MANCHESTER RIVALRY | VKOOK ✓
  • Reads 100,638
  • Votes 14,063
  • Parts 34
  • Reads 100,638
  • Votes 14,063
  • Parts 34
Complete, First published May 20, 2021
Mature
در دهه ۱۹۲۰ میلادی دو تا از بهترین مردهای مجرد شهر منچستر خواستگار یک دختر اشراف زاده بودن. دختری بسیار زیبا و جوان. جئون جونگکوک و کیم تهیونگ از اولین باری که همدیگه رو دیدن، میدونستن که قراره رقیب هم باشن و تلاش کنن تا قلب دوشیزه رو به دست بیارن.

یا حداقل اینطور فکر میکردن. اما خیلی زود احساساتی که نسبت به دوشیزه جوان داشتن تبدیل به احساساتی نسبت به همدیگه شد؛ درست مثل گلهایی که توی ماه آوریل شکوفه میزنن‌.

[ترجمه فارسی]

© bhyuntaee
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add MANCHESTER RIVALRY | VKOOK ✓ to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
No Body, No Crime🎭 [VKook, KookMin,YoonMin]✓ by Kintsugiq
76 parts Complete Mature
ʚ Fanfiction ɞ ꒰ Couple: VKook, KookMin, YoonMin ꒱ ꒰ Genre: Romance, Crime, Angst, Smut🔞 ꒱ ″ تهیونگ پسر خوش گذرونی که تا به حال هیچ رابطه ای فراتر از سکس نداشته و علاقه ای هم به تجربه کردنش نداره سال اول کالج با جونگکوک آشنا میشه، هم اتاقیش توی خوابگاه و پسری درس خون که توی هر درسی نفر اوله اما دوستی این دو نفر از دوستی معمولی فراتر میره به خاطر علاقه ای که به هم پیدا کرده بودن اما هیچوقت به زبون نیاورده بودنش، موافقت می کنن تا پارتنر سکس هم باشن و به هم قول میدن احساساتشون رو وارد این رابطه نکنن تا دوستیشون رو از دست ندن اما جونگکوک به اندازه ی تهیونگ توی دور نگه داشتن احساساتش از این رابطه، ماهر نیست. بعد از مدتی جونگکوک به دلایلی تصمیم میگیره یه رابطه ی جدی و عاشقانه رو با یه شخص دیگه شروع کنه پارک جیمین، یکی از ارشد های محبوب دانشکده که سال آخر کالجش رو میگذروند جونگکوک تصور میکرد با این کار میتونه خودش رو از تهیونگ دور نگه داره و احساسات یک طرفه‌ای که به وجود اومده بود رو فراموش کنه، اما نمیدونست با شروع کردن یه رابطه با جیمین، پسری که بعد از تموم کردن درسش وارد شرکت طراحی مین یونگی میشه، پا توی چه دردسری گذاشته... دردسری که شاید حتی به قیمت جونش تموم بشه. ″ ˗ˏˋ Writers: Ana & Emrysˎˊ˗
𝗣𝗼𝗶𝘀𝗼𝗻 𝗞𝗶𝘀𝘀║𝗞𝗼𝗼𝗸𝗩 ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ by Iyeseulkim2000
62 parts Complete
بوسه ی سمی (کامل شده)🩸🍷 خون پسرک آنقدر دلچسب بود که می توانست تا آخرین قطره جانش بنوشد و مثل باقی شکارهایش رها کند تا بمیرد ولی فلز سرد و سوزنده ای به لب پایینش خورد و تلخی مزه اش را حتی نچشیده حس کرد. نقره؟ زنجیر نقره؟ لحظه ای فقط سرش را عقب برد و زنجیر را قاپید. کشید و کند تا کناری پرت کند و به کارش ادامه بدهد که با دیدن صلیب کوچک آویزان بر رویش وحشت کرد. همان یک گاز و یک مکش! مردک وحشی مدالش را از گردنش کند و عقب دوید و او که هم از ترس هم از درد و ضعف توان ایستادن نداشت پای دیوار افتاد. متجاوز عقب عقب رفت و در تاریکی گم شد. یعنی خواسته اش آن زنجیر ساده و ارزان بود یا با دیدن صلیب از تجاوز کردن به او منصرف شده بود؟ اما نه این شروع تجاوز احتمالی نبود که...با ترس دست به زخم گردنش کشید و نوک انگشتانش را در آن تاریکی آزار دهنده نگاه کرد. خون؟! ─── ・ 。゚⊛: *.🩸.* :⊛゚。・─── ⋮🩸🍷𝗙𝗶𝗰 𝗡𝗮𝗺𝗲 ⇒ بوسه ی سمی ⋮🩸🍷𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲𝘀 ⇒ کوکوی، سپ، یونمین ⋮🩸🍷𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲𝘀 ⇒ سوپرنچرال، خون آشامی، اسمات، خشن ⋮🩸🍷𝗪𝗿𝗶𝘁𝗲𝗿 ⇒ امی وسترن (@theamywestern) ⋮🩸🍷𝗘𝗱𝗶𝘁𝗼𝗿 ⇒ یسول کیم ⋮🩸🍷𝗦𝘁𝗮𝗿𝘁 & 𝗘𝗻𝗱 𝗗𝗮𝘁𝗲 ⇒ 24 Oct 2020 ~ 21 Sep 2022
