وقتی جونگ کوک و تهیونگ میفهمن در زندگی گذشته همدیگه آفرودیت و آرس بودن دستش رو روی گونه های خیس پسر کشید، با هجوم اشک های گرم پشت پرده ی چشمهاش زمزمه کرد : -تهیونگ... تو آفرودیتی ؟ آفرودیت من؟ همون الهه ی زیبای من، که لب هام جای جای طعم بدنت رو چشیده و تنت رو فتح کرده چشمهای من همیشه محتاج دیدن ذره ذره وجود زیبای خواستنیت بود من... آرس.... خدای جنگ من پایه های خشم و اندوه و گریز بودم اما آفرودیت تو وجود من رو به عشق دوختی *توجه آفرودیت در اینجا مذکر است 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : 𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯 Cover by :@uglyndepressed