I'm innocent - zahra - Wattpad

I'm innocent

Reads 5,794
Votes 918
Parts 27

Reads 5,794
Votes 918
Parts 27

action brother bungoustraydogs chuuya dazay dram prince sad soukoku tortura اکشن بانگو برادری دازای سوکوکو شاهزاده شکنجه غمگین چویا

داستان دو شاهزاده 
یکی ولیعهد و دیگری از خون رئیت 
داستان برادری /خیانت /بی گناهی /توطئه 

چویا می‌تونه بی‌گناهیش رو اثبات کنه ؟

The story of two prince
One is the crown prince and the other is the blood of the bondman 
The story of brotherhood / betrayal / innocence / conspiracy

 Can Chuuya Nakahara prove his innocence?All Rights Reserved

action brother bungoustraydogs chuuya dazay dram prince sad soukoku tortura اکشن بانگو برادری دازای سوکوکو شاهزاده شکنجه غمگین چویا

27 parts

Sign up to add I'm innocent to your library and receive updates

or

Content Guidelines

You may also like

marvel oneshot (Persian translation) by James_buckyyy_barnes

وانشات های مختلف مارول از ao3 این اولین کار ترجمه ام هست 💫امیدوارم خوشتون بیاد💫 I don't own these stories, I just translate them If it's yours,you can ask me to delete it <3

My Favorite Priest.|کشیش مورد علاقه من. by Jazflame

دیوید پسر ناخلف یه تاجر اسکاتلندی پولدار، برای دور نگه‌داشته شدن از خلاف‌ و گند‌کاری‌هاش، به دهکده‌ای دور پیش کشیشی که توی یه کلیسای کوچیک زندگی می‌کنه فرستاده میشه تا اصلاح بشه. اما باید دید پدر مایکل می‌تونه سر به راهش کنه یا نه؟

TENSION🍷(vkook) by seta8603

تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end ❗️ Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst، drama Couple: vkook ،....... Setayesh* ❗️این اولین تجربه داستان نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی

Your eyes tell || VK || Completed by purrpleworld

+ تمومش کن جونگکوک! دیگه تحمل این رفتارهای بچگانه ات رو ندارم! _ من نیاز ندارم که از زبونت بشنوم دوستم داری.. چشمات تهیونگ.. چشمات میگن! خلاصه : جونگکوک، پسر 19ساله ای که سال اخر دبیرستانه و عاشق نقاشی عه. روحیه حساس و شکننده ای داره!! از نظر خودش خدای بدشانسیه. طی اتفاقاتی، خانواده اش اون رو طرد میکنن . اما چی میشه اگر اون با یه مرد سرد "همخونه" بشه ؟؟!!! ولی یک‌ چیزی بگم یادتون بمونه : ‏"گاهی‌ وقتا بدشانسی‌ هامونم از سَر خوش‌ شانسی‌ هست"؛ این رو بعدا متوجه‌اش می‌شیم.🙂 Name: Your eyes tell Main couple : Vkook Side couples : Namjin and (Secret) Genre: Fluff, romance, angst, Smut🔞,slice of life, Dram, tragedy, "happy end" Wr: Nellin&Melli ♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡ Highest rankings: #1 ویکوک #3 تهکوک #1 تهیونگ #3 fanfiction #1 btsfanfic #1 tae تاریخ شروع: 1400/12/07 تاریخ پایان: 1402/02/29

L⃠ u⃠ s⃠ T⃠ (Multi Shot) by mirror_77

شیائو جان یه کشیش بیست و هفت سالس که زندگیش تنها در این سه کلمه خلاصه می شه: کار... خانواده... دوست صمیمیش... بعد از اتمام ترم، برای دیدن پدر و دوست صمیمیش به شهرش برمی گرده که بر حسب یه اتفاق و بر خلاف میل شخصیش یه درخواستی رو قبول می کنه... 🥂🕯️🚪⏳🧿🔥🔐❌ «از همون اولش هم هیچ حس خوبی به قبول این درخواست نداشتم. اگه می دونستم این جوری می شه رو به روش نمی کردم که گرفتار این وضعیت بشم!!!» ❌نکته: این مولتی قصد هیچ گونه توهین به مقدسات یا افراد خاص رو نداره. ____ مولتی شات شهوت اولین داستان کشیشی ییژان⛪🕯️✝️ شروع: ۱۱ فروردین ماه سال ۱۴۰۱ پایان: ۱۰ تیر ماه سال ۱۴۰۱ نویسنده: 🪞 ییبو تاپ ژانر: ماورایی، هیجان انگیز، ترسناک، عاشقانه

