Barkarole
  • Reads 70,570
  • Votes 14,679
  • Parts 53
  • Reads 70,570
  • Votes 14,679
  • Parts 53
Complete, First published May 25, 2021
Mature
←[کامل شده]→

- تو مثل رز سیاهی.
+ چرا رز سیاه؟
- فکرکنم دلیلشو خودت خوب بدونی...

 جیمین دیگه اون امگای آروم و شاد و سرزنده 4 سال پیش نبود. بعد از سه سال وحشتناکی که توی اون سازمان لعنتی تحمل کرده بود حالا درست مثل یک گل رز یخ زده به پایگاه پناه آورده بود؛ جایی که تبدیل به مکان امنش شده بود.. ولی مکان امنش میتونست تغییر کنه و 
جاش رو به میون بازوهای اون پسر مافیانمای خرگوشی بده؟


"+از اخرش معلوم میشه زمین جهنم یک سیاره دیگه‌است..."

ژانر: امگاورس، انگست، رومنس، اسمات
کاپل: کوکمین

#🥇 in JUNGKOOK 
#4 in JIMIN
#1 in Jikook
#1 in Kookmin 
#1 in vmin
#2 in smut
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add Barkarole to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
Black Swan ∥ Vmin [Completed] by Dreamer_cupcake
20 parts Complete
من اون شب به خودم و اون قوی سیاه قول دادم. قسم خوردم، که فرشتمو به همه ی آرزوهاش برسونم. و اون روحشو به من بخشید، بالهاشو به من هدیه کرد، که تا آخر عمر، تا جایی که مرگ مارو از هم جدا کنه، مواظبش باشم. " ∷∷∷∷∷ سر پسر کوچکتر که روی شونه هاش به خوبی جاخوش کرده بود رو آروم بوسید. ماه طلایی از این فاصله خیلی دست یافتنی به نظر میرسید، انگار اگه میپرید و دستهاشو باز میکرد، میتونست به چنگش بیاره و میدونست که بعدش با تمام وجود و عشق اونو به پسر کناریش هدیه میکنه، هرچیزی رو میده تا اون خنده بزرگ شیرینشو دوباره و دوباره ببینه. "امشب ستاره ها خیلی نزدیک مان، بی نهایت درخشان و زیبا، انگار هرکدومشون دارن باهام حرف میزنن، میخوای بدونی دارن چی میگن جیمین؟ " پسر کوچکتر پوست نرم دست بزرگتر رو لمس کرد و انگشت هاشونو بین هم قفل کرد "چی میگن تهیونگ؟ " لبهاشو به گوش پسر چسبوند و زمزمه کرد "دارن میگن باید براش آماده باشیم، دارن میگن بالاخره نوبت ماهم میرسه" .... Cover by: Infectedfantasy Vmin/short story
TENSION🍷(vkook) by seta8603
34 parts Ongoing
تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst Couple: vkook ،....secret ♡ Setayesh* این اولین تجربه فیک نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی
✧HOME✧ by timi_vkook
42 parts Ongoing
وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.. انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود! این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون عمارت هم تحت تاثیر خودش قرار میداد. هنوزم صدای مجری مو کوتاه و خوش قیافه شبکه خبر توی گوشاشون پخش میشد "کیم تهیونگ،تنها فرزند تاجر بزرگ،کیم دهیون گی است؟" _______________________________ قسمتی از داستان: ×گول چندتا بوس و بغل و نگاه پر لذت و نخور بدبخت! اینا همش شهوته..تهیونگ آدم خودخواهیه حالا که فرصتشو داره میخواد تمام استفاده اش رو ازت بکنه.اونی که اول و آخرش واسش میمونه منم مننننن! + تو به قول خودت چند سال جلو چشمش،بیخ گوشش و توی بغلش بودی ولی من و ندید انتخاب کرد.. اونم نه برای یه وان نایت برای ساختن تموم زندگیش توی بغلم!! _______________________________ کاپل:ویکوک ژانر:زندگی روزمره_رمنس_اسمات وضعیت:درحال آپ نوبسنده:@tiam_vkook
✓Let the Flames Begin✓| Kookmin by AuroraMM98
50 parts Complete Mature
«کلاس مینی تموم شد؟» جیمین در حالی که مقابل پنجره‌ی قدی ایستاده بود، بدون این که بچرخه سرش رو تکون داد. رایحه‌ی چوب صندل زیر بینی‌اش پیچید؛ سردردش شدیدتر شد. «بهش قول داده بودم بریم بیرون ولی انگار قراره بارون بیاد.» جیمین می‌تونست سینه‌ی محکم آلفایی رو که حالا پشتش ایستاده بود، با فاصله‌ی کمی از خودش حس کنه. این روزها انگار نزدیک‌تر از همیشه می‌ایستاد. به ابرهای تیره‌ای که سئول رو ناامیدکننده‌تر از همیشه نشون می‌دادن نگاه کرد. اشک گرمی روی گونه‌ی یخ‌زده‌اش غلتید. «داره بارون میاد.» ✨ وسط درگیری دو خانواده‌ی مافیایی در سئول، جیمین داشت تمام تلاشش رو می‌کرد تا جون خودش و دخترش رو نجات بده؛ تنها مشکل این جا بود که دیگه مطمئن نبود فرار کردن بهترین راه باشه. *** چنل تلگرام: Aurorafic ژانر: AU, Crime, OmegaVerse, Romance, Angst, Drama, Mpreg, Smut کاپل اصلی: Kookmin کاپل فرعی: Taejin, Namgi هشدارها: خشونت، تجا*وز و روابط بدون رضایت طرفین، روابط با افراد زیر سن قانونی، سقط ج*ین، افکار خودکشی، حمله پانیک، جراحت و آسیب فیزیکی Ranks: #1 جیکوک 1# جیمین
You may also like
Slide 1 of 20
Unwanted love  cover
borahae cover
༺𝑪𝒓𝒖𝒆𝒍 𝒀𝒐𝒖༻ cover
Black Swan ∥ Vmin [Completed] cover
𝐌𝐲 𝐀𝐥𝐩𝐡𝐚 cover
Metanoia | Kookmin + Sope cover
First kiss cover
Buried Alive VMIN-MINV cover
لورنزو | Lorenzo cover
comet cover
TENSION🍷(vkook) cover
✧HOME✧ cover
... cover
✓Let the Flames Begin✓| Kookmin cover
The little father cover
My Shy Boy cover
 Truth The Untold-Untruth  [kookmin]  cover
⊹⊱The Evanescence⊰⊹(Complete) cover
S1 : Nurse Twentieth / S2 : In The Name Of Love cover
kingship_kookmin cover

Unwanted love

37 parts Complete

جیمین یه دکتر موفق کاملا استریته (خودش اینجوری میگه) و از گی ها بدش میاد و عاشق دوست دخترشه! کوکی برادر جدید جیمین! یه خواننده گی موفق و خیلی تخس که میاد میشه بلای جون جیمین و تمام برنامه هاش رو بهم میریزه :) (این فیک دیگه توی تو پیج اینستا آپ نمیشه و فقط اینجا میزارمش) جیکوک💜