Fairy Tale Author
  • Reads 445
  • Votes 98
  • Parts 3
  • Reads 445
  • Votes 98
  • Parts 3
Complete, First published Jul 05, 2021
༢ #Scenario

Completed. 

શ |•Name: Fairy tale author
શ |•Genre: Fantasy-Fluff- Romance-Smut
શ |•Couple: VKook-KookV

کیم تهیونگی که نویسنده باشه، می‌تونه واسه بردن دل دوست‌پسر حساسش سبک نوشتاریش رو عوض کنه و یه متن فوق کیوت بنویسه؟ 

*این سناریو سه پارت داره و اسمات کوکوی نداره، فقط پارت اولش کوکویه یجورایی... بدون اسمات اما اسمات ویکوک داره. ^-^
All Rights Reserved
Sign up to add Fairy Tale Author to your library and receive updates
or
#405fantasy
Content Guidelines
You may also like
Revenge or interest? by cameliasynthesis
4 parts Ongoing
Revenge or interest ازدواج تنها راه صلح اون دو خانواده بود . امگایی که بخاطر گذشته ی پدرش مجبور به ازدواج با الفایی که عاشقش نبود و رسوایی که حقش نبود شد . همه چیز اینجا تموم نشد وقتی که همه فکر میکردن با ازدواج گذشته فراموش میشه! درحالی که گذشته هر روز براشون تکرار میشده و امگای رسوا بیشتر قربانی این ازدواج می‌شد . ******************************* _ زندگی من ، امگای من ، همه چیز من به خودم ربط داره صد بار گفتم بازم میگم پسر جئون الان امگای منه اونجور که باید تقاص گناه پدرشو داد بقیش دیگه به هیچکس ربط نداره _ بهت گفته بودم فکر دور زدنمو از سرت بنداز بيرون فکر کردم تو این زندگی سگی موندگارت کردم ، اما انگار تا بچه نیاریم هوس رفتن از سرت نمیوفته _ من هیولا نیستم جونگکوک ، از من نترس هرکاری کرد‌م مقصرش شما بودید چه اون روز توی قبرستون چه امروز تو این اتاق ... + داداشت ابروی منو برد اذیتم کرد ، چندین و چندبار کارم به دکتر کشید + اما روی تخت عقایدش فرق می‌کرد دستاش بی رحم می‌شد اون ... اون دیوونست تعادل نداره خیلی از کاراش منو میترسونه ،‌ هنوزم ازش میترسم ! restore to vkook couple ✨️ couples: yoonmin and anothers Jener: omegaverse , moreg , dark romance ‌
TEKRAR |kookv by 1387_kokv
26 parts Ongoing
چطور الفا ها و امگا ها پدید اومدن؟ روزی روزگاری در امپراطوری جئون که همه مردمی عادی و بتاهایی بودند که به خاطر یک نفرین ابدی گرگاشون مرده بود؛ الفایی بدنیا میاد که سر نوشت همرو تغیر میده، با بدنیا اومدن اون آلفا امگایی بدنیا میاد تا جفت اون آلفا و همراهش باشه. اولین امگا و آلفا بعد از گذشت هزاران سال به دنیا میان. این یک نفرینه؟ یا شایدم لطف الاهه ی ماهه؟ هیچ کس نمیدونه. ....................... _تو... تو بو میدی! چشمات چشمات قرمزن! _تو ام بو میدی؛ تو ام چشمات ابی! تو همون اومگای توی افسانه ها هستی؟ ................ _عاحح... آلفا محکم تر... همینه _دوسش داری؟ وقتی... با دیکم پروستاتت رو له میکنم خوشت میاد؟ ☆☆☆ بچه ها لطفا از چند تا پارت اول تصمیم نگیرید داستان تازه از پارت 10 به بعد جالب میشه ☆☆☆ کاپل اصلی: کوکوی کاپل فرعی: خودتون متوجه میشید 😉 ژانر: اسمات، انگست،تاریخی،تناسخ، امگاورس، امپرگ، عاشقانه،بی ال. وضعیت: کامل نشده #کوکوی #kookv 🥉تناسخ 🥈تاریخی 🏅tehkook
𝙄'𝙢 𝙋𝙖𝙞𝙣, 𝙃𝙚 𝙄𝙨 𝘾𝙪𝙧𝙚! by Shina9897
14 parts Ongoing
جدا کردن دستای پسر که با گستاخی کمرشو گرفته بودو به دیوار پشت سرشون تکیه اش داده بود، کمتر از سه ثانیه طول میکشید اما بی حوصله چشماش رو توی حدقه چرخوند و ترجیح داد بی حرکت بمونه. البته این خونسرد موندش تا موقعی ادامه داشت که نفس های داغ پسرو توی گردنش حس نکنه! _ بزار وارد قلبت بشم چشم عسلی! این سد دفاعی که بین خودمون کشیدیو بشکن و اجازه بده دستام جز به جز تنت که چیزی جز سرما و بی مهری ندیده تسکین بدن! دندون هاش رو از خشم و بی پروایی پسر روی هم فشردو طی یک حرکت ساده و حرفه ای دستای پسرو از دور کمرش پس زد و در حالی که با لذت به صورت تو هم رفته از دردش که ناشی از پیچوندن مچ دستش بود، خیره میشد با لحن سردی غرید. _از حدت فراتر نرو جئون! برام شکوندن دست هایی که دم از تسکین دادنشون میزنی راحت تر از آب خوردنه! ________________________________ ترسیده و مضطرب با دستای لرزون سعی کرد حلقه دست های محکم و خشنی که مثل مار به دور تنش پیچیده بود رو از خودش جدا کنه اما بی فایده بود. _چ..چی از جونم میخوای؟ ولم...کن!! _برمیگردی به آغوشم...جایی که بهش تعلق داشتی جئون..! 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲:𝗞𝗢𝗢𝗞𝗩,𝗩𝗞𝗢𝗢𝗞,𝗦𝗘𝗖𝗥𝗘𝗧 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲:𝗥𝗼𝗺𝗮𝗻𝗰𝗲, 𝗥𝗲𝗮𝗹 𝗹𝗶𝗳𝗲, 𝗣𝘀𝘆𝗰𝗵𝗼𝗹𝗼𝗴𝗶𝗰𝗮𝗹, 𝗦𝗺𝘂𝘁
You may also like
Slide 1 of 10
.•🍭𝒍𝒂𝒏𝒅 𝒐𝒇 𝒅𝒘𝒂𝒓𝒗𝒆𝒔 🍭•✔️ cover
Revenge or interest? cover
Alpha Male | Kookv  cover
𝐂𝐫𝐚𝐳𝐲 𝐂𝐚𝐥𝐦 cover
seven⁷ cover
Hyunlix. cover
TEKRAR |kookv cover
Good For You |Kookv| cover
𝙄'𝙢 𝙋𝙖𝙞𝙣, 𝙃𝙚 𝙄𝙨 𝘾𝙪𝙧𝙚! cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover

