Unnie,I like you
  • Reads 13,863
  • Votes 1,315
  • Parts 24
  • Reads 13,863
  • Votes 1,315
  • Parts 24
Ongoing, First published Jul 10, 2021
Mature
پارک چانمی دانشجوی سال اول دو و میدانی با ظاهری سرد است که زندگی گذشته خود را به یاد می آورد.  در زندگی گذشته ، او دختر زیبا را دوست داشت ، اما نمی توانست به او اعتراف کند زیرا دختر از قبل عاشق مردی بود و زندگی او زود و غم انگیز پایان یافت.  در این زندگی ، چانمی فکر می کند که همه چیز دوباره اتفاق خواهد افتاد ، بنابراین او می خواهد از محبوب خود محافظت کند.  اما اکنون عزیزش معلم دانشگاهی است که چانمی در آن تحصیل می کند.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
ژانر:عاشقانه،لزبین
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
زمان اپ:نامشخص
All Rights Reserved
Sign up to add Unnie,I like you to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
rebellious(سرکش)  by Querencia_Metanoia
35 parts Ongoing
🂡🂡🂡مردی زاده شده از قدرت که آس پیک پنهان شده در تاریکی هر مانعی رو فدای قدم های پر صلابتش میکنه و اون این آس پیک رو مدیون یه انتخابه. انتخاب و سرپرستی یک پاک و تبدیل کردنش به کسی که از جسد دشمن هاش برای رسیدن به آغوش مرد پله میسازه. 🂡🂡🂡🂡 برشی از فیک 🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡 «-اونقدر بهت نزدیک شدم که میتونم لمسش کنم، دردهات، آرزوهات و لذت هات میخوام همشون رو احساس کنم» 🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡 «پشیمون نیستم، حالا هدفم معلومه، میخوام روی زمینی که قدم میزنی فرشی از جنس دشمن هات پهن کنم.» 🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡 ☾- یه هیولا اما هیولایی که میکشه فقط برای تو، هرکس سر راهت قرار بگیره رو میکشم چون کسی حق نداره توی خط تو باشه. 🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡 - اگه فکر می‌کنی این آخرین باره که منو این‌طور می‌بوسی... پس هیچی از من نمی‌دونی تهیونگی، تو منو یه هیولا کردی و حالا میتونی مانعم بشی تا بیشتر نخوام؟ 🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡 نگاهی به چشم های نگران جیمین انداخت و گفت: یونگی-هیولایی که اون با دستهای خودش ساخته اگر امشب نتونه تهیونگ رو به دست بیاره همه جا رو به خون میکشه و تهیونگ هم اینو میدونه پس مجبوره بهش اجازه ی پیش روی
THE SECRET HUSBAND  by Helen___Aw
76 parts Complete
[Completed] کیم تهیونگ و جئون جونگکوک ازدواج کردن... اما اونا دو ساله که همدیگرو ندیدن...اونا فقط یکبار تو کل زندگیشون همو دیدن و اونم روز عروسیشون بوده ولی به همدیگه با دقت نگاه نکردن جونگکوک اسم شوهرش رو می‌دونه...چون این اسمیه که همه جا به عنوان سرپرست قانونیش ثبت شده ولی تهیونگ، اون حتی اسم همسرشم نمیدونه... تهیونگ کانادا زندگی میکنه و هر ماه مبلغ زیادی رو به یه حساب خاص منتقل می کنه ... جونگکوک دانش آموزی توی سئوله...همه توی کالج، حتی معلم ها هم ازش می ترسن...اون چیزی نمیگه و فقط با مشت حرف می زنه و برای همه قلدری میکنه... هیچکسی توی کالجش راجب خانوادش چیزی نمیدونه، اونا فقط دیدن که پسر سوار ماشین های اسپرت گرون قیمت میشه و لباس های گرون میپوشه. اون یه اکیپ دوست داره که به همون اندازه لوس و بدجنسن اما از خانوادش چیزی نمیدونن‌. جونگکوک میخواد طلاق بگیره. هرکاری می‌کنه تا طلاق بگیره...اون از ازدواج متنفره...اون مثل یه پرنده آزاده... ولی... چی میشه اگه کالج یه مهمونی برگزار کنه... یه جونگ کوکِ مست بدون اینکه بدونه با شوهرش میخوابه...؟؟؟؟؟؟ چرا تهیونگ به سئول برگشت...؟؟؟؟؟ واکنش اونا در مورد شناخت همدیگه چیه...؟؟؟؟؟ Genre: romance, angst, fluff,smut, melodrama, mafia Couple: Vkook Translator:Helen___Aw Writer: bora95purple 🥇 Romance 🥇 Taehyung 🥇 Vkook 🥇Fanfiction 🥇boyxb
You may also like
Slide 1 of 10
rebellious(سرکش)  cover
My Sin cover
The fifth sense cover
Strong Hold |Vkook| cover
⚔️🔞 2 MY LITTLE ANGEL🔞⚔️ cover
My Precious Trust || vkook|| Sezon1 cover
^^ KookV short stories ^^ cover
THE SECRET HUSBAND  cover
🚷 MY RED BALLERINA🚷 cover
LOSER  cover

rebellious(سرکش)

35 parts Ongoing

🂡🂡🂡مردی زاده شده از قدرت که آس پیک پنهان شده در تاریکی هر مانعی رو فدای قدم های پر صلابتش میکنه و اون این آس پیک رو مدیون یه انتخابه. انتخاب و سرپرستی یک پاک و تبدیل کردنش به کسی که از جسد دشمن هاش برای رسیدن به آغوش مرد پله میسازه. 🂡🂡🂡🂡 برشی از فیک 🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡 «-اونقدر بهت نزدیک شدم که میتونم لمسش کنم، دردهات، آرزوهات و لذت هات میخوام همشون رو احساس کنم» 🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡 «پشیمون نیستم، حالا هدفم معلومه، میخوام روی زمینی که قدم میزنی فرشی از جنس دشمن هات پهن کنم.» 🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡 ☾- یه هیولا اما هیولایی که میکشه فقط برای تو، هرکس سر راهت قرار بگیره رو میکشم چون کسی حق نداره توی خط تو باشه. 🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡 - اگه فکر می‌کنی این آخرین باره که منو این‌طور می‌بوسی... پس هیچی از من نمی‌دونی تهیونگی، تو منو یه هیولا کردی و حالا میتونی مانعم بشی تا بیشتر نخوام؟ 🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡 نگاهی به چشم های نگران جیمین انداخت و گفت: یونگی-هیولایی که اون با دستهای خودش ساخته اگر امشب نتونه تهیونگ رو به دست بیاره همه جا رو به خون میکشه و تهیونگ هم اینو میدونه پس مجبوره بهش اجازه ی پیش روی