𝐍𝐮𝐦𝐛
  • LECTURAS 2,889
  • Votos 784
  • Partes 9
  • LECTURAS 2,889
  • Votos 784
  • Partes 9
Concluida, Has publicado may 20, 2021
{کامل شده}

داستانی کوتاه از رابطه ی دو پسر. 
یکی از اونها متحمل درد و رنج جسمی و روحی بسیاریه، و دیگری متحملِ عشق به اونه. 


برشی از کتاب:
"شاید توی زندگی بعدی تونستم نجاتت بدم.
شایدم توی همین یکی، ولی با یه زندگی دیگه!"



*𝐖𝐞𝐥𝐥, 𝐟𝐮𝐧𝐧𝐲 𝐲𝐨𝐮'𝐫𝐞 𝐭𝐡𝐞 𝐛𝐫𝐨𝐤𝐞𝐧 𝐨𝐧𝐞
𝐁𝐮𝐭 𝐈'𝐦 𝐭𝐡𝐞 𝐨𝐧𝐥𝐲 𝐨𝐧𝐞 𝐰𝐡𝐨 𝐧𝐞𝐞𝐝𝐞𝐝 𝐬𝐚𝐯𝐢𝐧𝐠
'𝐂𝐚𝐮𝐬𝐞 𝐰𝐡𝐞𝐧 𝐲𝐨𝐮 𝐧𝐞𝐯𝐞𝐫 𝐬𝐞𝐞 𝐭𝐡𝐞 𝐥𝐢𝐠𝐡𝐭
𝐈𝐭'𝐬 𝐡𝐚𝐫𝐝 𝐭𝐨 𝐤𝐧𝐨𝐰 𝐰𝐡𝐢𝐜𝐡 𝐨𝐧𝐞 𝐨𝐟 𝐮𝐬 𝐢𝐬 𝐜𝐚𝐯𝐢𝐧𝐠...







𝐬𝐡𝐨𝐫𝐭 𝐬𝐭𝐨𝐫𝐲
𝐧𝐨𝐭 𝐚 𝐟𝐚𝐧𝐟𝐢𝐜𝐭𝐢𝐨𝐧
Todos los derechos reservados
Regístrate para añadir 𝐍𝐮𝐦𝐛 a tu biblioteca y recibir actualizaciones
or
#2naruto
Pautas de Contenido
Quizás también te guste
⌊ 🦉 Abditory 🦉⌉ de TheRealUniqueY
15 Partes Continúa
از سر گیری آپ، بعد از اتمام انیگما.🥀 جونیور، اشراف‌زاده‌ی دورگه‌ی ایتالیایی_کره‌ای درگیر پرونده‌ی قتل دختری جوان تو پشت صحنه‌ی سالن اپرا میشه و طی این جریان به بیون بکهیون خواننده‌ی اپرای آسیایی تبار برمیخوره. پسر خوش‌چهره و خودپسندی که تو ترقوه‌های سفیدش میشد دریا رو جا داد و لای موجِ موهای بلندش غرق شد. زمانی که جلوی شومینه‌ می‌نشست و پوست زبر مار رو زیر انگشت‌های باریک و بلندش نوازش می‌کرد مرموزتر از همیشه به نظر می‌رسید و باعث میشد جونیور ریچی به دلیلی که به خاطرش پا تو این خونه‌ گذاشته شک کنه. ━━━━━━ اوه سهون شعبده‌باز ماهریه که بعد از تلاش بسیار موفق میشه امتیاز اجرا تو بزرگ‌ترین سالن فلورانس رو کسب کنه ولی شب اول اجرا، درست زمانی که با دستیار 17 ساله‌اش لوهان بحث می‌کرد قتلی تو پشت صحنه رخ میده و سهون نمیتونه به آرزوی اجرا تو سالن محبوبش برسه‌. لحظه‌ای که حس می‌کرد اوضاع از این نمیتونه بدتر باشه به دست‌های خودش و دستیارش دستبند میزنن و به اتهام همکاری در قتل می‌برنش. 《🔱𝐀𝐛𝐝𝐢𝐭𝐨𝐫𝐲 🔱》 ⚜𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦s: Chanbaek Sekai/Hunhan ⚜𝘎𝘦𝘯𝘳e: 𝘙𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦 ~ dram ~ Mysterious~Smut
نیلوفر آبی  de user20576447
26 Partes Continúa
نیلوفر آبی 🪷 کامل شده کاپل : ووسان ، سونگجونگ ژانر ، رمنس ، پلیسی _تو این قدر پستی که حتی به پسر خودت هم رحم نمیکنی و اونو داخل همچین کثافتی کشیدی. _تو که میدونی سربازرس... این شغل خانوادگی ماست... بعد از من پسرم صاحب همه ی ایناست، این چیزیه که خودشم دوست داره... پسرم بهش نشون بده. لرزش بدن وویونگ داخل کمد بیشتر شده بود، این حرفا حس خوبی بهش نمیداد، صدای شلیک گلوله و جیغ مادرش باعث شد پسرک حتی نفس کشیدن رو هم از یاد ببره :یوبو... جی چان... جی چان... صدای شلیک دوم و صدای مادرش قطع شد :خونه رو بگردین مطمئنم پسرشون هم خونه ست. در اتاق باز شد، پسر جوان در حالی که اسلحه ای به دست داشت پا داخل اتاق گذاشت، با دقت و چشمایی سرد اطراف رو نگاه می‌کرد که کمد بزرگ داخل اتاق نظرش رو جلب کرد. به سمتش رفت و آروم درش رو باز کرد، پسری مچاله شده توی خودش در حالی که بدنش میلرزید و سرشو روی زانوهاش گذاشته بود اونجا نشسته بود. وویونگ هر لحظه منتظر بود صدای شلیک گلوله رو بشنوه و دردی زیاد بدنش رو پر کنه، اما به جاش صدایی سرد و یخی شنید :اینجا کسی نیست. سر وویونگ کمی بالا اومد، دستی اسلحه به دست رو دید که روی ساعد دست صاحب صدا خالکوبی یه نیلوفر آبی بود.
Quizás también te guste
Slide 1 of 10
Elayne cover
Curse of the wolves  cover
𝐏𝐑𝐎𝐏𝐇𝐄𝐂𝐘 cover
we kiss on the seventh night cover
عشق پنهان cover
⌊ 🦉 Abditory 🦉⌉ cover
moi de ton rêve cover
The fifth sense cover
نیلوفر آبی  cover
mi.. sin♡[Kookv]  cover

Elayne

52 Partes Continúa

«در تاریکی ایستاده بودم. نور بودی؛ آمدی و آنچنان بر تن سرما زده ام تابیدی که پس از تو نورانی شدم.»