Story cover for - عشق ابدی - by merlin_jana
- عشق ابدی -
  • WpView
    Reads 106
  • WpVote
    Votes 4
  • WpPart
    Parts 4
  • WpView
    Reads 106
  • WpVote
    Votes 4
  • WpPart
    Parts 4
Complete, First published Jul 18, 2021
Mature
اگر دوست دارین یه رمان با ژانر طنز و کلکلی بخونید که تو این روزای سخت لبخند به لبتون بیاره من عشق ابدی رو تقدیم نگاهتون میکنم🥺🫀
All Rights Reserved
Sign up to add - عشق ابدی - to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
SPRING WINTER/زمستان بهاری by Zeynab674533
29 parts Ongoing Mature
ژانر: رومنس، انگست، ورزشی، جنایی، اسمات کاپل: کوکمین، سُپ، نامجین، سکرت پسری که از بچگی عاشق باله و داستانش شده زمانی که باید برای انتخاب پارتنر رقص دریاچه‌ی قو مسابقه بده سالن تمرینش نیاز به تعمیر پیدا می‌کنه و وقتی به جای جدیدش، باشگاه بوکس نقل مکان می‌کنه با کاپیتان اونجا به نام جئون جونگکوک آشنا میشه که زندگیش رو کاملا تغییر میده... [ توی دنیای پرندگان آزاد، می‌خوام که بال هام بشی! منو به پرواز دربیاری که از دنیا برم. و در آخر مقصد این آزادی، آغوش گرمت باشه. چه اتفاقی می‌افته اگه یک بوکسر منظم با یک بالرین بی‌پروا آشنا بشه؟ پرش های چند گام با ضربه های پی در پی مشت‌های سنگین سازگاری خوبی نداره! مسابقات نفس گیر و بوسه‌های خشمگین! و در بین این هیاهوی پر جمعیت، سایه‌‌ها در دنیا حکم‌فرما شدند! مرز بین انتقام و عشق به نخی نازک بنده. آرامش دروغین در این جنگ خونین، کلید اصلی بازیه! و حالا زمان دستورات پادشاهان به سر رسیده! عامل جدایی یا ماندگاری؟ زندگی چه رحمی داره برای این دو نفر؟ سرنوشت...یا آینده‌ی پیوند خورده؟ ] - وقتی نمی‌تونی تمومش کنی، کافیه چشمات رو باز و قلبت رو خاموش کنی پارک جیمین! - فرار کردن از دست سرنوشتی که خودت با دستات ساختی غیر ممکنه کاپیتان.
Black Shadow by _Black__Pearl_
29 parts Ongoing
+برای پسر بودن زیادی دال فیسی بیبی بوی. به جیمینی که سرشو گذاشته بود روشونش و به خواب عمیقی فرو رفته بود گفت. **** جیمین با تعجب داد زد: "اون دختر فقط بخاطر یه بوسه ی زوری از همه ی پسرا متنفره؟!" -آره.نمی دونستی؟! کل مدرسه اینو میدنن.راستی یه شایعه هس که میگن سلنا لزبینه. **** توی این دنیا قرار نبود هیچکس بفهمه.. کلمات.. بیشتر از اسلحه ها آدم کشتن.. **** -تو خانواده شما ارث یا بهتر بگم نفرین هایبرد روی کیه ؟! +سئوال پرسیدن نداره . -پ..پس یعنی سلنا... +آره خودشه! **** +مطمئن باش اگه قرار بود همه چی تو این دنیای فاکی منصفانه باشه من شاهد تیکه تیکه شدن پدر و مادرم نبودم. **** _انقد آدما رو قضاوت نکن! +من خدا نیستم که بقیه رو قضاوت کنم! منم انسانم و حق اینو دارم که از کسی خوشم بیاد یا نیاد. به من ربطی نداره ولی من نگران توعم! **** -مشکلی داری؟! +اگه راه حل مردنم باشه نه ندارم. **** [وضعیت:پایان یافته فصل اول] نکته: از همین الان میگم دختر پسر یه:/ شخصیت اصلیاش هم خیالی هستن"-" میخوام سر این فیک تمام قیمه هارو بریزم تو ماستا*-*
Smell Of Death | بـــوے  ̶ م̶ر̶گ̶ــــ by w_crow
27 parts Ongoing
