just You پایان یافته
  • Reads 16,903
  • Votes 4,435
  • Parts 33
  • Reads 16,903
  • Votes 4,435
  • Parts 33
Complete, First published Jun 28, 2021
گونه ی خیس از اشک مرد روبرو را با ملایمت نوازش کرد نگاه غمبارش را به چشمای متعجب و نگرانش دوخت 

چرا ...چرا زودتر بهم نگفتی

مرد به سرعت نگاهش را گرفت سرش را پایین انداخت و به دست پسرک که روی بازویش جا خوش کرده بود و نوازشوار حرکت میکرد چشم دوخت

با ملایمت فک مرد را میان انگشتانش فشرد و به سمت خودش برگرداند بار دیگر عاجزانه درخواست کرد
بهم بگو....چرا نمیخواستی بدونم

هنوز ازنگاه کردن به چشمان کشیده و خمار پسرک امتناع میکرد صدایش گرفته بود و لحنش کمی حق به جانب به نظر می آمد
تو هیچوقت عاشقم نمیشدی .....
نمیخواستم ...از دستت بدم....
بار دیگر چشمان خمارش پر شده بود اشکهایش به آرومی پایین می افتاد بغضش را فرو‌ داد
حتی...حتی با اینکه میدونستی داری عذاب میکشی!!؟
مستقیم در چشمان غمبار پسرک خیره شد
میخواستم هر طور شده کنارم بمونی ‌...به هر قیمتی....
All Rights Reserved
Sign up to add just You پایان یافته to your library and receive updates
or
#581bl
Content Guidelines
You may also like
15 minutes extra time : پانزده دقیقه وقت اضافه by Supernatural313
12 parts Ongoing
📌وضعیت: پایان یافته.⌛🖤 L⚽VE : +درسته که ما پایان قشنگی نداشتیم؛ اما داستان قشنگی داشتیم... و همین برای فراموش نکردنت کافیه... نمیدونم کجایی، چیکار می‌کنی، حالت چه طوره... ولی دوست دارم همیشه برات بهترین باشه.... یادته ما باهم چه قدر برای رویاهامون تلاش می‌کردیم؟ یادته چه قدر راجع به زندگی گپ می‌زدیم؟ حالا سرنوشت اینطوری رقم خورد که از هم جدا باشیم، امیدوارم به رویاهات و آرزو هات برسی:) تولدت مبارک...|۵اوت۲۰۱۹ #S_M_H : خطا... صدای سوت داور و نگاه آلوده به اخم بازیکن ها به سمت شماره هفت، بازیکن خط دفاع وانگ ییبو : ییبو هیچ معلومه چند وقته چت شده؟ رفیق چهارساله‌اش با نگرانی و درحالی که دست بر شانه او گذاشته بود و پرسید نگاه ییبو اما به اطراف! گویا زمین به دور سرش می‌چرخید و همه چیز را به محوی می‌رفت همه چیز به جز مربی جدید! او را چه شده بود جز عشق؟ عشقی که با گذشت چهار سال هنوز در کنج قفسه‌ی سینه‌اش می‌تپید، عشقی که هیچ‌گاه جسارت بیان‌اش را پیدا نکرد آخر او همیشه خط دفاع بازی می‌کرد نه حمله! از دور عاشق شد و پیش از آنکه جسارتی در دل بکارد عشق‌اش را در ازدحام شهر گم کرده بود؛ او از آن جا رفته بود، رفته بود و اما حالا...او اینجا بود! اینقدر نزدیک... ⚽ چند شات همراه من بشوش همراه عشقی درمیان زمین چمن فوتبال
Shine in the dark by haniehislamy
37 parts Ongoing
کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : 1 : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، انمیز تو لاورز ، اسمات 2 : تراژدی ، انگست ، دارک رمنس 3 : سفر در زمان ، رمنس ، هپی اند (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟ و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش ! **** _ ازت متنفرم... _ همچنین! و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد.‌‌... ****** قلبی که هیچ وقت نمی‌تپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود ! _بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... ! لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم ! ****** سوال اینجاست‌‌.... ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟ ****** قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه ! قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده ! قسمت سوم : .....؟ [توی این فیک همه چیز میدرخش
You may also like
Slide 1 of 10
Dozham  cover
Tunnel(کامل‌شده) cover
15 minutes extra time : پانزده دق�یقه وقت اضافه cover
پرسه در نیمه شب cover
Shine in the dark cover
Black & White cover
Heartbeat |sevensome| cover
شوهر یک دقیق�ه ای (bjyx)✔️ cover
Loving you  cover
Mine cover

Dozham

22 parts Complete

ساعت ها بی آنکه حرف بزنم خیره به رویش نگاه کردم، چای او یخ کرد قهوه ام یخ کرد با این حال نگاهش می کردم؛ صندلی چوبی او خالی از او بود اما نگاه می کردم نگاه می کردم زمانی که آنجا می نشست و خنده کنان دل من را می لرزاند ... میدانم که او رفت .. می دانم و باز می دانم که دیگر هرگز با کسی بر خورد نخواهم کرد که باعث شود قلب و احساس فرسوده ام را بتکاند. دوست داشتن شخصی؛نیرو کوری می خواهد. آغاز هر دوست داشتنی چشمان کور می خواهد برای پریدن از صخره ای! صخره ای که کورکرانه باید پرید و آدمی فکر کند؛ این کار را نخواهد کرد. می دانم می دانم که دیگر هرگز نخواهم پرید من تماما دُژَم هستم ! «دُژَم» یعنی کسی که همزمان خشمگین و غمگین است . مثل وقتی که دلت تنگت میشوم و هیچ کاری از دستم برنمیاید ! *** نویسنده:Mahi تایپ:ZSWW