Inappropriate(ChanLix). by RichsonMarfoy

کریستوفر: نگاهم کن فیلیکس... من کسی ام که بهت می گه چطور زندگی کنی و تو بعد از بله گفتن، گفته هاشو انجام میدی... به نوعی اشتباهه اما ما از همینش لذت می بریم. فیلیکس: تو از لذتش می گی اما توجهی به دردش نداری... دردی که نگاه خیره ات به وجودم تزریق می کنه و اجازه ی انجام کاری جز گفته ات رو از من می گیره. کریستوفر: بهت خیره می شم و بهت ثابت می کنم که تو باید از من فرمان برداری کنی تا به نقطه ی اوج زندگیت برسی. فیلیکس: درد داره که چطور ممکنه این سلطه تمام بشه و من بمونم و تنهایی. کریستوفر: به خودت نگاه کن... علاوه بر زیبایی ای که همیشه داشتی، من ازت کسی رو ساختم که لایق بودنشی... چطور می تونم مخلوق زیبام رو تنها رها کنم؟ . Couple: ChanLix(Christopher Bang Chan & Lee Felix). Genre: BDSM(Instructional). . Chapter One: Started and finished in 2022. Chapter Two: Started and finished in 2023. . No. 1 in #skz No. 1 in #leefelix No. 1 in #chanlix

kawaakari || 川明かり by sitsahs

̼ ̼ ̼ ̼ ̼ ̼ ̼ ̼ ̼ ̼ ̼ ̼ ̼ ̼ ̼ ̼ ̼ ̼ ˖࣪ 𖥨group : treasureᝬ ˖࣪ 𖥨couple : jaesahiᝬ ̼ ̼ ̼ ̼ ̼ ̼ ̼ ̼ ̼ ̼ ̼ ̼ ̼ ̼ ̼ ̼ ̼ ̼ کاواآکاری در زبان ژاپنی به معنای درخشش رودخانه در تاریکی است

He's My Hero - L.S (Persian Translation) by iRahax

لویی از بچگیش عاشق برادر کوچولوش شده بود که یه لحظه هم ازش جدا نمیشد اون خیلی خوش شانسه که برادرش هم عاشقشه Thank you for permission @jigolouis

Amor by r_tesa_

جیمین پسر بچه امگای ۱۴ ساله ای که پدرش در ازای باختش به یکی از دلال های برده فروش اونو بهش تقدیم کنه ، و همون روز یک زن اونو از اون دلال میخره چی میشه اون زن سرنوشتش رو از این رو به اون رو کنه و در این میان جیمین با مین یونگی که سال بالاییش محسوب میشد اشنا شه .. . . Kapel: Yoonmin Genre: OmegaWarse , mpreg , Smut , drama

Memories (Tony X Stephen) by MarvelFF_ir

(Ironstrange) AU -خلاصه: عمر زندگی مشترک استیفن و تونی کوتاه بود... اما چطوره یه مروری داشته باشیم روی خاطراتشون؟ چطوری به هم رسیدن و چطوری از هم جدا شدن... چطوری زندگیو ساختن و چطوری زندگیشون نابود شد...؟ نویسنده: ماهور💜 وضعیت: تکمیل شده✅️ -مقدمه: دفترمو باز میکنم و خاطراتمونو مرور میکنم... کاش بودی تا کنار هم مرور میکردیم! کاش بودی و می‌دیدی بعد تو به همه قولام عمل کردم... کاش بودی و بغلت میکردم و بیشتر بهت میگفتم دوست دارم! کاش بودی تا مجبور نمی‌شدم با خاطراتت قلبمو آروم کنم، کاش بودی... ژانر: #عاشقانه #تراژدی شیپ: #آیرون_استرنج ❗هشدار مرگ کرکتر (MCD) 🌿💚📗

You may also like

Slide 1 of 10

marvel oneshot (Persian translation) cover

My Favorite Priest.|کشیش مورد علاقه من. cover

TENSION🍷(vkook) cover

Your eyes tell || VK || Completed cover

L⃠ u⃠ s⃠ T⃠ (Multi Shot) cover

Inappropriate(ChanLix). cover

kawaakari || 川明かり cover

He's My Hero - L.S (Persian Translation) cover

Memories (Tony X Stephen) cover

marvel oneshot (Persian translation)

وانشات های مختلف مارول از ao3 این اولین کار ترجمه ام هست 💫امیدوارم خوشتون بیاد💫 I don't own these stories, I just translate them If it's yours,you can ask me to delete it <3