•𝐀 𝐓𝐡𝐢𝐞𝐟 𝐎𝐟 𝐓𝐢𝐦𝐞-⏱️✅ - matricaria- - Wattpad

•𝐀 𝐓𝐡𝐢𝐞𝐟 𝐎𝐟 𝐓𝐢𝐦𝐞-⏱️✅

Reads 7,288
Votes 1,364
Parts 41

Reads 7,288
Votes 1,364
Parts 41

Mature

fantasy gulf mew mewgulf tharntype انگست تارن تایپ تخیلی فارسی فانتزی فنفیکشن میو میوگالف گالف

~𝑴𝒆𝒘/𝑮𝒖𝒍𝒇**میو گالف**~

-•خلاصه:گالف کاناووت دانشجوی نخبه ی دانشگاه ماهیدوله که تونسته با سن کمش بیشتر از صد تا اختراع داشته باشه و یکی از اختراعاتش درست کردن وسیله ای با استفاده از کرم چاله هاس تا بتونه به گذشته سفر کنه . درست وقتی که چیزی به ثبت اختراعش نمونده و زندگیش مسیر عادی خودشو طی می‌کنه یه فرد ناشناس ماشین زمانش رو می‌دزده و با چرخوندن اهرمش سرنوشت گالف رو برای همیشه عوض می‌کنه!

ژانر: علمی ، فانتزی ، فیوچر ، رومنس ، انگست ، تخیلی ، هیستوریکال.

~وضعیت: تکمیل شده📤~


⚠️𝑵𝒐 𝑺𝒆𝒙𝒖𝒂𝒍 𝒗𝒊𝒐𝒍𝒆𝒏𝒄𝒆⚠️

𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫:- 𝐦𝐚𝐭𝐫𝐢𝐜𝐚𝐫𝐢𝐚.All Rights Reserved

fantasy gulf mew mewgulf tharntype انگست تارن تایپ تخیلی فارسی فانتزی فنفیکشن میو میوگالف گالف

Table of contents

41 parts

Sign up to add •𝐀 𝐓𝐡𝐢𝐞𝐟 𝐎𝐟 𝐓𝐢𝐦𝐞-⏱️✅ to your library and receive updates

or

Content Guidelines

You may also like

Flower by Green_20w

Flower قسمتی از فیک: _من جئون جونگکوک جانشین و فرمانده اصلی کل باند برم پیشه همکارام و بابام بگم "من جانشین و فرمانده باند حامله هستم. دیگه جلو من صداتون رو بلند نمیکنید،تفنگ دست نمی گیرید،تیراندازی نداریم و همچنین خون چون قند عسلم میترسه " به نظرت بابام با اردنگی از باند پرتم نمیکنه بیرون یا مثلا موقعه عملیات وقتی که باید یکی رو بکشم دست بکشم رو شکمم بگم:قند عسلم چشماتو گوشات رو بگیر آفرین عسل بابا بعد از اینکه کشتمش بخاطر هورمون های حاملگی بزنم زیر گریه و بگم جککککک کامبکککککک؟؟عمرا نمیخوامممم تهیونگ بخاطر چرت و پرت های بانمک جونگکوک خندید و گفت _ولی خیلی خوش خوشانت میشه هاااا _چی؟نوموخامممم ژانر ها:امگاورس، معمایی، رومنس، مافیایی، تاحدودی کمدی

Come With me(translated) by Ha_ka_ni

خلاصه ای از داستان: بازیگر معروف شیائو ژان برای فرار از نفرت ها و رسوایی های پیش اومده پا به دهکده ی کوچیکی میزاره تا بتونه کمی هم که شده استراحت کنه و آرامش رو توی تک تک سلول های قلبش حس کنه. اینجاست که با پسر جوون وانگ ییبو که شخصیتی آزاد و منحصر به فرد خودش رو داره، آشنا میشه. با وجود احساسات و روابط پیش اومده، می تونند آینده ای داشته باشن؟ ژانر: رمنس ، درام ، اسمات کاپل: ییژان نویسنده : yizhan-love مترجم: Ha_Ka_Ni

