᭝‌ 𝐃𝐚𝐝𝐝𝐲
  • Reads 23,229
  • Votes 2,765
  • Parts 16
  • Reads 23,229
  • Votes 2,765
  • Parts 16
Complete, First published Jul 08, 2021
،، وضعیت: پایان یافته 𓏲

⤎ کیم تهیونگ مرد موفقی که توی هیچ چیز شکست نمی‌خورد و نمونه کامل یک انسان کامل بود، تنها توی یک چیز شکست خورده بود.
خانواده!
بعد از مرگ تنها همسر و معشوقش، مجبور بود دخترش کیم مینی، که مسئول مرگ مادرش بود رو بزرگ کنه.
بچه‌ای سیزده ساله که تنها در طلب خواستن مهر پدری بود که بهش بی‌توجهی می‌کرد.
اما با ورود به چهارده سالگی و پارک جیمینی که توی مدرسه باهاش آشنا شد، اوضاع رو خیلی جالب‌تر می‌کرد!

⋅───╼─╾───⋅

- تا حالا شده یک بار بغلت کنم؟ تاحالا شده سرت رو نوازش کنم؟ اصلا تاحالا شده تو رو "دخترم" صدا بزنم؟!
خودش جواب همه این‌ها رو می‌دونست. جواب همه این سوال‌های بی‌رحمانه و شرم‌آور یک "نه" بزرگ بود!
- تو فقط خون منو توی رگ‌هات داری ولی هیچوقت توجه پدرانه منو نداشتی و نخواهی داشت!
ᝰ Couple:
⤷ Kim Minnie x Park Jimin
⤷ Kim Taehyung x Park Soo yi
ᝰ Genre:
⤷ Romance 
⤷ Angst 
⤷ Dram
⤷ School Life
All Rights Reserved
Sign up to add ᭝‌ 𝐃𝐚𝐝𝐝𝐲 to your library and receive updates
or
#20دخترپسری
Content Guidelines
You may also like
᭝‌ 𝐅𝐚𝐜𝐞𝐥𝐞𝐬𝐬 | بی‌چهـره  by Aristya_1016
8 parts Complete
،، وضعیت: پایان‌یافته 𓏲 ⤎ کیم نامجون صاحب یکی از موفق‌ترین شرکت‌های پارچه سازی و مُد کشور بود که همه در برابرشش سست و هراسون می‌شدن اما اون تنها مقابل یک نفر ضعیف و عاشق بود. همسرش لی هایون! اما از کجا باید می‌دونست همسری که این همه مدت بهش عشق می‌ورزید هیچوقت باهاش صادق نبوده؟ پیام عجیبی که داخلش همسرش رو یک خیانتکار خطاب می‌کرد و ورود شخص جدیدی به زندگی مشترکشون، باعث به وجود اومدن طوفان بزرگی شده بود! ⋅───╼─╾───⋅ _من هیچی به جز تو ندارم. اگه تو هم نباشی... دیگه دلیلی برای موندن ندارم. اون لعنتی رگش رو زده بود! نامجون با فریادی مردانه به سمت همسرش دوید و اون رو در آغوش کشید. _هه‌ری... لعنتی هه‌ری با من بمون. دستش رو روی برشی که با شیشه ایجاد کرده بود گرفت و فشار داد. نمی‌تونست فشار خونی که به کف دستش وارد می‌شه رو تحمل کنه. این همسرش بود که داشت زیر دستش جون می‌داد. _همیشه آرزوم بود... یک بار من رو با اسم خودم صدا بزنی! ᝰ Couple: ⤷ Kim Namjoon ⤷ Lee HaYeon ⤷ Baek Hae Ri ᝰ Genre: ⤷ Romance ⤷ Angst ⤷ Dram
TENSION🍷(vkook) by seta8603
35 parts Ongoing
تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst Couple: vkook ،....secret ♡ Setayesh* این اولین تجربه فیک نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی
Shine in the dark by haniehislamy
37 parts Ongoing
کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : 1 : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، انمیز تو لاورز ، اسمات 2 : تراژدی ، انگست ، دارک رمنس 3 : سفر در زمان ، رمنس ، هپی اند (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟ و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش ! **** _ ازت متنفرم... _ همچنین! و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد.‌‌... ****** قلبی که هیچ وقت نمی‌تپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود ! _بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... ! لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم ! ****** سوال اینجاست‌‌.... ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟ ****** قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه ! قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده ! قسمت سوم : .....؟ [توی این فیک همه چیز میدرخش
dear (عزیز کرده) by im-not-arshyabro
23 parts Ongoing
اسم:dear (عزیز کرده) درحال آپ✍🏻 ژانر:امگاورس٫امپرگ٫تاریخی٫اسمات و ..... کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:یونمین خلاصه: خاندان جئون معتقدن که امگا ها سفیدیه دنیا هستند همه ی مردم چوسان باور داشتن که هر امگایی که خون جئون ها را داشته باشه پاک ترین و زیبا ترین امگاست تا اینکه یه فردِ چینی که سفیر پادشاهیه چین بود تو بازار چشمش به امگایی زیبا روی و با ظرافت میخوره سفیر چینی اون امگای بی گناه رو به زور با خودش تا گیشا خانه میکشه و اونجا بهش تجاوز میکنه اون امگا که از خاندان جئون بود روز بعدش خودش رو با تیکه ای پارچه از سقف اتاقه گیشا خانه آویزون میکنه و خود کشی میکنه و بعد از اون تا چند صد سال بعد خاندان جئون امگایی از خون خود نداشتن و فکر میکردن که از طرف الهه ی ماه نفرین شدن و با ورود جونگکوک کوچولوی ما این نفرین شکسته شد. روز های اپ:جمعه ها این فیک خیلی گوگولی مگولی و سافت و بی دردسره و روزمرست پارت هاش هم احتمالا کم باشن 🎀ورژن کوکوی توی همین اکانت با همین اسم🎀
✧HOME✧ by timi_vkook
42 parts Ongoing
وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.. انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود! این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون عمارت هم تحت تاثیر خودش قرار میداد. هنوزم صدای مجری مو کوتاه و خوش قیافه شبکه خبر توی گوشاشون پخش میشد "کیم تهیونگ،تنها فرزند تاجر بزرگ،کیم دهیون گی است؟" _______________________________ قسمتی از داستان: ×گول چندتا بوس و بغل و نگاه پر لذت و نخور بدبخت! اینا همش شهوته..تهیونگ آدم خودخواهیه حالا که فرصتشو داره میخواد تمام استفاده اش رو ازت بکنه.اونی که اول و آخرش واسش میمونه منم مننننن! + تو به قول خودت چند سال جلو چشمش،بیخ گوشش و توی بغلش بودی ولی من و ندید انتخاب کرد.. اونم نه برای یه وان نایت برای ساختن تموم زندگیش توی بغلم!! _______________________________ کاپل:ویکوک ژانر:زندگی روزمره_رمنس_اسمات وضعیت:درحال آپ نوبسنده:@tiam_vkook
You may also like
Slide 1 of 20
᭝‌ 𝐅𝐚𝐜𝐞𝐥𝐞𝐬𝐬 | بی‌چهـره  cover
TENSION🍷(vkook) cover
Shine in the dark cover
 My attractive rival cover
پرسه در نیمه شب cover
Lasting love cover
Your eyes tell || VK || Completed cover
dear (عزیز کرده) cover
Orphanage cover
🦋بابایی دوستت دارم💕✨ cover
Pirates "دزدان دریایی" (کامل شده)  cover
[𝒯𝒽𝑒 𝐸𝓂𝓅𝓇𝑒𝓈𝓈🥀] cover
Satisfaction(Minibook) cover
Mr Park's Hidden Son(S 1) cover
DAiLY LIFE cover
stalker|kookmin cover
seven⁷ cover
لورنزو | Lorenzo cover
THE FIRST SHOT cover
✧HOME✧ cover

