I think it was my fault
  • Reads 2,077
  • Votes 328
  • Parts 8
  • Reads 2,077
  • Votes 328
  • Parts 8
Ongoing, First published May 27, 2021
Mature
این بوک فقط در مورد  شیپ دازای و چویاست دلبندانم
از بقیه ی بانگو نمی نویسم😜
امیدوارم خوشتون بیاد 🐣
اگع خواستین به  پیجمم یع سر بزنین 🐥




♫︎خلاصه ی داستان♫︎

چویا یه دانش آموز دبیرستانیه که از قضا یه انسان نما هم هس و چی میشه اگع سال بالاییش دازای از این موضوع با خبر بشع؟



🚫برای افرادی که اوتاکو نیستن یا یاعویی دوس ندارن اصلا توصیه نمیشه 
🔞این داستان داری صحنه های باز سکس هستش اگه جنبه ندارین نخونین
و وسلام دیگع بدو بخون😂
All Rights Reserved
Sign up to add I think it was my fault to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
🧚‍♂️ Sleeping Beauty 🧚‍♂️ Completed by crazy_doctor94
102 parts Complete
📘 عنوان: #زیبای_خفته 🧚🏻‍♂ 👨‍❤️‍👨️ کاپل ها: کایهون/چانبک 🔍 ژانر: ر‌‌ُمنس، فانتزی، فلاف، خوناشامی، اسمات ✍🏼 خلاصه: کایهون ⬇️ همه با شنیدن اولین جیغ ها و تقلاهای یک نوزاد لبخند خوشحالی به لب هاشون میارن و با شوق بهش خیره میشن اما اوضاع برای اون نوزاد بیچاره! پسر پادشاهی که ملکش از قبل با مردی دیگه توی رابطه بود، اینطور نبود! هیچکس به نوزاد نیازمند توجهی نکرد و هیچکس تولدش رو تبریک نگفت.. اون نحس بود و این نحسی قرار بود برای تولدش، جادوگری رو بهش هدیه بده که اون رو از مادرش دزدیده بود...! چانبک ⬇️ نفرین شده ها اغلب چه شکلی بودند؟ در قدم اول هیچکس فکر نمی‌کرد که نفرین یک جادوگر بزرگ بتونه یک جادوگر دیگه رو به پست ترین موجود هستی، یعنی خوناشام ها، تبدیل کنه! بکهیون با چشمهای خودش نابود شدن زمین رو دیده بود.. و زمین جهنم شدش میخواست با وارد کردن انسانی به نام چانیول به زندگیش، خودش رو نشون بده و بهش لبخنده بزنه!
You may also like
Slide 1 of 10
🧚‍♂️ Sleeping Beauty 🧚‍♂️ Completed cover
mojito 𓏲 KV cover
𝐂𝐮𝐫𝐬𝐞�𝐝 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 cover
my bunny🐰 cover
La mia metà [نیمه گمشده‌ی من]  cover
My special omega cover
🐺𝑹𝒐𝒐𝒕𝒍𝒆𝒔𝒔 𝑨𝒍𝒑𝒉𝒂🌙 cover
NIGHT HUNTER - KOOKV cover
CAVE OF MEMORIES  cover
TᕼE ᒪOᔕT ᕼᗩᒪᖴ cover

🧚‍♂️ Sleeping Beauty 🧚‍♂️ Completed

102 parts Complete

📘 عنوان: #زیبای_خفته 🧚🏻‍♂ 👨‍❤️‍👨️ کاپل ها: کایهون/چانبک 🔍 ژانر: ر‌‌ُمنس، فانتزی، فلاف، خوناشامی، اسمات ✍🏼 خلاصه: کایهون ⬇️ همه با شنیدن اولین جیغ ها و تقلاهای یک نوزاد لبخند خوشحالی به لب هاشون میارن و با شوق بهش خیره میشن اما اوضاع برای اون نوزاد بیچاره! پسر پادشاهی که ملکش از قبل با مردی دیگه توی رابطه بود، اینطور نبود! هیچکس به نوزاد نیازمند توجهی نکرد و هیچکس تولدش رو تبریک نگفت.. اون نحس بود و این نحسی قرار بود برای تولدش، جادوگری رو بهش هدیه بده که اون رو از مادرش دزدیده بود...! چانبک ⬇️ نفرین شده ها اغلب چه شکلی بودند؟ در قدم اول هیچکس فکر نمی‌کرد که نفرین یک جادوگر بزرگ بتونه یک جادوگر دیگه رو به پست ترین موجود هستی، یعنی خوناشام ها، تبدیل کنه! بکهیون با چشمهای خودش نابود شدن زمین رو دیده بود.. و زمین جهنم شدش میخواست با وارد کردن انسانی به نام چانیول به زندگیش، خودش رو نشون بده و بهش لبخنده بزنه!