The Persian Boy by Niyusha_Y

روایتی واقعی از رابطه‌ی اسکندر مقدونی و معشوق ایرانی‌اش. مجلهٔ ادوکیت «پسر ایرانی» را در میان ۱۰۰ رمان برتر همجنس‌گرایانه جای داده است. ~ به قلم ماری رنولت سال ۱۹۷۲ 🥇#1- persia

freedom 3 : beginning of the end by parnian_tkp

-تموم شد...دیگه تموم شد... دیگه نمیذارم هیچ چیزی ما رو از هم جدا کنه... قول میدم!

ʚ Fieretic ɞ by BakaOsui

↜از تجربه‌های کوچیکی که داشت میدونست که احساسات چیزی نیست که به راحتی از بین برن. همیشه اون گوشه نشستن و منتظرن تا موقعی که اصلا دلت نمیخوادشون بهت حمله کنن. و برای جونگکوک این تجربه همین الان بود. همین الان که داشت یه دختر رندوم رو توی کلاب موردعلاقه‌اش به فاک میدادー و تنها چیزی که میتونست بهش فکر کنه هوسوک بود و هوسوک. بودن با هوسوک چطوری میتونست باشه؟ حس دستهای پسر بزرگتر روی تنش چه حسی داشت؟ چه حسی داشت اگه توی گوشش براش شعر زمزمه میکرد؟ احساساتش به جونگ هوسوک واقعی و حقیقی بودن و فراموش کردنشون غیرممکن. و شاید هم، نمیخواست که فراموش کنه. Written by @boywithmin on Ao3

🐺𝑹𝒐𝒐𝒕𝒍𝒆𝒔𝒔 𝑨𝒍𝒑𝒉𝒂🌙 by Shina9897

با غرش بلندی که کرد سر هر دو پسر هول زده سمتش چرخیدو جونگکوک با دیدن پسر مو طلایی که با چشمای خمار آبی لرزون، بهش خیره شده بود اونجا بود که حس کرد تیری به قلبش خورده و به آخر خط رسیده.... اون چطور تونسته بود همچین کاریو بکنه؟ با خشم و ناراحتی شدیدی که توی قلبش حس میکرد به چشم های ترسیده امگاش نگاه کرد،امگایی که حالا از ترس مانند بید می‌لرزید... اون چیکار کرده بود؟! 🌙🐺 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲🐺: 𝗼𝗺𝗲𝗴𝗮𝘃𝗲𝗿𝘀, 𝗮𝗻𝗴𝘀𝘁, 𝘀𝗺𝘂𝘁,𝗺𝗽𝗲𝗿𝗴 𝗰𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲🌙:𝗞𝗼𝗼𝗸𝗩, 𝗛𝗼𝗽𝗲𝗩 𝘀𝘂𝗯 𝗰𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲💙:𝗬𝗼𝗻𝗺𝗶𝗻 ,𝗻𝗮𝗺𝗷𝗶𝗻 💢فیک انگست زیادی داره پس لطفا اگه روحیشو ندارین نخونین💢

mojito 𓏲 KV by the_popola

مـــوهیـتو! تی. کیم، نویسنده‌ی معروف داستان‌های کلیشه‌ای نوجوانان بود. پس از اتفاقی، یکی از کتاب‌هاش ازش عصبانی می‌شه و اون رو به داخل خودش تبعید می‌کنه و نویسنده به مدتی نامعلوم داخل کلیشه‌ای ترین کتاب خودش، موهیتو، گیر می‌کنه. ──────⊹⊱✫⊰⊹────── ژانر:کمدی، ایو، فانتزی، امگاورس. کاپل:کوکوی.