᭝‌ 𝐅𝐚𝐜𝐞𝐥𝐞𝐬𝐬 | بی‌چهـره

8 parts Complete

،، وضعیت: پایان‌یافته 𓏲 ⤎ کیم نامجون صاحب یکی از موفق‌ترین شرکت‌های پارچه سازی و مُد کشور بود که همه در برابرشش سست و هراسون می‌شدن اما اون تنها مقابل یک نفر ضعیف و عاشق بود. همسرش لی هایون! اما از کجا باید می‌دونست همسری که این همه مدت بهش عشق می‌ورزید هیچوقت باهاش صادق نبوده؟ پیام عجیبی که داخلش همسرش رو یک خیانتکار خطاب می‌کرد و ورود شخص جدیدی به زندگی مشترکشون، باعث به وجود اومدن طوفان بزرگی شده بود! ⋅───╼─╾───⋅ _من هیچی به جز تو ندارم. اگه تو هم نباشی... دیگه دلیلی برای موندن ندارم. اون لعنتی رگش رو زده بود! نامجون با فریادی مردانه به سمت همسرش دوید و اون رو در آغوش کشید. _هه‌ری... لعنتی هه‌ری با من بمون. دستش رو روی برشی که با شیشه ایجاد کرده بود گرفت و فشار داد. نمی‌تونست فشار خونی که به کف دستش وارد می‌شه رو تحمل کنه. این همسرش بود که داشت زیر دستش جون می‌داد. _همیشه آرزوم بود... یک بار من رو با اسم خودم صدا بزنی! ᝰ Couple: ⤷ Kim Namjoon ⤷ Lee HaYeon ⤷ Baek Hae Ri ᝰ Genre: ⤷ Romance ⤷ Angst ⤷ Dram