم آنایی که به خاطر به دنیا اومدن بکهیون تو پونزده سالگی از خیلی چیزها گذشته و مجبور شده گذشته شم دفن کنه. انگار آنا رازهای زیادی داره که فاش شدنش باعث ورود آدمهای جدید به زندگیشون میشه و خیلیا رو خشمگین می کنه . . بچه ها برای نوشتن این رمان خیلی ذوق دارم لطفا لطفا حمایتم کنین . منم قول میدم نویسنده ی بد قولی نباشم و پارتهای تپل مپل بنویسم . اهان راستی یادم رفت اکسو خانواده ی خوبی برای آنا هستن یا بهتر بگم گئوت سون 🌻💚 اسمی که حتی بکهیونم که پسرشه ازش بی اطلاع ست . 😁
fₒᵣcₑd ₘₐᵣᵣᵢₐgₑ:ازدواج اجباری💍🔇 by 4xiuyclytj
24 parts Ongoing
بخشی از فیک: پدر جیمین:الفات از خارج برگشته جیمین:... پدر جیمین:هی واقعا مشتاق نیستی بعد سال ها نبودنش بری برای دیدنش جیمین:بابا من شیش سالم بود که اون رفت خارج من حتی قیافشم یادم نمیاد پدر جیمین:بلخره که اون بعد ۱۹ سال برگشته کره تو امگاشی وظیفه توئه که بری به دیدنش جیمین:اون..آلفای.. من..نیست(بخش بخش) ___________________________________________________________________________ یونگی:تو فقط برای بدنیا اوردن توله های من اینجایی پس توهم عشق و عاشقی به سرت نزنه جیمین:... ___________________________________________________________________________ پدرجیمین:اون آلفای توئه به علاوه تنها آلفای سلطنتیِ پس میتونه هرکاری که میخواد باهات بکنه پس دیگه اینجا نیا و شکایت نکن چون تو قرار نیست هیچوقت طلاق بگیری این حرف منه و اینجام حرف حرف منه ___________________________________________________________________________ ژانر:اینکه چی پیش بیاد تعداد پارت:نامعلوم وضعیت اپ:سریع اپ میکنم البته اگه حمایت بشه وگرنه شاید کم پس بستگی به ووت و کامنت هایه که میزارید البته فالو کردنتونم کم بی تاثیر نیست و اینکه به حمایتتاتون شدیدن نیازه:)
You may also like
Slide 1 of 10
𝐒𝐮𝐬𝐩𝐞𝐧𝐬𝐢𝐨𝐧 𝐛𝐫𝐢𝐝𝐠𝐞  cover
𝘿𝙖𝙧𝙠𝙣𝙚𝙨𝙨 | 𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠 cover
چرخ  cover
looke at me cover
fₒᵣcₑd ₘₐᵣᵣᵢₐgₑ:ازدواج اجباری💍🔇 cover
𝐂𝐇𝐀𝐑𝐌𝐄𝐑 | 𝐊𝐕 | 𝖥𝗎𝗅𝗅 cover
جيتني مثل الشروق اللي محى عتم الليالي cover
🚷 MY RED BALLERINA🚷 cover
𝑴𝒚 𝒘𝒆𝒓𝒆𝒘𝒐𝒍𝒇 𝒅𝒂𝒅𝒅𝒊𝒆𝒔🐺🪽 cover
I'ᴍ Nᴏᴛ A Gɪʀʟ cover

𝐒𝐮𝐬𝐩𝐞𝐧𝐬𝐢𝐨𝐧 𝐛𝐫𝐢𝐝𝐠𝐞

21 parts Complete

_نمیخوای از خودمون چیزی بپرسی؟ همش بقیه؟ سرم را بالا گرفتم و دیدم با همان نگاه جدیش دارد از سر شانه اش به من نگاه میکند. +ترسیدم... ترسیدم دوباره دل هر دومونو بشکنی جهیون! من از داعشی ها انقدر نترسیدم که از تو و سردی نگاهت ترسیدم! راست هم میگفتم، جهیون به همان اندازه که دل رحم و فداکار بود،ترسناک و بی رحم هم بود! دیدم که رنگ نگاهش با چه سرعتی عوض شد و مایه عصبانیت به خود گرفت. _کاش تو هم میفهمیدی تو دل من چی میگذره و خدا رو شکر که نمیدونی! منظورش را هیچ نفهمیدم، خواستم لب باز کنم و چیزی بپرسم که به سرعت از جا بلند شد. 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞𝐬: 𝐉𝐚𝐞𝐲𝐨𝐧𝐠 𝐣𝐣𝐩 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞:𝐰𝐚𝐫 𝐬𝐭𝐲𝐥𝐞, 𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞‌ توجه:این داستان در ادامه 《savior in the middle east》 نوشته شده و فصل دوم آن محسوب میشود، در صورت تمایل به مطالعه، لطفا ابتدا فصل اول را بخوانید! 𝐝𝐞𝐥𝐚𝐫𝐚𝐚𝐦