قدرت زندگی (bjyx)✔️ by amaneyurinago

پایان یافته ●سین شیائو نقاش ماهری که از خانوادش جدا میشه تا نقاشی را از فردی که همه در ارتباط باهاش حرف می زدن یاد بگیره ولی طی حادثه ای کشته میشه ******************************************** شیائو ژان نجیب زاده ای که برخلاف میلش مجبور میشه به دربار سلطنتی راه پیدا کنه و توسط کسی که روزی به عنوان برادرش می شناخت کشته میشه ******************************************** تناسخ ... راهی که زندگی یکی از این دو نفر را کاملا عوض میکنه ●کاپل : ییژان ●تاپ : ییبو ● تعداد پارت : 15 ●پایان : هپی اند ●○کانال : WindFlowerFiction○● ●top : wang yibo ●bottom : xiao zhan

NIGHT HUNTER - KOOKV by Alaric_Fiction

در دنیایی که قدرت در سایه مافیا پنهان شده، مردی از خاندانی قدرتمند، زندگی پرمخاطره‌ای را در پیش گرفته است. او در کنار دخترش، در تاریکی امپراتوری خود گام برمی‌دارد. اما یک شب، راز هولناکی از اعماق دریا سر برمی‌آورد. در اعماق تاریکی، رازهایی نهفته است که فقط دریا می‌داند.... موجی از فلس‌های آبی، در تاریکی شب می‌درخشد... موجودی افسانه‌ای، با موهایی به رنگ آسمان و فلس‌هایی که نوری از جنس دریا را ساطع می‌کنند، در قفس اسارت گرفتار شده است. مرد مافیایی، با میل به قدرت و رازگشایی، این معشوق اقیانوس را به قلمرو خود می‌برد. اما این آغاز ماجرایی شگفت‌انگیز است. رازهای ناگفته،عشق ممنوعه،و نبردی برای آزادی،تار و پود داستانی را می‌بافند که در آن،مرز بین انسان و افسانه،تاریک و روشن،و عشق و نفرت،درهم می‌شکند. • • ≈ Fic ↬ NIGHT HUNTER ≈ Couple ↬ KOOKV ≈ Genre ↬ Romance , Mafia , Fantasy , Smut , Angst , Mermaid ≈ Age Category ↬ NC +18 ≈ Writer ↬ Alaric

Heaven Sin by Megasam_f_f

🔹️مقدمه : وین : من عاشق جهنمم اگه تو گناهم باشی :) این جور جهنم ها بهشتن ... تو عاشق چی هستی؟ - من عاشق جهانگردی ام !(دستش رو به حالت تحریک کننده ای ، خیلی آروم روی رون وین میکشه و ادامه میده) جهانگردی خیلی خوبه ! چون بدن تو دنیامه ... 💦😈 📌 وضعیت : پایان یافته

You may also like

Slide 1 of 10

Come With me(translated) cover

The Persian Boy cover

freedom 3 : beginning of the end cover

ʚ Fieretic ɞ cover

🐺𝑹𝒐𝒐𝒕𝒍𝒆𝒔𝒔 𝑨𝒍𝒑𝒉𝒂🌙 cover

mojito 𓏲 KV cover

قدرت زندگی (bjyx)✔️ cover

NIGHT HUNTER - KOOKV cover

Heaven Sin cover

Flower

Flower قسمتی از فیک: _من جئون جونگکوک جانشین و فرمانده اصلی کل باند برم پیشه همکارام و بابام بگم "من جانشین و فرمانده باند حامله هستم. دیگه جلو من صداتون رو بلند نمیکنید،تفنگ دست نمی گیرید،تیراندازی نداریم و همچنین خون چون قند عسلم میترسه " به نظرت بابام با اردنگی از باند پرتم نمیکنه بیرون یا مثلا موقعه عملیات وقتی که باید یکی رو بکشم دست بکشم رو شکمم بگم:قند عسلم چشماتو گوشات رو بگیر آفرین عسل بابا بعد از اینکه کشتمش بخاطر هورمون های حاملگی بزنم زیر گریه و بگم جککککک کامبکککککک؟؟عمرا نمیخوامممم تهیونگ بخاطر چرت و پرت های بانمک جونگکوک خندید و گفت _ولی خیلی خوش خوشانت میشه هاااا _چی؟نوموخامممم ژانر ها:امگاورس، معمایی، رومنس، مافیایی، تاحدودی کمدی