HISTORIA JAK Y/N WYDŁUBAŁA SOBIE OKO ŁYŻKĄ
  • Reads 19
  • Votes 0
  • Parts 2
  • Reads 19
  • Votes 0
  • Parts 2
Ongoing, First published Jun 22, 2021
Mature
jestem debilem
All Rights Reserved
Sign up to add HISTORIA JAK Y/N WYDŁUBAŁA SOBIE OKO ŁYŻKĄ to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
احساسات ماه 2 by SetayeshMaleki0
16 parts Ongoing
فصل اول : به پایان رسیده ✅ فصل دوم : .... کاپل اصلی :تهکوکیونمین کاپل فرعی: نامجین {اگر می خواید این فیکو بخونید باید از فصله اول که تو همین اکانت هست شروع کنید } ژانر : طنز ، اسمات🔞 ، امپرگ ، اکشن ، فورسام ، مافیایی چند سال از وقتی که علم پیشرفت کرده و کاپل های گی میتونن پیوند رحم کنن و باردار شن میگذره برای همین تعداد کمی ازشون بچه ها یا نوه هاشون میتونن بدون پیوند رحم باردار شن انقد تعدادشون کمه و انگشت شمار که خیلی ها در این باره چیزی نمیدونن °°°°° خانواده ای چهار نفره که با اومدن بچه هاشون به دنیا بزرگ تر میشه کلی فراز و نشیب تو خانواده و دنیای بیرون اتفاق می افته که ممکنه هر لحظه خانواده رو از هم بپاشونه و نابود کنه، خانواده ای که ممکنه تو این فصل نابود شدنشو ببینین، این داستانه خانواده ی کیمه ، و تازه شروع داستان خانواده ی بزرگ و قدرتمندشونه **** آنچه در این فصل خواهید دید : ؟ چرا دزدیدمش ؟ واقعا فکر کردین اون نقش بازی کردنا واقعیت داره ؟ من هیچوقت دلم نمی خواسته نوکر شما بشم - تو حق نداری سیگار بکشی ؟ اپاا من. من یکیو کشتم ؟زارت ؟ چرا اون ؟ چرا عزیز ترین فرد زندگیم ؟ چرا باید میمرد ؟ ؟ واقعا خسته نمیشی انقدر میری دِیت دایی ؟ ؟ وقتشه برات استین بالا بزنیم ، از سینگلی داری بوی ترشی میگیری
احساسات ماه by SetayeshMaleki0
59 parts Complete
فصل اول تموم شده ✅ فصل دوم در حال اپ کاپل اصلی :تهکوکیونمین کاپل فرعی: نامجین ژانر : طنز ، اسمات🔞 ، امپرگ ، اکشن ، فورسام ، مافیایی چند سال از وقتی که علم پیشرفت کرده و کاپل های گی میتونن پیوند رحم کنن و باردار شن میگذره برای همین تعداد کمی ازشون بچه ها یا نوه هاشون میتونن بدون پیوند رحم باردار شن انقد تعدادشون کمه و انگشت شمار که خیلی ها در این باره چیزی نمیدونن *** ×حالا که فکرشو میکنم دو ماه مثل برق و باد گذشت -هوم +درسته زود گذشت ولی ما در راه این اتفاقات چند بار ایست قلبی رو رد کردیم * امیدوارم این اتفاقا وقتی بچه داره بدنیا میاد نیفته -قول اتفاق نیفتادن نمیدیم ولی مطمئن باشین کاملا مواظب تونیم × فقط اگه بچه هام در راه مواظبت چیزیشون بشه پارتون میکنم -+چشم جیمین به اسمون نگاه کرد ×دلم می خواد به ماه دست بزنم +این خواستت یکم سخته ولی نشدنی نیست ، بچه ها بدنیا اومدن می بریمت -پس من یه هماهنگ کنم با ناسا ؟ ×یاا من هرچی گفتم باید انجام بدین ؟ -+اره ×خب کار درستی میکنین ولی این یکی نیاز نیست - مطمئنی ؟ ×مطمئنم -خب اگه اینطوریه که باشه × میدونین چیه از خنگیتون میشه کارخونه تولید برق ساخت -بیب تولید برق نیروگاه داره نه کارخونه +درستش نیروگاه تولید برقه ×حالا هرچی نوه های انیشتین
You may also like
Slide 1 of 10
اردیبهشتِ سوخته. cover
نامه های خوانده نشده..! cover
P.S. cover
Fanfiction Quotes cover
•𝙈𝙞𝙧𝙖𝙘𝙡𝙚• cover
A love that started with pain..🖤🔥 /..عشقی که با درد شروع شد  cover
Love is an  illusion  cover
احساسات ماه 2 cover
احساسات ماه cover
𝙺𝚒𝚖 𝙵𝙰𝙼𝙸𝙻𝚈 ❤️🔞 cover

اردیبهشتِ سوخته.

7 parts Complete

[کامل شده] "اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۶ زمانی بود که لای کتاب جلد سفیدش یک عکس سیاه و سفید نگه میداشت" خلاصه ی کتاب: دو دوست قدیمی، یکی با سری پر از سودا و دیگری با قلبی پر از عشق به هنر. اتفاقات دست به دست هم میدن، کوچه های خاکی و رنگ‌پریده ی اصفهان شاهد ذره های فیروزه ای رنگ احساسات اون دو نفرن. اما پایان داستان به چه رنگی رغم میخوره؟ [فنفیکشن نیست. محل وقوع: ایران دهه ی پنجاه شمسی]