𝐓𝐡𝐢𝐫𝐭𝐲 𝐞𝐢𝐠𝐡𝐭 𝐃𝐞𝐠𝐫𝐞𝐞 𝐂𝐢𝐫𝐜𝐮𝐢𝐭 by Nazanin_low
46 parts Complete Mature
[𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝] [مـدار 38 درجــه] تاریکی و خون تمام دنیای من بود! یک سایه از اشتباهاتم حتی نمی‌ذاشت نفس بکشم تا وقتی که تو... تو پاتو توی زندگیم گذاشتی جونگکوک! تو من رو درهم شکستی، بهم بگو کی بهت اجازه داد من رو عاشق کنی سربازِ اعزامی از یگان ضربتی؟ 𓂃ᬉ🪖 نمی‌تونست اشک‌هاش رو کنترل کنه. دست زخمی ولی هنوز قشنگ فرمانده‌اش رو بالا آورد و چشم‌هاش رو بست. روی زخمش رو بوسید و بدون توجه به چشم‌های گرد شده‌ی مرد، بوسه‌هاش رو تا بازوی عضلانیش ادامه داد و جای باند پیچی شده‌ی گلوله رو روی سینه‌ی برهنه‌ی مرد بوسید! هنوزم گریه می‌کرد. +اگه از دستتون می‌دادم... می‌مردم فرمانده... لب زد و چشم‌های خیس و نگرانش رو باز کرد و به چشم‌های فرمانده کیم داد... وقتی سکوت مرد رو دید با همون بغض خندید و دستش رو زیر بینیش کشید. +به چی این‌طوری خیره شدین فرمانده؟ -می‌خوام ببینم تا کجا می‌تونی گستاخانه پیش بری! +واقعا؟ واقعا می‌خواین بدونین؟ 𓂃ᬉ🪖 ミ𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝟑𝟖 𝐃𝐞𝐠𝐫𝐞𝐞 𝐂𝐢𝐫𝐜𝐮𝐢𝐭 ミ𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤, 𝐘𝐨𝐨𝐧𝐌𝐢𝐧 ミ𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐀𝐧𝐠𝐬𝐭, 𝐖𝐚𝐫, 𝐂𝐥𝐚𝐬𝐬𝐢𝐜, 𝐒𝐦𝐮𝐭 ミ𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: 𝐄𝐜𝐡𝐨
Black Hole🕳️ by Veritas_98
62 parts Complete
بلک هول 🪐 سرگذشت مرگ بی صدای یک ستاره، تبدیل شدن به سیاهچاله ست. برای سرپرست موفق ترین نشریه ستاره شناسی که سال ها پشت نقاب استیگما زندگی کرد، یک لمس کوتاه از نگاه بی ستاره‌ی سردبیر جدید و جوانش که با اسم جئون جانگکوک وارد زندگیش شد کافی بود تا برای نشون دادن کیم تهیونگِ وجودش به کل دنیا تلاش کنه! قسمتی از متن: "امیدوار بودم جایی ببینمت که تعریفی از زمان و مکان نباشه.. به هیچ تعریفی محدود نباشیم.. به هیچ دنیایی تعلق نداشته باشیم.. دوست داشتم جایی دستاتو بگیرم که سرد نباشه.. جایی که گرمای دستت تا آخر عمر بین دستام بمونه.. وقتی گفتی چشمام سیاهچاله دارن، خندیدم و هیجان زده شدم.. من دلم میخواست تورو توی سیاهچاله داشته باشم.. که نترسم از زود بودن یا دیر شدن.. که نترسم از آدمای اطراف.." °کاپل: کوکوی °ژانر: روزمره، انگست، رمنس، اسمات °وضعیت: به اتمام رسیده ⛔ بوک بلک هول متاسفانه به دلیل پاک شدن اکانت کوکی فمیلی از دسترس خارج شده بود و الان مجدد در این بوک آپ شده.
You may also like
Slide 1 of 10
No Body, No Crime🎭 [VKook, KookMin,YoonMin]✓ cover
Vkook || Kissing You cover
𝗣𝗼𝗶𝘀𝗼𝗻 𝗞𝗶𝘀𝘀║𝗞𝗼𝗼𝗸𝗩 ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ cover
𖧷COLOR - MONTH𖧷 cover
Tiptoe :::... (KOOKV ver.) cover
𝐓𝐡𝐢𝐫𝐭𝐲 𝐞𝐢𝐠𝐡𝐭 𝐃𝐞𝐠𝐫𝐞𝐞 𝐂𝐢𝐫𝐜𝐮𝐢𝐭 cover
The Nightmareᵏᵒᵒᵏᵛ (Full) cover
Deadlock [KookV] cover
Black Hole🕳️ cover
𝑳𝒐𝒔𝒕 𝑽𝒆𝒏𝒖𝒔 cover

