(کامل شده)
هر شب وقتی خودشو برای خواب توی سرمای جنگل اماده میکرد فقط دو جمله توی ذهنش تکرار میشد
زنده بمونه...پیداش کنه
و تنها راه شکار نشدن، پوشاندن بویی بود که هیولاهار رو به خودش جذب میکرد
خب میریم که داشته باشیم:
کیم تهیونگ پسر به شدت لوس و سلیطه که فوبیا داره به سربازی ولی خب باید یه جایی با فوبیات رو به رو بشی.
جئون جانگ کوک ژنرال مغروری که همه سربازا ازش مثل سگ میترسن
چی میشه این دوتا جلوی هم قرار بگیرن؟
____________________________
کاپل: کوکوی
ژانر: فیک چت(در حد دو سه تا)،فلاف،اسمات،رمانتیک، مافیا، ددی کینک.....
تمام شده.