🚨‼️🔞دارای صحنە های باز و خشن - BDSM 🔞‼️🚨 ژانر ~ رازآلود ، روانشناسی با چاشنی درام ، مافیایی 🚨سد انده! و بوک مریضیه 👨🏻‍🦯این داستان نە جهت تایید یا شناختە شدن بلکە صرفا برای تفریح و لذت نویسندە نوشتە میشە! کاپل ها ~ چانجین ، مینسونگ کاپل های فرعی ~ چانمین ، هیونلیکس ^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^ اسمشو زمزمه کرد: "جیسونگ." پسر روی تخت دراز کشیده بود ؛ دست‌ها و پاهاش با روبان مشکی رنگی بسته شده بودن ، چشم بندی روی چشماش بود و مثل یه شئ لوکس کادوپیچ شده بود. قفسهٔ سینه‌اش از نفساش آروم و عمیق بالا و پایین می‌شد ، اما مینهو می‌دونست ، اون بیداره. حسش می‌کرد. لرزش‌های نامحسوسش و لبای قرمز و لرزونشو میدید و میدونست پسرک ترسیده... و این مینهو بود که خودشو سرزنش میکرد بابت چیزی که از خیلی وقت پیش به خوبی فهمیدە بود! پسر میدونست هرچقدر بیشتر دستو پا بزنە ، بیشتر توی باتلاق چان گیر میوفته و اهرم فشار جدیدش قرارە جیسونگ باشە و بازم سعی کرده بود فرار کنه! چان پشت سرشون ، با لذت آشکاری توی چشماش ، ایستاده بود. دست‌هاش رو توی جیب فرو برده بود و از دیدن عکس‌العمل پسرش لذت می‌برد. آروم ، با لحنی که از همیشه عمیق‌تر بود گفت: "بهت گفته بودم لی‌نو! ؛ تو مجبورتر از چیزی هستی که فکرشو می‌ کنی"
Coshay / نامیرا by rominaromina396
128 parts Ongoing
پایان یافته 🔥 بخشی از داستان : کای کنجکاو روی صورت سرخ اپاش خم شد " خب ...بقیش ؟ جیمین چونشو به زانوش تکیه داد و این بار به چشمای براق بچه هاش خیره شد " من ...من فرار کردم ... چشمای همشون در کسری از ثانیه گرد شد سوهو بهت زده دهنش باز موند " چکار کردی اپا ؟؟ با این که وضعیتتو میدونستی..میدونستی اگر پیدات کنن بدبخت میشی !!! با این حال فرار کردی ؟؟؟ کجا ؟ چطوری ؟ چراااا؟؟؟ جیمین لبشو گزید .."من ..من واقعا دوست داشتم... دوباره اونا رو ملاقات کنم ..من ...خسته شده بودم از ۱۶ سال تنهایی.. . . . کاپل " فورسام یونمینکوکوی ،🙈 خانوادگی،🔥 روزمرگی🙂، امگاورش😈، کمدی و تراژدی ، 🤣😭امپرگ، 🫡هیجانی 🤚🏻 . . . " پنج یا شیش تا خاندان بودن جاودانه و همراه با نیرو های عجیب ... با هم رابطه خوبی داشتن و بین مردم عادی زندگی میکردن ...!! همه بزرگ خاندان ها با هم دوست بودن .... و پدر من و پدر ...پدراتون ..با هم برادر بودن ... همشون نسبتا زندگی خوبی داشتن تا این که من به دنیا اومدم ... امگا خون خالص زاده شده از دو والد آلفا... خون من ..میتونست انسان های عادی رو جاودان کنه ... چیزی که تا قبل اصلا وجود نداشت و احتمال به وجود اومدنش از دو والد آلفا زیر ده درصد بود . چشمای همشون گرد شد . جیمین پاهاشو توی شکمش جمع کرد و غمگین به زمین خیره شد " کم کم این موضوع
You may also like
Slide 1 of 10
(GANGSTER) COMPLETED   cover
𝓼𝓸𝓾𝓵𝓵𝓮𝓼𝓼 𝓵𝓸𝓿𝓮 cover
Hunt  cover
Silent Dominion cover
٭ Black wine ٭ cover
SPRING WINTER/زمستان بهاری cover
Who are you? cover
Black Shadow cover
Smell Of Death | بـــوے  ̶ م̶ر̶گ̶ــــ cover
Coshay / نامیرا cover

(GANGSTER) COMPLETED

71 parts Ongoing

جونگکوک بخاطر وابستگی شدیدی که به پدرخونده‌اش کیم تهیونگ داشت، دلش میخواد همه‌جا کنارش باشه حتی تو زندان.