No Body, No Crime🎭 [VKook, KookMin,YoonMin]✓

76 parts Complete Mature

ʚ Fanfiction ɞ ꒰ Couple: VKook, KookMin, YoonMin ꒱ ꒰ Genre: Romance, Crime, Angst, Smut🔞 ꒱ ″ تهیونگ پسر خوش گذرونی که تا به حال هیچ رابطه ای فراتر از سکس نداشته و علاقه ای هم به تجربه کردنش نداره سال اول کالج با جونگکوک آشنا میشه، هم اتاقیش توی خوابگاه و پسری درس خون که توی هر درسی نفر اوله اما دوستی این دو نفر از دوستی معمولی فراتر میره به خاطر علاقه ای که به هم پیدا کرده بودن اما هیچوقت به زبون نیاورده بودنش، موافقت می کنن تا پارتنر سکس هم باشن و به هم قول میدن احساساتشون رو وارد این رابطه نکنن تا دوستیشون رو از دست ندن اما جونگکوک به اندازه ی تهیونگ توی دور نگه داشتن احساساتش از این رابطه، ماهر نیست. بعد از مدتی جونگکوک به دلایلی تصمیم میگیره یه رابطه ی جدی و عاشقانه رو با یه شخص دیگه شروع کنه پارک جیمین، یکی از ارشد های محبوب دانشکده که سال آخر کالجش رو میگذروند جونگکوک تصور میکرد با این کار میتونه خودش رو از تهیونگ دور نگه داره و احساسات یک طرفه‌ای که به وجود اومده بود رو فراموش کنه، اما نمیدونست با شروع کردن یه رابطه با جیمین، پسری که بعد از تموم کردن درسش وارد شرکت طراحی مین یونگی میشه، پا توی چه دردسری گذاشته... دردسری که شاید حتی به قیمت جونش تموم بشه. ″ ˗ˏˋ Writers: Ana & Emrysˎˊ˗