𝐁𝐞𝐭𝐫𝐚𝐲𝐞𝐫𖥷🕊
  • Reads 595
  • Votes 90
  • Parts 1
  • Reads 595
  • Votes 90
  • Parts 1
Complete, First published May 29, 2021
⟢ 𝑶𝒏𝒆𝒔𝒉𝒐𝒕◞

°° با فرود اومدن قطعه ای چوب به روی تن دختر، نگاه هر دو به اون قسمت دوخته شد.  
با به وجود اومدن سیلی از اشک ها بر روی صورت درخشان پسر کوچیکتر، ابروهاش بالا پرید و به آرومی پرسید.  
 "عاشقش بودی؟"  
هوسوک با چشم های پوشیده شده از لایه ای  اشک به چهره محو یونگی زل زد.  
" نمیدونم..."  
 پسر بزرگتر با شنیدن جواب تکراری هوسوک، پوزخندی زد و از بین دندون های کلید شده اش غرید:   
" من چی؟"...


⇝ 𝑵𝒂𝒎𝒆 : 𝐁𝐞𝐭𝐫𝐚𝐲𝐞𝐫𖥷🕊
⇝  𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : Sope
⇝ 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : Angst-Drama-Romance-Smut🔞𖨯
⇝ 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓 : Bahar
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add 𝐁𝐞𝐭𝐫𝐚𝐲𝐞𝐫𖥷🕊 to your library and receive updates
or
#646sope
Content Guidelines
You may also like
My everything ♥ by kook_Naghme_kook
6 parts Complete
ژانر : عاشقانه . اسمات . خوناشام . خشن . ماجراجویی کاپل : ویکوک . یونمین وضعیت : در حال آپ خلاصه: ( جونگ کوک پسر بچه ای معمولی که به خوناشام ها علاقه داره و با دوستاش میخواد به گردش بره . چی ميشه اگه کوک باخوندن یه کتاب سرنوشتش تغییر کنه اگه دوستاش اونو تنها بزارن اگه نویسنده کتاب زندگی جئون جونگ کوک یه خوناشام باشه اگه اون خوناشام کسی نباشه جز کیم تهیونگ.) [ هی یونگیا..اسم جانگکوک..از توی مخاطب هام پاک شده!! تعجب یونگی بیشتر شد که جیمین گفت*یعن..یعنی اون و خانوادش نابود.شدن..و همه خاطرات اونا..از ذهن مردم..پاک شده؟؟! اشکای جیمین جاری شدن و روی زمین افتاد *یعنی..فقط ما اونو..به یاد داریم؟!..مایی که خودمون..باعث مرگش شدیم؟!!] [ کوک با تعجب نگاهش کرد که تهیونگ ادامه داد -مثلا..شنبه ها بهتره که تا حد مرگ بترسونمت.. یکشنبه ها بهت تجاوز میکنم.. دوشنبه ها خونتو از همه جای بدنت میخورم.. سه شنبه ها میتونم به یه جا ببندمت و هرکار که میخوام باهات کنم.. چهارشنبه ها بهت استراحت میدم.. و پنجشنبه ها دوباره بهت تجاوز میکنم.. جمعه ها هم.. حالت تفکر به خودش گرفت و نیشخندی بهش زد بدن کوک به لرزه در اومد -بانداژت میکنم!! +این..اینا توکتاب..نبود..! -من نویسنده اون کتابم پس..میتونم تغییرش بدم درسته؟!]
Yes Master! [Kookv_yoonmin] by lin_world_Vkook
16 parts Ongoing
⚠️هشدار: این فن فیکشن شامل صحنه های باز جنسی، روابط خشن، بی دی اس ام(BDSM)، تجاوز، الفاظ به شدت رکیک(درتی تاک) و فضای تیرست! کیم تهیونگ، برده جنسی جدید جئون جونگوک! تهیونگی که با علم کامل و خواست خودش سراغ دنیای بی دی اس ام رفته. اون برای ارضای حس سلطه پذیری که از کودکی همراهش بوده زیر نظر دو نفر از مستر های آکادمی میر مین یونگی و جانگ هوسوک آموزش دیده. ولی سوال اینه جئون جونگوک ارباب مناسبی هست؟ اون اولین سلطه گر تهیونگ نیست ولی خاص ترینشونه! جوری که دست های بزرگ و تتو خورده اش رو روی بدن پسر میکشه و طوری که تنبیهش میکنه... یا حتی دیک فوق العاده و استعداد ذاتیش توی سکس...همه و همه زندگی رو برای تهیونگ بهتر و بهتر میکنه. البته نباید فراموش کرد که زندگی پستی و بلندی داره نه؟! این پستی و بلندی با ورود پارک جیمین و برگشت دوباره مین یونگی بیشتر هم میشه! "تنها چیزی که میخوام از دهنت بشنوم بله اربابه!" "بله ارباب!" ______________________________________ 𝐍𝐚𝐦𝐞 : بله ارباب! 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : Kookv, Yoonmin, yoontae 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞 : BDSM, Angst, Full Smut, slice of life Writer : @lin_world
You may also like
Slide 1 of 10
My everything ♥ cover
Devil's shadow: where's your god?! cover
I'll Shout If I See Blonde | VKOOK | Completed cover
یک بدبخت cover
𝔾𝕠𝕝𝕕𝕖𝕟-𝕙𝕒𝕚𝕣𝕖𝕕 cover
Incomplete wish (KooKV) cover
darkness touch  cover
Lips on your skin|Kookv cover
Yes Master! [Kookv_yoonmin] cover
He Is My Boyfriend ❢ Vkook cover

My everything ♥

6 parts Complete

ژانر : عاشقانه . اسمات . خوناشام . خشن . ماجراجویی کاپل : ویکوک . یونمین وضعیت : در حال آپ خلاصه: ( جونگ کوک پسر بچه ای معمولی که به خوناشام ها علاقه داره و با دوستاش میخواد به گردش بره . چی ميشه اگه کوک باخوندن یه کتاب سرنوشتش تغییر کنه اگه دوستاش اونو تنها بزارن اگه نویسنده کتاب زندگی جئون جونگ کوک یه خوناشام باشه اگه اون خوناشام کسی نباشه جز کیم تهیونگ.) [ هی یونگیا..اسم جانگکوک..از توی مخاطب هام پاک شده!! تعجب یونگی بیشتر شد که جیمین گفت*یعن..یعنی اون و خانوادش نابود.شدن..و همه خاطرات اونا..از ذهن مردم..پاک شده؟؟! اشکای جیمین جاری شدن و روی زمین افتاد *یعنی..فقط ما اونو..به یاد داریم؟!..مایی که خودمون..باعث مرگش شدیم؟!!] [ کوک با تعجب نگاهش کرد که تهیونگ ادامه داد -مثلا..شنبه ها بهتره که تا حد مرگ بترسونمت.. یکشنبه ها بهت تجاوز میکنم.. دوشنبه ها خونتو از همه جای بدنت میخورم.. سه شنبه ها میتونم به یه جا ببندمت و هرکار که میخوام باهات کنم.. چهارشنبه ها بهت استراحت میدم.. و پنجشنبه ها دوباره بهت تجاوز میکنم.. جمعه ها هم.. حالت تفکر به خودش گرفت و نیشخندی بهش زد بدن کوک به لرزه در اومد -بانداژت میکنم!! +این..اینا توکتاب..نبود..! -من نویسنده اون کتابم پس..میتونم تغییرش بدم درسته؟!]