.•🍭𝒍𝒂𝒏𝒅 𝒐𝒇 𝒅𝒘𝒂𝒓𝒗𝒆𝒔 🍭•✔️

11 parts Complete

Kookv 🧁سرزمین کوتوله ها^^ •completed• • راستی! داستان بند انگشتی هارو شنیدین؟ نشنیدین؟؟پس بیاین باهاشون آشنا شیم^ •°اینجا سرزمین کوتوله هاست🍰 بند انگشتی هایی که زیر بوته های توت فرنگی پارکا و جنگلا و خیلی جاهای دیگه زندگی میکنن ولی ما ازشون بی خبریم🍭 و حالا میخوایم با هفت کوتوله داستانمون آشنا شیم و ببینیم این بند انگشتی های وروجک چه بلایی سر ما آدمای بدبخت میارن که خودمون ازش بی خبریم. اوه قبلش یه هشدار بدم ⛔ 🚫 در حین خوندن این فیک خطر ابتلا شدن به بیماری قندی و دیابت بسیار زیاد است❗ پس با احتیاط بخوانید و اکلیل های خود را روی سر و صورت ما نپاشید. با تشکر🟣 لاو یو آل♡ کاپل :کوکوی ژانر: سوییت/فلاف/امپرگ/اسمات تاریخ شروع: ۱۴۰۰/۱۰/۸ پایان: ١۴۰۰/۱۲/۱۰ •~Cover by : MJ_storiess